amiroverlord.blogfa.com

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-29.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. در فلق بود كه پرسيد سوار. رهگذر شاخه نوري كه به لب داشت به تاريكي شن ها. و به انگشت نشان داد سپيداري و گفت:. كوچه باغي است كه از خواب خدا سبزتر است. و در آن عشق به اندازه پرهاي صداقت آبي است. مي روي تا ته آن كوچه كه از پشت بلوغ، سر به در مي آرد،. پس به سمت گل تنهايي مي پيچي،. دو قدم مانده به گل،. پاي فواره جاويد اساطير زمين مي ماني. و تو را ترسي شفاف فرا مي گيرد. در صميميت سيال فضا، خش خشي مي شنوي:. رفته از كاج بلندي بالا، جوجه بردارد از لانه نور. و از او مي پرسي.

art74.blogfa.com

هنر

http://art74.blogfa.com/8912.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. انسان هاي بزرگ در باره عقاید سخن مي گويند. انسان هاي متوسط در باره وقایع سخن مي گويند. انسان هاي كوچك پشت سر ديگران سخن مي گويند. منتظر ادامه این مطلب باشید. نوشته شده در یکشنبه بیست و دوم اسفند ۱۳۸۹ساعت 18:59 توسط فاطمه. نیا باران زمین جای قشنگی نیست. نیا باران زمین جای قشنگی نیست. من از جنس زمینم خوب میدانم که دریا جد تو در یک تبانی ماهی بیچاره را در تور ماهیگیر گم کرد. در اینجا قدر نشناسند مردم -شعر حافظ را به فال کولیان اندازه میگیرند. نیا باران زمین جای قشنگی نیست.

art74.blogfa.com

هنر

http://art74.blogfa.com/9104.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. از چشمهات هر چه بگویم عجیب نیست. سرزمین من همین لبخند های توست. که میانه ی جز و مد نگاهت گیر میکند. نمیداند بیاید یا برود. احساس روزهای پیری در نگاهم موج میزند. دیگر لبخند هایم طعم جوانی نمیدهد. دستم را بلند میکنم. و صدایم را هم. تو میدانی که باید. هر بار نام اعظمت را برده ام شده است. این بار یا میشود. این دل به هیچ صراطی مسقیم نیست. یه هیچ لبخندی جز تو خودش را نمیفروشد. وبلاگ سید علی ضیا. نوشته شده در پنجشنبه یکم تیر ۱۳۹۱ساعت 11:31 توسط فاطمه.

art74.blogfa.com

هنر

http://art74.blogfa.com/9005.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. لیلی زیر درخت انار. گلهای انار شد ذاغ داغ. هزار تا دانه داشت. دانه ها عاشق بودند دانه ها توی یک ان. دانه ها ترکیدند انار. روی دست لیلی چکید. ترک خورده را از روی شاخه چید. مجنون به لیلی اش رسید. خدا گفت:راز رسیدن فقط همین بود. کافیست انار دلت ترک بخوره. نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۹۰ساعت 15:26 توسط فاطمه. دل ، تنگ شده است . چشمانم را به تو میدوزم. هرچند خیاط خوبی نیستم اما بدان که. ندیدنت پژمرده ام میکند! هوای من بی هوائیست. دلتنگی هایم را به کجا برم؟

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-22.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. خدا همانی است که ما میخواهیم ، کاش ما هم همانی بودیم که خدا میخواست . . . نوشته شده در شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت 13:36 توسط فاطمه. سلام ممنون که به وبلاگم سرزدید امیدوارم از مطالبم خوشتون بیاد.راستی نظر هم یادتون نره.

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-23.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. سلام بچه ها من امروز از یکی از دوستام که خیلی وقت بود با هم رابطه نداشتیم. معذرت خواهی کردم خیلی از این کارم خوشحالم نمی دونم تا حالا شما از کسی. معذرت خواهی کردین یا نه؟ اگه معذرت خواهی کردین دوست دارم بدونم بعدش چه. حسی داشتین حتما واسم نظر بذارید. نوشته شده در شنبه هشتم مرداد ۱۳۹۰ساعت 22:50 توسط فاطمه. سلام ممنون که به وبلاگم سرزدید امیدوارم از مطالبم خوشتون بیاد.راستی نظر هم یادتون نره.

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-25.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. وقتی که رفتی هیچ اتفاقی نیفتاد. تنها پرنده ای امد و بر بام خانه ام نشست و گفت:. نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 10:37 توسط فاطمه. سلام ممنون که به وبلاگم سرزدید امیدوارم از مطالبم خوشتون بیاد.راستی نظر هم یادتون نره.

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-28.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. نامی نداشت و نشانه ای هم پیشانی اش شناسنامه اش بود محل تولدش دنیا و صادره از بهشت بود. هیچوقت نشانی خانه اش را به ما نداد فقط میگفت ما مستاجر خداییم همین. هر وقت هم که پیش ما می امد میگفت باید زود بروم با خدا قرار دارم تنها بودو ما فکر میکردیم بی کس و کار است ولی خودش. کس و کارم خداست . برای خدا نامه مینوشت برای خدا گل میفرستاد برای خدا تار میزد با خداغذا میخورد با خدا قدم میزد با خدا بودو با خدا میگفت صبح رنگ خدا و عشق بوی خدا دارد.

art74.blogfa.com

هنر -

http://art74.blogfa.com/post-24.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. گفتی:چشم ها را باید شست! گفتی:جور دیگر باید دید! او نه چشم های خیس و شسته ام را. نه نگاه دیگرم را. فقط در زیر باران با طعنه ای خندید و گفت:. نوشته شده در یکشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 13:59 توسط فاطمه. سلام ممنون که به وبلاگم سرزدید امیدوارم از مطالبم خوشتون بیاد.راستی نظر هم یادتون نره.

art74.blogfa.com

هنر

http://art74.blogfa.com/9003.aspx

این یه هنره که بتونم درست زندگی کنم. قطره قطره آب ميشود آدم برفی. يا كه در خواب ميشود آدم برفي. پيش آفتاب روي تو مي سوزد. يا دلش كباب ميشود آدم برفي. تا به او نگاه ميكني خورشيدم. غرق التهاب ميشود آدم برفي. غرق روياي گرم بودن تو. غرقه سراب ميشود آدم برفي. سرخوش از خواب ديدن تو بهار. كشته در خواب ميشود آدم برفي. عرق شرم پيش آغوش گرمت. از خجالت آب ميشود آدم برفي. يا كه در پاي عشق تو مي ميرد. يا دمي مجاب ميشود آدم برفي. خنده اش يادگار خنده توست. خاطرات ناب ميشود آدم برفي. دل خوشي من تو از برم ميري؟