arezou.wordpress.com
کج نشستهای(بدست آرزو مختاریان)
http://arezou.wordpress.com/
(بدست آرزو مختاریان)
http://arezou.wordpress.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.4 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
4
SSL
EXTERNAL LINKS
81
SITE IP
192.0.78.13
LOAD TIME
0.391 sec
SCORE
6.2
کج نشستهای | arezou.wordpress.com Reviews
https://arezou.wordpress.com
(بدست آرزو مختاریان)
مثلِ خورشیدی کهن | کج نشستهای
https://arezou.wordpress.com/2014/08/21/1999
دربارهی طرح جلد «محاکمهی سقراط» *. جلد کتاب نه، روی جلد کتاب پاره شده، مثل پوستی که کنده شده باشد، از رگ و پی کنده شده باشد، به خشونت، برای دیدن پ شتاش. هنوز نسجهای باریک قرمز مثل نخهایی، خطهایی صاف و باریک، به پارهای که از آن پاره شده، وصلند، به رویهی بیخون و زرد کتاب که هنوز کنده نشده. پوست زرد بیخون. یا مثل «خورشیدی کهن». زیر پوست، گوشت قرمز غلو شدهای هست. قرمزی مشد د گوشت تن پوستکنده. عریانی غلیظ، بیپیرایه و زشت مثل سقراط. بیجهت رو برگردانده و چشم چرخانده و منتظر است، امید دارد، بیهوده به جای نگاه ات...
«شعر | «کج نشستهای
https://arezou.wordpress.com/2014/09/26/2014
Laquo; م ضحکه. سو نداری ای چشم سیاه. در تورهای نازک آکنده-. به نظر محو و رنگپریده. به تن جاندار و پرخون. همچو بارانی از برف. که از شکستگی شانه به شانههای سر راجع است. موها از بادهای سرخوش طر ار، ساکن میشوند. This entry was posted on سپتامبر 26, 2014 at 9:48 ق.ظ. and is filed under مای پوئتری. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. Feed You can leave a response. From your own site. پاسخی بگذارید لغو پاسخ. دیدگاهتان را اینجا وارد نمایید. نشانی هرگز عمومی نمیشود). درحال اتصال به %s.
مَضحکه | کج نشستهای
https://arezou.wordpress.com/2014/09/26/2006
Laquo; مثل خورشیدی کهن. This entry was posted on سپتامبر 26, 2014 at 9:36 ق.ظ. and is filed under دایری. You can follow any responses to this entry through the RSS 2.0. Feed You can leave a response. From your own site. پاسخی بگذارید لغو پاسخ. دیدگاهتان را اینجا وارد نمایید. در پایین مشخصات خود را پر کنید یا برای ورود روی شمایلها کلیک نمایید:. نشانی هرگز عمومی نمیشود). شما در حال بیان دیدگاه با حساب کاربری WordPress.com خود هستید. ( بیرون رفتن. درحال اتصال به %s. دنبالکردن “کج نشستهای”.
Yesterday | کج نشستهای
https://arezou.wordpress.com/2014/08/11/yesterday
تا جایی که من میدانم تنها کسی که روی آهنگ دیروز. کلام ژاپنی گذاشته (آن هم به گویش متمایز کانسای. آدمی بوده به نام کیتارو. عادت داشت حمام که میکند بزند زیر آواز و واریاسیون خودش را بخواند. دو روز قبل فرداست. روز بعد دو روز قبل. اینطوری شروع میشد تا جایی که یادم میآید، ولی چون خیلی وقت است به گوشام نخورده به ضرس قاطع نمیتوانم بگویم تا آخرش هم همینطور بود. البته از سر تا ته کلامی که کیتارو. را در کافی شاپی نزدیک در اصلی دانشگاه واسدا. دیدم نیمه وقت آنجا کار میکردیم، من توی آشپزخانه بودم و کیتارو. امتحان ورو...
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
4
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. - بغض کنید، گریه کنید، پاره بشید ولی با آدما درددل نکنید.....
http://www.zohal777.blogfa.com/post-98.aspx
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. بغض کنید، گریه کنید، پاره بشید ولی با آدما درددل نکنید. اس ام اس سرد ترین رسانه ست. واسه همینه که گاهی ویران کننده ست. نوشته شده در ۹۱/۰۲/۰۹ساعت 3:40 توسط زحل. ار تئاتر چه خبر؟ زرشک پلو با کچاب. اگر پاسبانی که در تاریکی سوت می کشد. هنوز هم آسمان را گاز می گیرم. خانه ی هنرمندان ایران. اره بر پاهای استدلالیان. Where the truth lies.
