gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - بهترین داستان های كوتاه ِ گارسیاماركز
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/67
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. بهترین داستان های كوتاه گارسیاماركز. داستانهایش عجایبی را روایت میكنند كه به گونه ای در واقعیت زندگی میكنند كه گاهی خواننده با خود فكر میكند،نكند "اینها عجایبی نیستند و گهكداری وجود دارند،اما دیده نمی شوند."داستانهایی همچون مرده های زنده،قدیسی در جعبه ی ویولن،زنده كردن مرده ای در قبر تنها برای عذاب او،و امثال آن از توانایی بالای نویسنده در مكتب رئالیسم جادویی حكایت میكند. کتاب بهترین داستان های کوتاه.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - داستان دو شهر
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/64
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. داستان دو شهر یكی از معروف ترین آثار چارلز دیكنز ،روایت اتفاقاتی است كه در خلال انقلاب فرانسه در دو شهر لندن و پاریس ،زندگی شخصیت های داستان را دست خوش تغییراتی میكند.از جمله ی این افراد چارلز دارنی و كارتن وكیل اوست،دو شخصی كه شباهت ظاهری زیادی به هم دارند،و وجود عشق مشتركی بین انها كه همان لوسی دختر دكتر مانت است،سرنوشتشان به هم گره خورده و یكی در مسیر راه دیگری قربانی عشقش می شود. دیكنز اثری همچو...
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - مرگ فروشنده
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/69
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. نمایشنامه ی آرتور میلر،نمایشنامه ای در ردو نقد نظام سرمایه داری در آمریکای آن زمان بود برای دولت آمریكا ننگ بود كه شهروندانش تابع نظامهای سوسیالیستی و كمونیستی شوند. به همین دلیل میلر چارهای جز خروج از آمریكا و اقامت اجباری در پاریس نداشت و از سوی دیگر این متن، دولت آمریكا را به سمت همگانی شدن"بیمه و تأمین اجتماعی" سوق داد. دلم میخواست میشد این شهرو خراب کرد و از نو ساخت. سنگر و قمقمه های خالی.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - مادام بووآری
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/63
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. رمانی رئال از گوستاو فلوبر كه خواننده را به دنبال عاشقانه ای نه چندان مرسوم در بستر زندگی ا ما بووآری می كشاند. داستان بر خلاف سبك های داستان نویسی معمول در آغاز با شارل بووآری كه جز شخصیت های حقیر و فرعی این داستان است اغاز می شودو پس از توضیحات مختلفی درباره ی. زندگی شارل ،اما،قهرمان داستان از زندگی شارل و پس از ازدواج با او ظهور می كند. جمعه 9 مهر 1395 ] [ 07:57 ب.ظ ] [ مهشید علیزاده. دی 1395 ، 3.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - گاهی با ارغوان
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/70
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. ما كه همه حالیم و هیچ حالی. با یك آه و صد نالی به دیوار اتاقی ،جایی،باغی. كه گ رانم بودی كه گ رانت بودم با تو چه حالی تنها قیل و قالی ست. با من بمان اما تنها دالی از دوست داشتن را تا. چهارشنبه 3 آذر 1395 ] [ 10:39 ب.ظ ] [ مهشید علیزاده. سنگر و قمقمه های خالی. از پس پنجره های زندانی. غرقه ای در دریا. نبض من دیگر کند میزند. گاهی با تو ،گاهی با دیگری. ای کاش میفهمیدیم زندگی کوتاه هست. مهشید علیزاده ، 68.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - بوف كور
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/72
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. اثری سورئال از صادق هدایت،كه با قدرت تمام مهارت نویسندگی این نویسنده را به نمایش می گذارد. داستان از دو بخش مرتبط به هم تشكیل شده،بخش ابتدایی كه خیال قهرمان و زن اثیری را توضیح میدهد،زنی غیر مادی كه او را بند خود كرده و در اخرین لحظه تنها تصویری از چشمهای او را به تصویر می كشد.كه طبق گفته ی خود هدایت در داستان،هر كس در چنین حالات روحی ای،شاهكار خود را بر روی روزمره ترین كارش به جا می گذارد. بازدید ا...
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - سقوط
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/73
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. دستتو به من بده چشاتو باز كن،خوب نگاه كن. اینجا درست نقطه ی پرتگاه یه گرداب تنگ . آسمونو میبینی؟ تاریكه.سیاهه.شبه. برف میباره ها،ولی برفاشم خاكستریه.همه ی زیبایی های این شهر خاكستریه. مدتهاست یادشون رفته معنی اسمشونو. شب دیگه زیبا نیست به یلدا بودنش.ابر دیگه راضی نیست به باریدنش.باد دیگه آشنا نیست به وزیدنش. و منمن. "عشق را ای كاش زبان سخن بود.". دستامو محكم بگیر،چشاتو ببند.حالا نگاه كن. اینجارو ببی...
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - حكایت عشقی بی قاف،بی شین،بی نقطه
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/62
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. حكایت عشقی بی قاف،بی شین،بی نقطه. به هر جهت این داستانهای كوتاه روی هم رفته داستانهای خوبی از آب در آمده اند كه بهترین آن داستان "چند روایت معتبر دررابطه با كشتن" كه بیشتر به بحران های موجود دراطراف و توجه همه ی ادمها به كلیات بیش از جزییات می پردازد و از این جهت و به لحاظ نوع نگارش داستان خوبیست. كتاب حكایت عشقی بی قاف،بی شین،بی نقطه. شنبه 3 مهر 1395 ] [ 01:41 ق.ظ ] [ مهشید علیزاده. غرقه ای در دریا.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - مطالب شعر
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/category/3
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. ما كه همه حالیم و هیچ حالی. با یك آه و صد نالی به دیوار اتاقی ،جایی،باغی. كه گ رانم بودی كه گ رانت بودم با تو چه حالی تنها قیل و قالی ست. با من بمان اما تنها دالی از دوست داشتن را تا. چهارشنبه 3 آذر 1395 ] [ 10:39 ب.ظ ] [ مهشید علیزاده. چنانچه سكوت آفتاب،ظلمات است. سكوت آدمی،فقدان جهان است. فریاد را تصویر كن. پنجشنبه 14 مرداد 1395 ] [ 08:10 ب.ظ ] [ مهشید علیزاده. از شهر خبری نیست! می فشارم دست را.
gahi-ba-digari.mihanblog.com
گاهی با تو،گاهی با دیگری - مطالب نقدو تحلیل
http://gahi-ba-digari.mihanblog.com/post/category/6
گاهی با تو،گاهی با دیگری. آیا این دیگری در من است؟ یا دیگری در دیگریست؟ کاش میشد فهمید دیگری ازآن دیگریست. سنگر و قمقمه های خالی. كتاب سنگر و قمقمه های خالی مجموعه داستانهایی كوتاه اثر بهرام صادقی،یكی از بهترین مجموعه داستانهایی است كه بعد از مدتها خوانده ام. و همچنین در طی داستانها به دفعات نویسنده،كه راوی سوم شخص داستان است،به طور مستقیم خواننده را مخاطب خود قرار داده و در جایگاه شخص اول با او در حد چند كلمه سخن میگوید.و شاید این هم سبك خاصی از او را یاداور میكند. كتاب "سنگر و قمقمه های خالی". داستان ا...
SOCIAL ENGAGEMENT