13901111.blogfa.com

naghshepakiha.blogfa.com

نقش پاکی ها - من این احساس را از مجنون گرفتم

http://naghshepakiha.blogfa.com/post-42.aspx

ماییم ونوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی. من این احساس را از مجنون گرفتم. نگارش در تاريخ دوشنبه ۱۳۹۱/۰۷/۱۰ توسط بی نام. منتنهایی.سجاده ام.ونگاهت! برایت از سکوتت میگویم. هیچ میدانی از سکوتت میترسم. سکوتی که نمی دانم علامت چیست؟ دلم بامن کنارنمی آید. تنهاشده رفیق لحظه هایم! واشک هایی که پهنای صورتم راخیس کرده است! ازآن روز برایت میگویم! ازآن روزی که لبحندمیهمان دلم شد! از آن شب مهتابی که نگاه به نگاهم مهمان شد! از معصومیت نگاهی که به سنگ فرش زمین دوخته شده است ومرا. از بیقراری وخستگی دلم برایت میگویم.

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی - شاهزاده علی اکبر علیه السلام

http://www.khoonejari.blogfa.com/post-23.aspx

شاهزاده علی اکبر علیه السلام. نویسنده: محمد مهدی ظهیری. رفتی و لرزه به جان پدرت افتاده. از نفس خواهر من پشت سرت افتاده. همه ی دشت پر از عطر پیمبر شده است. هر طرف تکه ای از بال و پرت افتاده. این فزع کردن من دست خودم نیست علی. چشمم آخر به تن مختصرت افتاده. یک نفر بیش نبودی که به میدان رفتی. این همه نیزه چرا دور و برت افتاده. نفسی تازه کن و باز دلم را خوش کن. روی جسمت پدر محتضرت افتاده. کوچه ای باز نمودند که راحت بزنند. بین لشگر علم و هم سپرت افتاده. قدری آهسته بگویید به ام لیلا. انگار تیغ روی محمد کشیده اند.

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی - بنت الحسین علیه السلام رقیه خاتون

http://www.khoonejari.blogfa.com/post-28.aspx

بنت الحسین علیه السلام رقیه خاتون. موضوع: حضرت رقیه (س). نویسنده: محمد مهدی ظهیری. مي گفت چشمهاي ترش درد مي كند. قدش خميده و كمرش درد مي كند. از بسكه سوخت دامن معصوم خيمه ها. حتي نگاه شعله ورش درد مي كند. طوفان تازيانه و باران سنگها! بيخود كه نيست بال و پرش درد مي كند. مي سوخت غرق حسرت خورشيد نيزه ها. خ ب پس بگو چرا جگرش درد مي كند. از لطف دستهاي نوازشگري كه بود. ديگر تمام موي سرش درد مي كند. آرام قلب خسته اش از دست رفته بود. چشم به خون نشسته اش از دست رفته بود. وقتي كه آمدي به برم نور ديده ام. با علی اص...

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی - بوی محرم میاد

http://www.khoonejari.blogfa.com/post-25.aspx

موضوع: امام حسین (ع). نویسنده: محمد مهدی ظهیری. پروانه ام دوباره مرا آتشم زنید. هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید. پای فرات ، علقمه فرقی نمیکند. دست شما ست تا که کجا آتشم زنید. اصلا برای گرمی شبهای ماتمت. من را خریده اید که تا آتشم زنید. هر شب به حاجتی سر این روضه می رسم. شاید میان بزم عزا آتشم زنید. من را گره زنید به این بیرق بلند. روزی میان کرب و بلا آتشم زنید. عمری میان روضه ی تان گریه می کنم. با این امید تا که شما آتشم زنید. این چشم ها حواله ی غم های زینب است. اشکی دهید و در همه جا آتشم زنید. Contact F...

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی - خرابه شام

http://www.khoonejari.blogfa.com/post-22.aspx

موضوع: حضرت رقیه (س). نویسنده: محمد مهدی ظهیری. از بوی سیب سرخ طبق مرده جان گرفت. زخمی ترین یتیم خرابه توان گرفت. باران چشم های رقیه شروع شد. از بس که گریه کرد دل آسمان گرفت. طرفند گریه هاش به داد پدر رسید. سر را ز دست بی ادب خیزران گرفت. روپوش را ز روی طبق تا کنار زد. لب را که دید طفلک لکنت زبان گرفت. بابا یکی دو بار بریده بریده گفت. با هر نفس نفس که یکی در میان گرفت. می گفت گوشواره فدای سرت ولی. دیدم عقیق دست تو را ساربان گرفت. حالا گرسنگی به سراغم که آمده. آغوشم از محاسن تو بوی نان گرفت. السلام علیک ی...

