setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: ماهی کوچولو ...
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2010/02/blog-post.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه. نیازی به کلام نبود. آنچه که می گفت و نمی دانست که می دانم. هر آنچه که زیر لب زمزمه می کرد درون حبابهای نفسش می خواندم . نمیدانست که می دانم بیشتر از آنچه که فکرش را بکند اما هر روز این منم که سکوت می کنم. نمی دانست فقط چون چشمانش را نمی دید . اما منی که چشمانش را می خواندم از عمق از بحر . می دانستم و باز سکوت می کردم. من در چشمش دیدم . و ماهی هنوز توی تنگ کوچک حبس بود . تو بخوای بشکنی این تنگ بلور رو می تونی .
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: January 2010
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2010_01_01_archive.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۲۹, سهشنبه. عشق ، در آغوش کشیدن ساقه ی گل سرخ بی خارم است. نفس ، لمس شبنمهای گلبرگهایش با لبانم است. ابد ، در دست گرفتن برگهای گل سرخم است. قطره قطره باران جمع میکنم و دریا می سازم از آن . گلم را درون گلدان دریاییم میگذارم . تا بنوشد جرعه ای از عشقی با هورم گرم هم نفسی روی سیاره ی ابدیت . ستاره ای کم نور. 1615;ُSetareye KamNoor. ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه. همیشه توی دستات تشنه ی آغوشم . ساحل را می بوییم . نترس، نترس . دوباره جل...
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: song for you (برگرفته از song for Eli اثرAndrea Bauer )
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2009/09/song-for-you-song-for-eli-andrea-bauer.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ شهریور ۲۹, یکشنبه. Song for you (برگرفته از song for Eli اثرAndrea Bauer ). آغاز موسیقی song for Eli. مثل شاخه های بید مجنون در کنار سرت هنگامیکه سرت را از بقل مایل کرده ای. لباس سفیدی یک تکه بر تنت. ساق پایت می رقصد. عبور دستانت از روی یکدیگر. رقص آرام تو در یک روز ابری و روشن. در میان خانه های سنگی اتریشی. رقص تو با لباس زیبایت. من و تو تنها بر روی کره زمین. می چرخی به دور خودت. رز قرمز در میان شب موهای سیاهت. آن یکی را دراز.
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: همیشه توی دستات تشنه ی آغوشم ...
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2010/01/blog-post_09.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۱۹, شنبه. همیشه توی دستات تشنه ی آغوشم . جایی که آبی آسمان و آبی دریا در هم می تنند . در دور دست . سایه ی کشتی پیداست . نزدیکتر مرغانی بر فراز آب پرواز میکنند و گهگاه به دور یکدیگر می چرخند . فانوس دریایی خبر از نزدیک شدن غروب میدهد و همچنان استوار بر اسکله ی سنگی ایستاده . اینجا . درست در اینجا من و تو بر تپه ای از ماسه آرمیده ایم . در آغوشت کشیده ام ، دور دست زیباست . ساحل را می بوییم . نترس، نترس . ستاره ای کم نور. دلم تن...
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: December 2009
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2009_12_01_archive.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۵, شنبه. تو بپر . من هستم! پرندگان روی بام . پرندگانی که می خورید از خورده نانهایی که برایتان ریخته اند آدمکانی بر روی زمین . به کدامین گناه آنها را دم به دم می آزارید ؟ به کدامین گناه بر آنها این چنین می تازید . تکه نانی که از دهانشان در آورده اند تا شما بخوریدش در دهانتان است هنوز . از گرسنگی سیر شدند تا شما زنده بمانید . بالهایشان را به شما هدیه دادند تا پرواز کنید بر فراز آسمان . روی زمین زیستند تا شما پرواز کنید . منتظر...
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: شازده کوچولو ...
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2010/01/blog-post_19.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ دی ۲۹, سهشنبه. عشق ، در آغوش کشیدن ساقه ی گل سرخ بی خارم است. نفس ، لمس شبنمهای گلبرگهایش با لبانم است. ابد ، در دست گرفتن برگهای گل سرخم است. قطره قطره باران جمع میکنم و دریا می سازم از آن . گلم را درون گلدان دریاییم میگذارم . تا بنوشد جرعه ای از عشقی با هورم گرم هم نفسی روی سیاره ی ابدیت . ستاره ای کم نور. 1615;ُSetareye KamNoor. ۲۹ دی ۱۳۸۸ ه.ش.، ساعت ۱۳:۰۴. کودکی بودم تنها در سیاره ای. همدمی داشتم ، یک گل سرخ. پر پر شده بود.
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: February 2010
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2010_02_01_archive.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ بهمن ۲۱, چهارشنبه. نیازی به کلام نبود. آنچه که می گفت و نمی دانست که می دانم. هر آنچه که زیر لب زمزمه می کرد درون حبابهای نفسش می خواندم . نمیدانست که می دانم بیشتر از آنچه که فکرش را بکند اما هر روز این منم که سکوت می کنم. نمی دانست فقط چون چشمانش را نمی دید . اما منی که چشمانش را می خواندم از عمق از بحر . می دانستم و باز سکوت می کردم. من در چشمش دیدم . و ماهی هنوز توی تنگ کوچک حبس بود . تو بخوای بشکنی این تنگ بلور رو می تونی .
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: کافه تنهایی
http://setareyekamnoor.blogspot.com/p/blog-page.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). Http:/ cafe-tanhaei.blogspot.com/. آخرین بروز رسانی :. درد سر (قسمت اول). اشتراک در: پستها (Atom). دوباره جلوی آینه داشت خودش را نگاه می کرد شانه ای به موهای بلندش کشید که تا زیر کمرش بلند شده بود ، با خودش گفت مسعود عاشق موهایش بود ، نمی دانست چرا باید این اتفاق برای آنها می افتاد . همسرش دیروز روی تخت بیمارستان مرد . یک لحظه فقط یک لحظه نگاهش را از جاده بر داشته بود . همین . عجب ماه عسل زیبا و به یاد ماندنی ای شد . شعر نمیگم چون نمیخوام.
setareyekamnoor.blogspot.com
ستاره ی کم نور: October 2009
http://setareyekamnoor.blogspot.com/2009_10_01_archive.html
ستاره ی کم نور. ستاره ای که تمام تلاشش را می کند تا خاموش نشود .). ه.ش. ۱۳۸۸ آبان ۵, سهشنبه. شب بی سحر * * ساقی دلگیر و خسته. من مست شراب عشقم. هوشیاری به من راه ندارد. بیداری از این خوشخیالی. در فکر و دلم جای ندارد. شراب میریزد در تاس دلم ساقی. گویی این هفت خط امشب پایان ندارد. بوییدن این می قبل نوشش. جز مستی این مست دگر راه ندارد. ساقی یک پیک دگر ریز. امشب این دل پرشدنی در کار ندارد. امشب بی صبح است , تا سحر باده مبنوشم زجام ساقی دلگیر و خسته! به هر سو بنگرم جز غم چهره. ساقی چیزی در این رخسار ندارد.