sovietpostcards.blogspot.com
داستان ِ بلند ِ مردی که میخواست به شوروی برود، به جای آن به آمریکا رفت: November 18, 2012
http://sovietpostcards.blogspot.com/2012_11_18_archive.html
داستان ِ بلند ِ مردی که میخواست به شوروی برود، به جای آن به آمریکا رفت. ۱۳۹۱/۹/۱ ه.ش. چند پاره دربارهی مردمی چندپاره. ورود فتح به سازمان آزادیبخش فلسطین در سال ۱۹۶۸ خصلت ِ انقلابی آن را کاهش داد. آنجه که از آن بیش از همه بیمناک بودیم و در آن موقع باعث احتیاط ما شده بود، بالاخره به وقوع پیوست، جنبش ما گرفتار بوروکراسی. رزمندگی خود را از دست داد و به جای آن ابهت و احترام به دست آورد. ما به معامله و مذاکره با دولتها و رجال ِ قدرت معتاد شدیم. روی عقاید و آرزوهای آنها حساب میکنیم. اگر روزی خردمندی بر ...
sovietpostcards.blogspot.com
داستان ِ بلند ِ مردی که میخواست به شوروی برود، به جای آن به آمریکا رفت: March 23, 2014
http://sovietpostcards.blogspot.com/2014_03_23_archive.html
داستان ِ بلند ِ مردی که میخواست به شوروی برود، به جای آن به آمریکا رفت. ۱۳۹۳/۱/۴ ه.ش. پاکت نامه باز شده است، مراقب باشید. رفیقجان سلام،. نترس اینها مال خانهی بهارمستیان و کافه و خیابان است. به لطف ِ عید در حضور خانواده کلمههایم سر جایشان است. اگرچه با لُکنت میشنوم اما اطرافیانم چیزی مبتنی بر نامفهوم بودن ِ کلماتم به من نگفتهاند و این یعنی لابُد حرفم را میفهمند، اگر حرف بزنم. تو برای من نمینویسی، اما من روی کلماتت حساب میکنم. ارسال شده توسط Amir Yaghoubali. با رایانامه ارسال کنید.
pooyashahsiah.blogspot.com
بی سر و ته: March 2012
http://pooyashahsiah.blogspot.com/2012_03_01_archive.html
بی سر و ته. شنبه، فروردین ۱۲، ۱۳۹۱. عدد عدد عدد عدد. اینکه دائم در حال شمردن شدیم خطرناک نیست؟ شبیه شروع یه بیماری روانی ترسناک، غیر قابل کنترل و رو به رشد؟ اینکه چند سال گذشته، چند بار انجام شده، چند روز گذشته، چند کیلو اضافه شده، چند هفته، چند سانت بلند شده، چند دقیقه، چند طبقه، چقدر مانده، ثبت و ضبط این عددها بعضی وقتها من را میترساند. انگار قنایماند. مدالند، اخطارند، هر چه هستند حیاتی شدهاند برایمان. حرص میزنیم برای جمع آوریشان. ۹ ماه تمام تنهایی تمرین کرده. اینجا این ۹ ماه تنها تمرین کردن برای...
dyslalia.wordpress.com
حقایقی دربارۀ افسردگی | گفتارپریشی
https://dyslalia.wordpress.com/2012/01/09/حقایقی-دربارۀ-افسردگی
Laquo; در آغاز کلمه بود، در پایان مهمل. یادداشت روز: غذای حاجت. ولی خوشبختانه داروهای ضد افسردگی بر بیشتر افراد اثربخش است. گرچه تشخیص درست نوع دارو و داشتن پزشک هوشمند موهبتی است که بسیاری از بیماران از آن محرومند. افسردگی به جز درد، هزینه هم دارد. بیکاری و بی پولی پیامدهای دردناک افسردگی اند. غروب خورشید دلهرهآور و ترسناک است. همۀ افسردگیها با خودکشی پایان نمیپذیرند، گاهی به درازای عمر طبیعی یک شخص و همۀ افراد خانوادهاش ادامه مییابند. نگذارید کسی کاری به کارتان نداشته باشد. شما هم هیچ کس را رها نکن...