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی - ایام ورود حضرت مسلم به کوفه

http://www.khoonejari.blogfa.com/post-31.aspx

ایام ورود حضرت مسلم به کوفه. نویسنده: محمد مهدی ظهیری. بنویسید مرا یار اباعبدالله. اولین بنده ي دربار اباعبدالله. منتظر مانده دیدار اباعبدالله. من کجا و سر بازار اباعبدالله. تا خدا هست خریدار اباعبدالله. عاشق آن است که دیدار کند یارش را. بارها جان بدهد دید اگر دارش را. باز آماده کند جان دگر بارش را. فاطمه پیش خدا، پیش برد کارش را. هرکه افتاد پی کار اباعبدالله. من پرم را به روي دست گرفتم،دیدم. جگرم را به روي دست گرفتم دیدم. سپرم را به روي دست گرفتم دیدم. تا سرم را به روي دست گرفتم دیدم. کاش میشد بنویسم که...

khoonejari.blogfa.com

اشعار عاشورایی

http://www.khoonejari.blogfa.com/author-khoonejari.aspx

ایام ورود حضرت مسلم به کوفه. نویسنده: محمد مهدی ظهیری. کوچه گرد غریب میداند. بی کسی در غروب یعنی چه. عابر شهر کوفه می فهمد. بارش سنگ و چوب یعنی چه. صف به صف نیت جماعت را. بر نماز امام می بستند. همه رفتند و بعد از آن هم. در به رویش تمام می بستند. در حکومت نظامی کوفه. غیر طوعه کسی پناهش نیست. همه در را به روی او بستند. راستی او مگر گناهش چیست. ساعتی بعد مردم کوفه. روی دارالعماره اش دیدند. همه معنای بی کسی را از. لب و ابروی پاره فهمیدند. داد میزد: حسین آقا جان. راه خود کج نما کنون برگرد. یاس های قشنگ باغت را.

parvanehvaar.mihanblog.com

* خاطرات ناتمام * - نمایش لیست کامل

http://parvanehvaar.mihanblog.com/link

آقا و روحیه ی جهادی. فاطمه ناهیدی. اسیر شماره 5533. زمان مارا ب رده. نامه ای به خانواده شهدا. واسه تکرار. واسه مرور. لیست کامل مطالب ارسالی. 1608;صیت شهدا. امام خامنه ای *. نفس های سرکش *. واجب فراموش شده . تبادل لینک آسیا وبلاگ *. بسیج الهیات دانشگاه تهران *. کانون هنر و ادبیات دانشکده الهیات دانشگاه تهران *. انجمن آموزش فارسی دانشگاه فرهنگیان *. پایگاه سربازان گمنام امام زمان(عج) *. پایگاه سایبری بشارتی ها *. معبر سایبری ایران اسلامی *. شهادت هنر مردان خداست.شهرستان ایوان غرب *. شهدا شرمنده ایم .

asgari91.mihanblog.com

صراطُ الأقوَم - نمایش لیست کامل

http://asgari91.mihanblog.com/linkdaily

هرچه دارم همه از عترت و قرآن دارم. السلام علیکم یا اهل بیت النبوة. خ ز ان ال ع ل م. أ ص ول ال ك ر م. حضرت امام خمینی(رحمه الله). مقام معظم رهبری(حفظه الله). نظر تحلیلی به حدیث ثقلین. مزار حضرت محسن (علیه السلام) کجاست؟ ما پس از پیامبر(صلی الله علیه و آله)به دنبال چه هستیم؟ 12 خلیفه بعد از پیامبر(صلی الله علیه و آله). اهل سنت و توسل! صحاح و احادیث جعلی! اولین منع کننده زیارت. اشک معصومین(علیهم السلام)بر امام حسین(علیه السلام). توسل و علمای اهل سنت. غدیر و جامعه شناسی. امام هادی(علیه السلام) و مرزهای توحید.

naghshepakiha.blogfa.com

نقش پاکی ها - به بهانه یک ساله شدنم

http://naghshepakiha.blogfa.com/post-38.aspx

ماییم ونوای بی نوایی بسم الله اگر حریف مایی. به بهانه یک ساله شدنم. نگارش در تاريخ یکشنبه ۱۳۹۱/۰۵/۲۲ توسط بی نام. و من میان این همه هیاهو.میان این غربت! و گوشه سجاده دلم. و باد كه پيغامم را بدستش ميسپارم و نوازشت را برايم مي آورد. چقدر حالم هم نام اسمت میشود! نميدانم خاصيت نگاه تو بود. به يك باره هرم نفس هايم تو را ميخواندند. وقتی كلامت را به زباني ديگر نشاندی تا آرام آرام دل مرا به سجده ات برد. و حرفت را در گوشش زمزمه كردی تا فریاد بزندو بگوید. وقتی از لحظه های بی هوای تو نفس ميگيرفتم. دلی که دل نبود.