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. -
http://www.zohal777.blogfa.com/post-93.aspx
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. داغ یک عشق قدیمو. اومدی تازه کردی.خوشی مضاعف. نوشته شده در ۹۰/۰۱/۰۹ساعت 23:50 توسط زحل. ار تئاتر چه خبر؟ زرشک پلو با کچاب. اگر پاسبانی که در تاریکی سوت می کشد. هنوز هم آسمان را گاز می گیرم. خانه ی هنرمندان ایران. اره بر پاهای استدلالیان. Where the truth lies.
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. -
http://www.zohal777.blogfa.com/post-84.aspx
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. امروز خیلی زود زندگی را شروع کردم کلمات نامفهوم را به کوچه ریختم و با چشمان ساده و حسرت زده جهان را نگاه می کنم. از چشمان من تباهی جهان به روی آسفالت می ریزد. اما من سکوت می کنم. می دانی من با تو بالغ شدم و به اسب صفت نجیب دادم در سکوت ، عروسان از پشت پرده های توری اتاقت ما را در باران نگاه می کردند و قطره های باران از چشمانم می ریخت و از شادی فریاد می زدم در دل. مگر چقدر از عمرم مانده است که آن هم مثل اسب نجیب باشم و خزان کنم با غم عشقت نوبهار جوانیم؟ ار تئاتر چه خبر؟
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. - و غروری کودن از گریستن پرهیزت می دهد.
http://www.zohal777.blogfa.com/post-95.aspx
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. و غروری کودن از گریستن پرهیزت می دهد. انکار عشق را چنین که به سرسختی پا سفت کرده ای. دشنه ای مگر به آستین اندر نهان کرده باشی. که عاشق اعتراف را چنان به فریاد آمد که وجودش همه بانگی شد ! پن : این است انسانی که از خود ساخته ای. از انسانی که من دوست می داشتم. که من دوست می دارم. نوشته شده در ۹۰/۰۶/۱۹ساعت 16:12 توسط زحل. ار تئاتر چه خبر؟ زرشک پلو با کچاب. اگر پاسبانی که در تاریکی سوت می کشد. هنوز هم آسمان را گاز می گیرم. خانه ی هنرمندان ایران. اره بر پاهای استدلالیان.
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. - من از ماندن در محدوده ی خویش ناتوانم.....................
http://www.zohal777.blogfa.com/post-88.aspx
صدا مرا زد. من برخاست، او رفتم. من از ماندن در محدوده ی خویش ناتوانم. نوشته شده در ۸۹/۰۶/۲۶ساعت 12:7 توسط زحل. ار تئاتر چه خبر؟ زرشک پلو با کچاب. اگر پاسبانی که در تاریکی سوت می کشد. هنوز هم آسمان را گاز می گیرم. خانه ی هنرمندان ایران. اره بر پاهای استدلالیان. Where the truth lies.
خط ممتد -
http://www.khatemomtad.blogfa.com/post-20.aspx
دست نوشته های هر از گاهی: :. دلتنگی های آدمی را گاه نه باد ترانه ای می خواند و نه باران. دلتنگی های آدمی گاه نه شعر می شوند و نه نغمه. دلتنگی های آدمی گاه تنها در گلو جمع می شوند یا توی زیرسیگاری. و گاه حرف هایی که در باد و باران گم می شوند. نوشته شده در جمعه ۱۷ آبان۱۳۸۷ساعت 22:43 توسط منيره. وسوسه میشوی که برگردی ولی بر نمیگردی و واگذارش میکنی به سفری دیگر و جاده ای دیگر و خط ممتدی دیگر! بی خبر از اینکه خط ممتد روزی هزاران بار میمیرد بدون انکه کسی مردنش را بفهمد. قلم، عشق, کلمه. صخره یقین در اقیانوس شک.
