bahador1.blogfa.com

ro-saket.blogfa.com

شعر تر - پدر بزرگ ....

http://ro-saket.blogfa.com/post-51.aspx

كي شعر تر انگيزد. نفس تنگی گرفته است. بس که از صبح تا غروب. دمیده است در این بادکنک ها. کابوس های پدربزرگ پر است از. بادکنکهایی که روی دستش. و سنجاقک هایی که اطرافش پرسه می زنند. پدربزرگ لوله اکسیژن را. دور از چشم من. در دهان بادکنک می گذارد. بادکنک ها روح پدربزرگ را. با خود به آسمان می برند. نوشته شده در شنبه شانزدهم دی ۱۳۹۱ساعت 15:17 توسط پدر مهشيد. آخرين برگ سفرنامه باران اين است. كه زمين چركين است. من به همتون عشق می ورزم. آهای آهای اهل حال زنبیل و وردارد بیار. آخرش کار خودتو کردی. جمشيد و احمد اشرف.

ro-saket.blogfa.com

شعر تر -

http://ro-saket.blogfa.com/post-50.aspx

كي شعر تر انگيزد. امروز بعد از مدتها داشتم نظرات دوستان در پست هاي عتيق را مي خواندم و به راستي كيفور و محظوظ گشته بودم . اي داد كه ياران را چه شد؟ كه ياري اندر كس نمي بينم. همه را قسم مي دهم به جان بي مايه هوچي و نوچه بي مقدارش بياييد و رونقي بر اين آشيان دهيد و آن را سامان ببخشيد . بحريست بحر عشق كه هيچش كناه نيست. آن جز آنكه جان بسپارند چاره نيست. نوشته شده در چهارشنبه هشتم آذر ۱۳۹۱ساعت 18:52 توسط پدر مهشيد. آخرين برگ سفرنامه باران اين است. كه زمين چركين است. من به همتون عشق می ورزم. جمشيد و احمد اشرف.

ro-saket.blogfa.com

شعر تر - نهال و درخت

http://ro-saket.blogfa.com/post-34.aspx

كي شعر تر انگيزد. پرسش پارسايي تفكر است. نهالي ساكت و آرام و كوچك. درون جنگلي انبوه و تاريك. سراسر نا اميدي و غم و ترس. نگاهي كرد بر اندام باريك. نهال از ترس مرگي زودهنگام. به سايه ، همچو بوفي كور لغزيد. به سايه، سايه شومي كه در آن. نبودش روزني از نور لغزيد. نهال ما به حسرت برتن سرو. نگاهي كرد و آهي سرد پس داد. دلش مي خواست او هم مثل آن سرو. شود از ظلمت تاريكي آزاد. سرش را نرم نرمك برد بالا. ز سرو آرام پرسيد هي برادر. چه سان از ضعف و تاريكي رهيدي؟ چگونه گشته اي اين طور تناور؟ درخت سرو با لبخند گرمي.

avizankhaneh.blogfa.com

آویزانخانه

http://www.avizankhaneh.blogfa.com/8702.aspx

دل من بر گره ی روسریت جا مانده عقل در چرخه ی افسونگریت جا مانده. دست پیچیده به دیوار اتاقت امشب چشم بر دامن خاکستریت جا مانده. تا بعد. . نوشته شده در ساعت ۱۹:۵ بعد از ظهر توسط احسان. چه گواراست رقص واژگان. زمانی که می رقصانیشان. چرا که طنین آوازهای آزاد نمی میرد. چرا که واژه بازی امروز می تواند. خود انقلابی دیگر باشد.

avizankhaneh.blogfa.com

آویزانخانه -

http://www.avizankhaneh.blogfa.com/post-2.aspx

دو هزار و اندی نفرین. خون تا سقف ماه. طرح اسکان پرستوها روی تیر. لا اکراة فی تمام شعرهای ما برادر. کنار چهار چوب نگاهت خیس. حالا می شود توی چشم سرخ پوستهای تو. رژه رفت روی چاههای بدر. رمز را در شور خواند. یک دست تیر مشقی و دستی روی تمام آژیرهای دنیا. نوشته شده در ساعت ۷:۲۰ قبل از ظهر توسط احسان. چه گواراست رقص واژگان. زمانی که می رقصانیشان. چرا که طنین آوازهای آزاد نمی میرد. چرا که واژه بازی امروز می تواند. خود انقلابی دیگر باشد.

