atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبرروشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر
http://atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir/
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر
http://atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
5.3 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
0
SSL
EXTERNAL LINKS
0
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
5.266 sec
SCORE
6.2
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر | atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir Reviews
https://atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر
Σαπφώ
نقطه ته خط . این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است. به سادگی لیز خوردن شبنم از روی گلبرگ نارنجی گل های لادن. دو: داد میزنم حالم خوش نیست.بند ها را آرام میبندم. شاید منتظر هستم. سه: هجم سکوت بر پشت من میکوبد. بلندم میکند. مرا در آغوش می کشد. سلانه سلانه راه خروج را نشانم می دهد. چهار: کوچه ها را قدم میزنم. پنج: در فکر هایم ت ن صدایش تکرار میشود "کنارت هستم". خنده ام میگیرد. تاریخ چهارشنبه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۶ ساعت 12:38 نویسنده سافو. تنهایی پروسه پیچیده ای ست! به کجای دنیا برخورد؟ و از خورشید هم نمیترسید .
اتش دل
من که نام شراب از کتاب میشستم.زمانه کاتب دکان می فروشم کرد. در زمان حضرت سلیمان دو تا گنجشک یه گوشه ای نشسته بودند. گنجشک نر به گنجشک ماده اظهار محبت می کرد. می گفت تو محبوبه منی. تو همسر منی. دوستت دارم. عاشقتم. چرا به من کم محبتی؟ فکر کردی من کم قدرت دارم تو این عالم عیال؟ گفت یا نبی الله چون دروغ میگه هم منو دوست داره هم یه گنجشک دیگه رو. مگه تو یک دل چند تا محبت جا میگیره؟ این کلام در دل جناب سلیمان چنان اثری گذاشت که تا چهل روز گریه می کرد و فقط یک دعا می کرد. می گفت:. دعام کنید دوستای من! فکر نکنید...
هنرزندگی
آمده ايم با زندگي كردن قيمت پيدا كنيم نه اينكه به هر قيمتي هست زندگي كنيم. تاريخ : پنجشنبه هشتم آبان ۱۳۹۳ 11:12 نویسنده : تارا. خسته ام از نامردمی ها. خسته ام از نامردی ها. خسته ام از اینکه وقتی کسی کاری را درست انجام می دهد لهش می کنند. خسته ام از دنیای بی انسان و پر از آدم . تاريخ : یکشنبه بیستم مهر ۱۳۹۳ 19:32 نویسنده : تارا. زیر باران آرزو کردم کلاس اول : " باران آمد ". تمام کودکی ام را هر وقت باران آمد ، جشن گرفتم هر وقت باران آمد ،. زیر باران آرزو کردم. هر وقت باران آمد آسمان را با شوق در آغوش گرفتم.
atashe-ekhtelaf-mojer-ansar.persianblog.ir
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر
روشن شدن آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر. ساعت ٦:٥٠ ب.ظ روز پنجشنبه ۱۸ تیر ،۱۳۸۸ کلمات کلیدی:. به نام خداوند بخشنده و مهربان. بازگشت به صفحه اصلی. لطفا جهت مشاهده مطالب این بخش اندکی صبر کنید. ساعت ٤:۳٢ ب.ظ روز پنجشنبه ۱۸ تیر ،۱۳۸۸ کلمات کلیدی: پیامبر. روشن شده آتش اختلاف میان مهاجر و انصار و تدبیر پیامبر(ص). عبد الله بن ابى که با گروهى از منافقان مدینه به امید غنیمت و پیدا کردن مالى همراه مسلمانان آمده بودند، وقتى سروصدا را شنید پرسید: چه خبر است؟ گفت: نه به خدا سوگند. در این وقت رسول خدا...