خط ممتد -
http://www.khatemomtad.blogfa.com/post-23.aspx
دست نوشته های هر از گاهی: :. لحظاتی هست برای ناتوانی. لحظاتی برای سر بلند کردن، نشستن و در سکوت نگریستن. از آن لحظه ها که باید بی سلاح بود. ناتوانی را تجربه کرد و غرق شد. از همان ها که لذت ماندن در آن هم تراز ناتوانی است. نوشته شده در یکشنبه ۹ فروردین۱۳۸۸ساعت 4:20 توسط منيره. وسوسه میشوی که برگردی ولی بر نمیگردی و واگذارش میکنی به سفری دیگر و جاده ای دیگر و خط ممتدی دیگر! بی خبر از اینکه خط ممتد روزی هزاران بار میمیرد بدون انکه کسی مردنش را بفهمد. قلم، عشق, کلمه. صخره یقین در اقیانوس شک.
خط ممتد
http://www.khatemomtad.blogfa.com/8702.aspx
دست نوشته های هر از گاهی: :. شب است و سیاهی. شب است و تاریکی. شب است و سکوت. شب است و قامتی لرزان در گذر. بر تله های خاک. هر قدم که بر می دارد، شب گامی پس می نهد. هر قدم که بر می دارد چاه شب دهان می گشاید و وجودش را بر او می دمد. هر قدم که بر می دارد چاه شب با دهانی باز بلعیدن را بازی می کند. هر قدم که بر می دارد چاه شب بازی بلعیدن را کش می دهد. قامت همچنان لرزان قدم بر می دارد. قامت لرز لرزان به کام شب فرو می رود. چاه شب آرام آرام بر وجودش چنگ می اندازد و خود را در او می دمد. قلم، عشق, کلمه.
خط ممتد
http://www.khatemomtad.blogfa.com/8706.aspx
دست نوشته های هر از گاهی: :. دستم رو تکون می دم. سرخ م می کنن و رها می شن. تصمیم می گیرم جایی میان همهمه ی سکوت و بی خوابی برای خودم باز کنم. نوشته شده در شنبه ۳۰ شهریور۱۳۸۷ساعت 9:49 توسط منيره. که در آن می توان نفس کشید". نوشته شده در پنجشنبه ۱۴ شهریور۱۳۸۷ساعت 3:49 توسط منيره. وسوسه میشوی که برگردی ولی بر نمیگردی و واگذارش میکنی به سفری دیگر و جاده ای دیگر و خط ممتدی دیگر! بی خبر از اینکه خط ممتد روزی هزاران بار میمیرد بدون انکه کسی مردنش را بفهمد. قلم، عشق, کلمه. صخره یقین در اقیانوس شک.
خط ممتد - سایه
http://www.khatemomtad.blogfa.com/post-14.aspx
دست نوشته های هر از گاهی: :. شب است و سیاهی. شب است و تاریکی. شب است و سکوت. شب است و قامتی لرزان در گذر. بر تله های خاک. هر قدم که بر می دارد، شب گامی پس می نهد. هر قدم که بر می دارد چاه شب دهان می گشاید و وجودش را بر او می دمد. هر قدم که بر می دارد چاه شب با دهانی باز بلعیدن را بازی می کند. هر قدم که بر می دارد چاه شب بازی بلعیدن را کش می دهد. قامت همچنان لرزان قدم بر می دارد. قامت لرز لرزان به کام شب فرو می رود. چاه شب آرام آرام بر وجودش چنگ می اندازد و خود را در او می دمد. قلم، عشق, کلمه.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
81
آرزوی محال
تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی. به ج ست و جوی تو. دل خوشم با غزلی تازه همینم کافی ست. حقیقت دارد ، تو را دوست دارم. دو چشم دارم و وقف نگاه کردن توست. سه شنبه ۱۷ دی۱۳۹۲ ] [ 17:13 ] [ گل مرداب ]. تو نجاتم دادی تا اسیرم کنی. داشتم از این شهر می رفتم. از کشتی ای که رفت و غرق شد. این فقط می تواند یک قصه باشد. در این شهر دود و آهن. که من بخواهم سوار کشتی شوم و. پنجشنبه ۳ بهمن۱۳۹۲ ] [ 16:49 ] [ گل مرداب ]. بی آرزو چه می کنی ای دوست؟ در خود به ملال. با یکی م رده سخن می گویم . شب ، خام ش ا ستاده هوا. به چه می گریی؟
aramesh
5راه حل اساسی برای کمک به کنار آمدن با غم و اندوه. ۱ احساساتتان را با یک دوست امین یا یکی از اعضاء خانواده درمیان بگذارید. در واقع این فرد باید کسی باشد که خوب به حرف های شما گوش بدهد، سعی در قضاوت کردن در مورد آن یا تغییر دادن شما نداشته باشد. 2 سعی کنید کارهایی انجام دهید که به شما آرامش می دهد. به پیاده روی بروید، دوش آب گرم بگیرید، یک کتاب خوب بخوانید، به گل و گیاه های خانه رسیدگی کنید یا به سایر سرگرمی های مورد علاقه تان بپردازید. فورا استرستان را پایین آورید. ذهنتان را آرام کنید. 2- اراده کنید که و...