avizankhaneh.blogfa.com

آویزانخانه -

http://www.avizankhaneh.blogfa.com/post-10.aspx

گويند رمز عشق مگوييد و مشنويد. مشكل حكايتيست كه تقرير مي كنند . نوشته شده در ساعت ۱۳:۱۲ بعد از ظهر توسط احسان. چه گواراست رقص واژگان. زمانی که می رقصانیشان. چرا که طنین آوازهای آزاد نمی میرد. چرا که واژه بازی امروز می تواند. خود انقلابی دیگر باشد.

ahmadakbarpoor.blogfa.com

احمد اکبرپور - نقد گونه ای از رویا صدر-طنزپرداز و محقق طنز

http://ahmadakbarpoor.blogfa.com/post-51.aspx

داستان کودک و نوجوان. نقد گونه ای از رویا صدر-طنزپرداز و محقق طنز. تاریخ مطلب: شنبه 7 اردیبهشت 1392 - 21:31:39. واژهی کشک و مشتقات آن: کشک ساییدن، کشکی حرف زدن و.، در تاریخ لبنیات و ادبیات و فرهنگ و غیره جایگاه مهمی دارد، تا آنجا که بعضی وقتها حس میکنیم که در چه دنیای کشکیای بهسر میبریم. اکبرپور، نویسندهای نام آشنا و خلاق در ادبیات کودک و نوجوان است. شگردهای ادبی روز را بهخوبی میشناسد و سابقهی طنزنویسی نیز دارد. از این رو وقتی قلم او وارد فضای روایی میشود، محکم و خواندنی و گاه بهشدت تصویری مینویس...یه تک...

avizankhaneh.blogfa.com

آویزانخانه

http://www.avizankhaneh.blogfa.com/8704.aspx

عسل رنگ چشاته ". در ازدحام چسبناک نگاهی که. ن م ه م پس نمی دهد. خاطرات سرخ شده ام را. تا استخوانهایی که امروز. در پوست خود هم نمی گنجند. برای همخوابگی کرمهایی که. من لعنتی ترین مردی بودم که. روی رگه هایی از نفت می رقصید. نوشته شده در ساعت ۲:۲۹ قبل از ظهر توسط احسان. چه گواراست رقص واژگان. زمانی که می رقصانیشان. چرا که طنین آوازهای آزاد نمی میرد. چرا که واژه بازی امروز می تواند. خود انقلابی دیگر باشد.

avizankhaneh.blogfa.com

آویزانخانه -

http://www.avizankhaneh.blogfa.com/post-6.aspx

عسل رنگ چشاته ". در ازدحام چسبناک نگاهی که. ن م ه م پس نمی دهد. خاطرات سرخ شده ام را. تا استخوانهایی که امروز. در پوست خود هم نمی گنجند. برای همخوابگی کرمهایی که. من لعنتی ترین مردی بودم که. روی رگه هایی از نفت می رقصید. نوشته شده در ساعت ۲:۲۹ قبل از ظهر توسط احسان. چه گواراست رقص واژگان. زمانی که می رقصانیشان. چرا که طنین آوازهای آزاد نمی میرد. چرا که واژه بازی امروز می تواند. خود انقلابی دیگر باشد.

ahmadakbarpoor.blogfa.com

احمد اکبرپور

http://ahmadakbarpoor.blogfa.com/9003.aspx

داستان کودک و نوجوان. بارانی ام را برای تو پوشیده ام.مجموعه شعر. جهان با ما بیگانه است. و تو هر روز. از یک فنجان قهوه ی تلخ به دستم می رسی. جهان اشعار هر چند بوی و رنگ دنیای واقعی را دارند اما در هیات کلمات که در می آیند بویی از کشف و شهودی فرا رئال را با خود دارند و برای من کمتر شعر خوانده جاذبه ای دلچسب را باعث می شود. ما مشت خورده ایم. و جای سیاه کلمات. روی صورت هایمان پیداست. حتی عشق ورزی ها از علت و معلول های تنگ. و احیانا حقیردنیای بیرون فراتر می روند تا در عالم متن به خود ارجایی وجاودانگی برسند .