ali72.persianblog.ir

sindokhtt.persianblog.ir

کلاف زندگی - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/63

زندگی کلاف پیچیده ایه. بهترین راه اینه که پیچیده ترش نکنیم. گاهی ساده رد شدن از کنار ساده ها سرآغاز تمام اشتباهاتیه که از پی هم میان و گره ای روی گره قبلی میشن. شاید توجه به این ساده ها زمان زیادی از آدم نگیره ولی پیامدش آرامشی باشه که اوننننقدر. آرومه که دیگه حتی پی چراییش نباشیم. و فقط لذت ببریم از این آرامش. کلافها در نهایت باز میشن. هر گره برای باز شدن زمان بی بازگشتی رو از ما میگیره. تو زندگی بعضی چیزها حاشیه ن. حاشیه ها از زندگی جدا نیستن. امیدوارم سر کلاف زندگیتون همیشه تو دست خودتون باشه.

sindokhtt.persianblog.ir

سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/1392/6

فرهاد کو که کوه به شیرین رها کند. با یک نگاه کردن شوریده وارتو. کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدل. خورشید هم اگر نچرخد بر مدارتو. چشمی به تخت و بخت ندارم! یک صندلی برای نشستن کنار تو. نوشته شده در شنبه ٩ شهریور ۱۳٩٢ساعت ۱٠:۱٩ ‎ب.ظ توسط سپیده. اشهد ان لا اله الا تو . او قول داده بود که لیلا نمی رود. مال من است ، بی من از اینجا نمی رود. او گفته بود آدم و حواش می شویم. سوگند خورده بود که فرداش می شویم. او قول داده بود که موسی رفیق ماست. عیسی شهود پاکی دامان ما دوتاست. ترسی نداشتیم که از بت پرست ها. نه قرمز&#4...

sindokhtt.persianblog.ir

تلخ - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/71

نه شانه هایم را بالا زدم و نه دستهایم حتی. فقط منی بودم در زمین میخ شده و مات. و باز مات . و باز هم مات. و در نهایت : واااااااااای خدای من. کاش امروز را ندیده باشی. کاش بی اعتنا به رویاهای قدیمت شده باشی. بی نگاه به امروز. چیز دیدنی نبود حال ندیدنی خواهرهایت. یا بی تابی به شدت از تاب افتاده مادرت. و یا سکوت سنگین و تلخ پدرت. و یا سکوت دختری که به انتظار رفتن ما بود تا بی غیر. از دل با تو بگوید . ثبت یک روز خیییییییییییییلی تلخ. نمی دانم یک دختر هم می تواند از این حرف ها بزند یا نه؟ س ط ر س پید احساس م ن.

sindokhtt.persianblog.ir

سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/69

فرهاد کو که کوه به شیرین رها کند. با یک نگاه کردن شوریده وارتو. کم کم به سنگ سرد سیه می شود بدل. خورشید هم اگر نچرخد بر مدارتو. چشمی به تخت و بخت ندارم! یک صندلی برای نشستن کنار تو. نوشته شده در شنبه ٩ شهریور ۱۳٩٢ساعت ۱٠:۱٩ ‎ب.ظ توسط سپیده. نمی دانم یک دختر هم می تواند از این حرف ها بزند یا نه؟ غم هم اگر ترکم کند تنهای تنها میشوم. دل نوشته های یک کارمند دانشجو. س ط ر س پید احساس م ن. دختری از اهالی شهر تفاوت. نه قرمز.نه آبی.خودتو عشقه. باغ گمشده آنسوی خیال. میگویند از سعد اومده. دل نوشته های من.

sindokhtt.persianblog.ir

امان از کره اونم از نوع رساناش... - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/61

