ataash.blogfa.com

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره - برگ شانزدهم

http://www.just-a-moment.blogfa.com/post-16.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. من اومدم.تولد امام رضا هم به همتون تبریک میگم. بابا این بلاگفا هم شورشو در آورده! نزدیک به سه هفتست که باز نمیشه! منم این روزا اینقدر سرم شلوغ شده که حد و حساب نداره. تازه دیروز بهمون خبر دادن که عید نوروزم از ساعت 7صبح تا 6عصر باید بریم مدرسه! به خدا افسرده شدم.نه مهمونی نه بیرونی نه تفریحی! نه بابا وقت ندارم. ولی دیروز خیلی بهم خوش گذشت مریم تا ساعت 10شب پیشم بود. فردا هم امتحان زیست دارم دعا کنید خوب بدم. خوب دیگه من برم. مرا به تازه تر از نوبهار دعوت كن.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره - برگ پانزدهم

http://www.just-a-moment.blogfa.com/post-15.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. این شعر از خودمو که واسه دوستم نرگس گفتم آخه چند روز پیش تولدش بود. یکی بود، یکی نبود. زیر این آسمون آبی. شهری بود، شلوغ و پر دود. پر آدم، پر آهن، پر سنگ. رویاهاشون رنگ به رنگ. آسمون شهر پر از ابر. ابرای بی بر و بارون. دریغ از شر شر ناودون. ابرای تیکه و پاره، دریغ از یه دونه ستاره. کسی باید می اومد. با یه زنبیل پر بارون. توی جیبش پر از آواز ناودون. توی دستش پر گل، گل نرگس، گل زنبق. یه سبد داشت، یه سبد پر از ستاره. ته یه کوچه ی بن بست. زیر یه طاق اقاقی.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره - برگ چهاردهم

http://www.just-a-moment.blogfa.com/post-14.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. نوشته شده در دوشنبه ۱۳ مهر۱۳۸۸ساعت 1:54 AM. عشق مانند هوا همه جا جاری هست. پس نفسهایت را قدری جانانه بکش. روز نوشت های یک ذهن مالیخولیایی. او بود که مرا ساخت. عروسکی به نام عاشق. Love is the answer. یک فنجان چای داغ.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره - برگ سیزدهم

http://www.just-a-moment.blogfa.com/post-13.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. نور را پيموديم ، دشت طلا را در نوشتيم. افسانه را چيديم ، و پلاسيده فكنديم. كنار شنزار ، آفتابي سايه وار ، ما را نواخت. درنگي كرديم. بر لب رود پهناور رمز روياها را سر بريديم . ابري رسيد ، و ما ديده فرو بستيم. ظلمت شكافت ، زهره را ديديم ، و به ستيغ بر آمديم. آذرخشي فرود آمد ، و ما را در ستايش فرو ديد. لرزان ، گريستيم. خندان ، گريستيم. رگباري فرو كوفت : از در همدلي بوديم. سياهي رفت ، سر به آبي آسمان ستوديم ، در خور آسمانها شديم. تنهايي ما در دشت طلا دامن كشيد.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره

http://www.just-a-moment.blogfa.com/8902.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. من از چشمان خود آموختم همسایه داری را. که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید. چشم گر شود کم سو بار عینک کشد بینی. پس از بینی بیاموزیم رسم مهربانی را. نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 2:4 AM. عشق مانند هوا همه جا جاری هست. پس نفسهایت را قدری جانانه بکش. روز نوشت های یک ذهن مالیخولیایی. او بود که مرا ساخت. عروسکی به نام عاشق. Love is the answer. یک فنجان چای داغ.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره

http://www.just-a-moment.blogfa.com/8806.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. خدايا به کسانی که دوست ميداری بياموز. که عشق از زندگی برتر است. و به آنان که دوست تر ميداری بياموز. که دوست داشتن از عشق برتر است. عشق يک جوشش کور است و پيوندى از سر نابينايى. اما دوست داشتن پيوندى خودآگاه و از روى بصيرت روشن و زلال . عشق، بيشتر از غريزه آب مى خورد و هرچه از غريزه سرزند بى ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع مى کند و تا هرجا که يک روح ارتفاع دارد، دوست داشتن نيز همگام با آن اوج مى يابد . عشق با دورى و نزديکى در نوسان است. اگر دورى به طول ا...

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره

http://www.just-a-moment.blogfa.com/8805.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. امروز یه اتفاقایی افتاد که خودم موندم تو کفش! نفس ساعت 5.30 صبح داره نماز میخونه. ساعت 7 صبحه نفس میره جلو آینه مقنعشو میاره جلو که موهاش معلوم نشه(آخه امروز روزه گرفته بود).الان کاملا آمادست که بره کنکوره گزینه دو بده. اینور اونورشو نیگا میکنه میبینه 6 تا دخترن 30 تا پسر. با مرده سر کولر و جا بحثش میشه! آخه نه کولر روشن کرده بودن نه صندلیاشون جای نوشتن داشت! نفسم که دید وضع اینجوریه نشست رو زمین و مشغول تست زدن شد که باز مرده اومد سراغش! نفس با آرومی میگه:.

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره

http://www.just-a-moment.blogfa.com/8807.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. این شعر از خودمو که واسه دوستم نرگس گفتم آخه چند روز پیش تولدش بود. یکی بود، یکی نبود. زیر این آسمون آبی. شهری بود، شلوغ و پر دود. پر آدم، پر آهن، پر سنگ. رویاهاشون رنگ به رنگ. آسمون شهر پر از ابر. ابرای بی بر و بارون. دریغ از شر شر ناودون. ابرای تیکه و پاره، دریغ از یه دونه ستاره. کسی باید می اومد. با یه زنبیل پر بارون. توی جیبش پر از آواز ناودون. توی دستش پر گل، گل نرگس، گل زنبق. یه سبد داشت، یه سبد پر از ستاره. ته یه کوچه ی بن بست. زیر یه طاق اقاقی. لرزان...

just-a-moment.blogfa.com

یه فنجون خاطره - برگ هفدهم

http://www.just-a-moment.blogfa.com/post-17.aspx

این یه فنجونه که پر از خاطره های تلخ و شیرینه. من از چشمان خود آموختم همسایه داری را. که هر عضوی به درد آید به جایش دیده می گرید. چشم گر شود کم سو بار عینک کشد بینی. پس از بینی بیاموزیم رسم مهربانی را. نوشته شده در چهارشنبه ۲۹ اردیبهشت۱۳۸۹ساعت 2:4 AM. عشق مانند هوا همه جا جاری هست. پس نفسهایت را قدری جانانه بکش. روز نوشت های یک ذهن مالیخولیایی. او بود که مرا ساخت. عروسکی به نام عاشق. Love is the answer. یک فنجان چای داغ.