pooyashahsiah.blogspot.com
بی سر و ته: November 2011
http://pooyashahsiah.blogspot.com/2011_11_01_archive.html
بی سر و ته. دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۰. هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود. با اینکه جزو روزهای برزخی قبل از نمایشگاهمان بود ولی صبح لذیذی بود. صبحانه خوردن با بهرنگ و گیتا. اما لذیذی صبح آنروز چندان ربطی به باران و برف و کوه و منظره و مه و سبزی خوردن نداشت. اینها همه فقط تشدید کنندهٔ موقعیت احساسیم بودند شاید، یکجور کاتالیزور. چیزی که لذت آن صبح برزخی را برایم قابل توصیف کند. در همین حد. اینکه قرار است بعد از اینهم زیاد هم را ببینیم چیز تسکین دهندهای نیست وقتی این دیدنها از جر...راستش رفا...
pooyashahsiah.blogspot.com
بی سر و ته: January 2013
http://pooyashahsiah.blogspot.com/2013_01_01_archive.html
بی سر و ته. یکشنبه، دی ۲۴، ۱۳۹۱. پيوندهای مربوط به اين پيام. Tags تعطیلات خود را چگونه گذراندید. تفنگ نقره کوبم داد و بیداد. چهارشنبه، دی ۲۰، ۱۳۹۱. پيوندهای مربوط به اين پيام. پستهای قدیمیتر. اشتراک در: پستها (Atom). جزو معدود پویاهایی هستم که دخترم. ما انگشت شماریم. مشاهده نمایه کامل من. دختری به نام پینوکیو. در قند قزل آلا. شکار گراز در خیابان. مردی که میخواست به شوروی برود، به جای آن به آمریکا رفت. هنوز ایستاده ر زیر باران. وِر ایز مای مَسود؟ پرندهی نیمه خودکار.
pooyashahsiah.blogspot.com
بی سر و ته: July 2012
http://pooyashahsiah.blogspot.com/2012_07_01_archive.html
بی سر و ته. جمعه، مرداد ۰۶، ۱۳۹۱. ملالی نیست، ملالی نیست. پيوندهای مربوط به اين پيام. یکشنبه، مرداد ۰۱، ۱۳۹۱. معجزهی پیادهروی جنوبشرقی پل کالج. نکته بعدی این بود که کاشیهای پیادهرو درب و داغون و کنده شده و زیرش فکر میکنید چه بود؟ شن! به جان خودم شن بود. بابا! پ ن: کاملن بی ارتباط با پست دیروز را میخواهم نامگذاری کنم برای ثبت در تاریخ اینجا مینویسم. روز 31 تیرماه روز دهان صافیهای مجازی و موازی. پيوندهای مربوط به اين پيام. پنجشنبه، تیر ۲۹، ۱۳۹۱. عذر بدتر از گناه. پيوندهای مربوط به اين پيام. بعد گا...
pooyashahsiah.blogspot.com
بی سر و ته: February 2014
http://pooyashahsiah.blogspot.com/2014_02_01_archive.html
بی سر و ته. شنبه، بهمن ۱۹، ۱۳۹۲. کاش اسمم در خواب ناتاشا بود. نازی گفت: منوچهر من خواب دیدم. منوچهر پرسید چی؟ نازی گفت : خواب بد یه لحظه از جلو چشمم نمیره کنار. قبل یا بعد این مکالمه بود که منوچهر هم به نازی گفت الی دیروز توی پانتومیم. مال یکی رو گفت گلایل. این صحنه جزو معدود لحظات درباره الی بود که نفسم حبس نبود و خندهام گرفت کمی هم بنظرم نمایشی بود به نسبت باقی فیلم. حالا ولی خودم از صبح لازم دارم منوچهر را صدا کنم و بهش بگم من خواب دیدم و. گلایل گفتن الی بود. شرایط حساس کنونیم را انقدر. واضحند که انگ...