امان از کره اونم از نوع رساناش. چند وقت پیش نوشته بودم:. حس میدان یکنواختی رو دارم که یهو یه کره رسانا اومده توش.". خوب راستش چند روز گذشته هم همون حس رو داشتم. آخ که چقدر دلم میخواست یکی این کره رو برداره. اصلا سخت نبود خارج کردن من از این اختلال فکری. حداقل این اختلال میتونست کمتر بشه. پن 1: توقع چیز خوبی نیست. اولین کسی که ازش ضربه میبینه خود آدمه. پن 2: اینو خودم میدونم . فقط برای یادآوری گفتم. پن 3: آدم خیلی باید . باشه که چیزی رو بدونه , به خودش یادآوری کنه, بعد بازم بابتش ناراحت بشه. با من قدم بزن.

sindokhtt.persianblog.ir

sindokhtt - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/pages/1

آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد،. حرف زدیم جنگ شد. راه رفتیم کودتا شد،. رفتیم مدرسه جنگ تموم شد. درس خوندیم هی نظاموی آموزشی عوض شد. رفتیم دانشگو کنکور ول شد،. رفتیم سربازی معافیت آزاد شد. رفتیم سرکار مملکت تحریم شد،. خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شد. گفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد،. هه هه هه هه یعنی له لهما! با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد. من از اون دسته آدمهایی هستم که برای زندگی روی ". باید پاهام رو زمین باشه. معمولا مطمئن گام برمیدارم. پرسیدم: خ...

sindokhtt.persianblog.ir

اشهد ان لا اله الا " تو " ... - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/68

اشهد ان لا اله الا تو . او قول داده بود که لیلا نمی رود. مال من است ، بی من از اینجا نمی رود. او گفته بود آدم و حواش می شویم. سوگند خورده بود که فرداش می شویم. او قول داده بود که موسی رفیق ماست. عیسی شهود پاکی دامان ما دوتاست. ترسی نداشتیم که از بت پرست ها. مردی تبر به دست فرستاد پیش ما. او قول داده بود فقط عاشق منی. علم منی ، شعور منی ، منطق منی. آخر خداست هر چه بخواهد چه خوب ، بد. بی اذن او که رود به دریا نمی رود. اما عجیب رود به دریا رسید و رفت. بر صورت زمخت زمین خط کشید و رفت. بیت المقدس تو همین چشم ...

sindokhtt.persianblog.ir

بی رنگ - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/62

برای اینکه نگران نشید از اونجاییکه خیییییییییییییلی مهربونید و این مدت بهم خیلی لطف داشتید بدین وسیله اعلام میدارم:. این وضعیت حضور من تا 12 تیر خواهد بود. خدا بخواد بعد اون از این وضعیت به وضعیت "کم رنگ" ارتقا خواهم داشت. بعدم مثل همیشه دوباره ر. حواسم نبود. تا 13 تیر. نوشته شده در چهارشنبه ٢٩ خرداد ۱۳٩٢ساعت ۱٠:۳٧ ‎ق.ظ توسط سپیده. نمی دانم یک دختر هم می تواند از این حرف ها بزند یا نه؟ غم هم اگر ترکم کند تنهای تنها میشوم. دل نوشته های یک کارمند دانشجو. س ط ر س پید احساس م ن. دختری از اهالی شهر تفاوت.

sindokhtt.persianblog.ir

... - سیندخت

http://sindokhtt.persianblog.ir/post/58

نوشته شده در چهارشنبه ۱ خرداد ۱۳٩٢ساعت ۱٢:٥٠ ‎ق.ظ توسط سپیده. نمی دانم یک دختر هم می تواند از این حرف ها بزند یا نه؟ غم هم اگر ترکم کند تنهای تنها میشوم. دل نوشته های یک کارمند دانشجو. س ط ر س پید احساس م ن. دختری از اهالی شهر تفاوت. نه قرمز.نه آبی.خودتو عشقه. باغ گمشده آنسوی خیال. میگویند از سعد اومده. دل نوشته های من. با من قدم بزن. گل پونه نعنا پونه. از هر دری سخنی. از هر دری سخنی. پنجره ای رو به شادی. هر چی میخوای بیا اینجا. دل نوشته های من و عشقم. یک دختر خل گزارش می دهد! حنا:دختری دور از مزرعه.