آتـش عـشــق
عزیز دلم غم عشق تو آنچنان سنگین است به هرآینه مینگرم می شکند. نوشته شده در جمعه سیزدهم خرداد ۱۳۹۰ساعت 23:56 توسط سلیم حکیمی. دختره از پسره پرسيد من خوشگلم؟ گفت نه .گفت دوستم داري؟ گفت اگه بميرم برام گريه ميکني؟ گفت نه دختره چشما نش پر از اشک شد. هيچي نگفت:پسره بغلش کرد گفت:تو خوشگل نيستي زيبا ترين هستي. تورودوست ندارم چون عاشقتم. اگه تو بميري برات گريه نميکنم چون من هم می میرم. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۰ساعت 14:15 توسط سلیم حکیمی. نامه ای اگرازمن به سویت نمی آید نرنج. بر لبم ترانه نامت.
ஜღღღ آتش عشقღღღஜ
از سوز محبت چه خبراهل هوس را این آتش عشق است،نسوزد همه کس را. به نام آفریدگار عشق. عشق آن شعله است کاو چون برفروخت. هرچه جز معشوق باقی جمله سوخت. به آتش عشق خوش اومدین! امیدوارم که از خوندن مطالباش لذت ببیرید. راستی من آدمی نیستم که بخوام از کسی نظر گدایی کنم. پس هرکی دوست داشت نظر بذاره هرکی هم نخواست نذاره. ترسم آن روز بیایی و نباشد بدنم. کوزه گر کوزه بسازد زخاک بدنم. لب آن کوزه بسازند زخاک لب من. بی خبر لب بگذاری به لبان دهنم. دوستان وبلاگی کلبه آتش عشق. دنیای شیشه ای (آبجی فاطمه). کلبه عشق جلیل و نرگس.
عشق
خدای من تو را قسم به حرمت شکوه و غم مگیرش از من. فکر دلم نبودی که بی تو عذاب میکشد؟ فکر من نبودی که بی تو زندگی برایم جهنم می شود؟ مگر یادت نیست حرفهای روز آشنایی مان را؟ مگر قول ندادی همیشه با من بمانی و مرا تنها نگذاری؟ تو که اینک مرا تنها گذاشتی ، تو که بر روی قلبم پا گذاشتی. چه زود فراموشم کردی ، مرا آواره کوچه پس کوچه های شهر بی محبتی ها کردی. مگر نمیدانستی بعد از تو دلم را به کسی نمیدهم؟ مگر نگفته بودم عاشق شدن یک بار هست و دیگر عاشق کسی نمیشوم؟ مگر نگفته بودم اگر عاشقی هیچگاه مرا تنها نمیگذاری.
๑۩۞۩๑ یــــــاد یــــاران ๑۩۞۩๑
๑ ๑ یاد یاران ๑ ๑. زنده نگه داشتن یاد و خاطره ی دوران اسارت و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت. پیگیری کمر شکن و عدم توجه مسئولین مربوطه و فرار از واقعیت در خصوص اجرائی شدن ماده ۱۹۰ قانون استخدامی. در بی وفایی دنیا. همایش تبریز- قسمت اول. همایش تبریز- قسمت دوم. گردهمائی سراسری آزادگان اردوگاه رمادیه 2 (کمپ 7) در اردوگاه الغدیر تبریز برگزار شد. شبى از خاك تا افلاك. آرزوى پيوستن به اجداد طاهرين. شهادت در حال گفتن: يا الله! لیست کامل مطالب ارسالی. 1608;صیت شهدا. پایگاه اطلاع رسانی مقام معظم رهبری. درد و دل آزادگان.
آتش خاموش
وقتی از تفرقه برمیگردی تق تق گام تو بر سنگ چه آوای خوشیست،کاش این آمدنت تا ابدیت می رفت. پنل رایگان اس ام اس. خرید کارواش خانگی ایزی جت. خرید ساعت دیواری فانتزی. دلم گرفته از دنیا ،از همه، هر کسی داره یه جوری می سوزونتم.دیگه زندگی نمیکنم فقط شدم یه مرده متحرک. خدایا خستم صدامو بشنو ،داغونم.چرا هوامو نداری. سرنوشتمو دستت دادم کمکم کن . دارم باهات حرف میزنم چراجوابمو نمیدی چرا بهم نگاه نمیکنی . پشتم باش که فقط تورو دارم. آری گاهی خیال میکنم اگر باشی خدایا چقدر ارام است قلب مغرورم. تاريخ : نویسنده : مریم.