Arezou Mirdamadi Photographer
موسسه خیریه آرزو
کنسرت افشین اسدی در سینما انقلاب پارس آباد به نفع بیماران سرطانی اجرا می شود. دیدار حاج مالک جعفرزاده مقدم و حاج جواد قرآن نویس از مؤسسه خیریه آرزو. گزارش تصویری از رکاب زنی دوچرخه سواران خیرخواه به نفع بیماران و کودکانی سرطانی. اهدای تجهیزات پزشکی از طرف خانواده شادروان حاج محرم مهتاب. افشین بیابانگرد، قهرمان جام نیکولا پتروف بلغارستان شد. برای فرهنگیان خیر و حامی آرزو لوح سپاس صادر شد. دفتر مرکزی مؤسسه آرزو عصرها هم باز خواهد بود. امکان کمک به بیماران سرطانی به روش انتقال وجه از طریق سپهر کارت مجازی.
کج نشستهای
سو نداری ای چشم سیاه. ژوئن 13, 2015. Https:/ docs.google.com/file/d/0B9KKbYUTR4bIUllUTEwwYndkZDQ/edit? سو نداری ای چشم سیاه. نوشته شده در مای پوئتری. سپتامبر 26, 2014. در تورهای نازک آکنده-. به نظر محو و رنگپریده. به تن جاندار و پرخون. همچو بارانی از برف. که از شکستگی شانه به شانههای سر راجع است. موها از بادهای سرخوش طر ار، ساکن میشوند. نوشته شده در مای پوئتری. سپتامبر 26, 2014. نوشته شده در دایری. اوت 21, 2014. دربارهی طرح جلد «محاکمهی سقراط» *. که تناش را گشوده، مثل پزشکی که تشریح میکند، کتاب همهاش پوس...
زی زی گولو دراکولا تا به تا
زی زی گولو دراکولا تا به تا. 23 خرداد 93 : نویسنده : آرزو. نمیدونم چند وقت فقط میدونم خیلی وقته نبودم! دلم تنگ شده بود. حالا یه چند تا جوک میزارم برای خنده. تا بعدا یکمی مطالب قشنگ پیدا کنم و بزارم. شباهت زن دوم با انرژی هسته ای چیست؟ 1- هردو حق مسلم ماست. 2-مخفیانه باید انجام شود. 3-در مواقع ضروری استفاده میشود. 4- وقتی لو برود جنگ میشود. خرچ خرچ خرچ خرچ ( شریعتی در حال خیار خوردن). دعای غضنفر: خدایا تو که با 50 تومن صدقه 70 تا بلا رو دفع میکنی چقد میگیری کلا بیخیال من بشی؟ ولم کنید حضرت عباسی بلد نیستم.
دلنوشته های این دل وخاطرات روشن فردا
دلنوشته های این دل وخاطرات روشن فردا. به وسعت ندیدن نگاهت خسته ام چگونه بشکنم ثانیه های سنگین دوریت را. به نام آفریدگاری که تو را آفرید. برای دیدن تمامی مطالب لطفا به آرشیو مطالب سر بزنید. نوشته شده در پنجشنبه ۲۳ خرداد۱۳۹۲ ساعت 15:50 توسط آرزو. رضابراهمیشه منو تنهاگذاشتو رفت. رفت که رفت منو بااین همه خاطره تنها گذاشت. عشقی که شبانه روز بخاطرش اشک ریختمو ومنتظرش موندم. حالا رفت تا با زن و بچه دوسالش که من تو این همه مدت از وجودشون بی خبر بودن زندگی کنه. چه سرنوشتی درانتظارم بود خبر نداشتم. كمكم كن خداي من.