biraddepa.blogfa.com

sarzamineharz.blogsky.com

رازِ چشم هایش... - ساده بودم،تو نبودی،باران بود...

http://www.sarzamineharz.blogsky.com/1389/06/21/post-190

ساده بودم،تو نبودی،باران بود. یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 ساعت 11:52 ب.ظ. دیشب با جوجو یه فیلم خیلی خوب دیدم. .el secreto de sus ojos. برنده ی بهترین فیلم خارجی اسکار 2010. خیلی وقت بود که به جز inception. دیگه از فیلمی خوشم نیومده بود و باهاش ارتباط برقرار نکرده بودم. امااین فیلم از اونایی بود که می شد بعد از دیدنش هنوز کلی بهش فکر کرد. جوجوی مهربونم، خوشحالم که باز هم مثل همیشه روی حرفت پافشاری کردی و نذاشتی من برم! و صد البته دوست داشتنم هم دلیل نمی شه که ازت دلگیر نباشم! یه گوشه ای پارک کردم و نیم س...

sarzamineharz.blogsky.com

ساده بودم،تو نبودی،باران بود...

http://www.sarzamineharz.blogsky.com/page/4

ساده بودم،تو نبودی،باران بود. چهارشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1389 ساعت 12:05 ق.ظ. نامی که نمی شناسم اش. با تاریخی که بوی خون می دهد و آتش بازی. هزارو سیصد و پنجاه و هشت. ورق می زنم:برگ دوم،. جایی که باید با نام تو پر می شد و حالا. ورق می زنم:برگ سوم،. صف های انتظار رنگ و رو رفته:. ورق می زنم:برگ چهارم،. سند ریختن رای به خاکروبه ، به خاک. به قیمت برادران و خواهران هلاک. دیگر ورق نمی زنم. که بی خبر، همه چیز را باطل می کند. حتا جای خالی نام تورا. نوشته شده توسط آفتاب. تورو باید مث ماه.رو قله ها نگاه کرد! چندتا...

nwlifstyl.blogfa.com

شب آبستن فردایی بهترین است ...

http://www.nwlifstyl.blogfa.com/9404.aspx

شب آبستن فردایی بهترین است . عاشقانه ترین و ابدی ترین و درست ترین اتفاق دنیا. بعد از مدت ها. چقد با نبودنت غصه هامو تنها خوردم و تنهاتر شدم. کاش هیچوقت جای بلاگفا خالی نشه. چون هیچی برام جاشو نمیگیره. نه جی میل، نه وایبر، نه اینستا، و نه فیسبوک. نوشته شده در سه شنبه ۱۳۹۴/۰۴/۱۶ساعت ۱۹:۵۰ بعد از ظهر توسط مرمر. امان از این بلاگفا. ننوشتیم و بلاگفا درش تخته شد و. فاصله ها بیشتر و بیشتر شد. خیلی راحت میتونست اونقدر بیشتر بشه که یادمون بره تو شروع کجا بودیم و . الانم جای خوبی نیستیم . من همه، همینم که می نویسم.

sarzamineharz.blogsky.com

آرشیو مطالب وبلاگ - ساده بودم،تو نبودی،باران بود...

http://www.sarzamineharz.blogsky.com/posts

ساده بودم،تو نبودی،باران بود. پنجشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1390 توسط آفتاب. شنبه 3 اردیبهشتماه سال 1390 توسط آفتاب. جمعه 12 فروردینماه سال 1390 توسط آفتاب. جمعه 14 آبانماه سال 1389 توسط آفتاب. چهارشنبه 14 مهرماه سال 1389 توسط آفتاب. یکشنبه 28 شهریورماه سال 1389 توسط آفتاب. یکشنبه 21 شهریورماه سال 1389 توسط آفتاب. پنجشنبه 7 مردادماه سال 1389 توسط آفتاب. شنبه 12 تیرماه سال 1389 توسط آفتاب. در سوگ شکوفه ها. پنجشنبه 27 خردادماه سال 1389 توسط آفتاب. دوشنبه 3 خردادماه سال 1389 توسط آفتاب. عیده و امسال، عیدی ندارم.

nwlifstyl.blogfa.com

شب آبستن فردایی بهترین است ... - از اون روز که ...

http://www.nwlifstyl.blogfa.com/post-251.aspx

شب آبستن فردایی بهترین است . عاشقانه ترین و ابدی ترین و درست ترین اتفاق دنیا. از اون روز که . هزااار ساله که انگاااار، صداتو نشنیدم. هزااار ساله که انگار، تورو هرگز ندیدم. آخه هر روزی صد سال، گذشته بی تو بر من. نمیدونی چه تلخه، کنار تو نبودن. امید تازه ای هست؟ تو آن هستی که بودی، اگر روزی به هفته ست. هنوز عشق تو جاریست، به رگهای تن من. تویی تنها بهونه، برای بودن من. ازون روووز، که تقدیر، چه بی رحم، منو از تو جدا کرد. ازون رووز، که دست زمونه، منو بی تو رها کرد. نمیدونم به دیدار، امید تازه ای هست،. برای گر...

nwlifstyl.blogfa.com

شب آبستن فردایی بهترین است ...

http://www.nwlifstyl.blogfa.com/9410.aspx

شب آبستن فردایی بهترین است . عاشقانه ترین و ابدی ترین و درست ترین اتفاق دنیا. که از کدام اکانت پیام بدهی. و با کدام سیم کارت دوستم داشته باشی. بی قید و شرط. تنها دوستت داشته ام . از هر کجا، هر صفحه، هر پنجره، هر . این پاییز و زمستان. بیشتر از هر سال. قصد جانم را کرده . نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ساعت ۲۰:۴۸ بعد از ظهر توسط مرمر. بیاید و مرا دعوت کند. به رفتن از تمام کسانی که رفته اند. و من هنوز درون آنها مانده ام . نوشته شده در دوشنبه ۱۳۹۴/۱۰/۲۱ساعت ۲۰:۱۲ بعد از ظهر توسط مرمر. من همه، همینم که می نویسم.

nwlifstyl.blogfa.com

شب آبستن فردایی بهترین است ...

http://www.nwlifstyl.blogfa.com/9312.aspx

شب آبستن فردایی بهترین است . عاشقانه ترین و ابدی ترین و درست ترین اتفاق دنیا. فکر می کنم دوباره زنده شدم. بعد از اون اتفاق، بعد از تصمیمی که گرفتم برای تموم کردن خودم و خدا نخواست و تو شدی دست خدا، و زنگ زدی و نگذاشتی نفسهای سختی که می کشیدم نفسهای آخرم باشه، به زور داد و هوار و گریه و دعوا و تهدید. تصمیم گرفته بودم رابطه مون رو تموم کنم اما بعد از پنج روز این تصمیم برام مساوی شد با تموم کردن خودم. من تو ام. تو منی. همین شد که تموم شدن تو برای من تموم شدن خودم شد. خودش اومد طرفم و دستم رو گرفت. چقدر خودک...

maryaali.blogfa.com

وقتشه بنويسم - بنام دوست ...

http://www.maryaali.blogfa.com/post-1.aspx

روزي بود روزگاري ، دختري بود و خونه اي گرم. دخترك آرزو داشت ، بنويسه ، از شب از روز از زندگي از مرگ. ميترسيد كاغذهاي سفيد را سياه كنه. امروز سالها از اون روزها ميگذره ، دخترك ، زني شده. امروز به اين باور رسيده ، نوشتن ترس نداره. نوشته شده در سه شنبه بیستم بهمن ۱۳۸۸ساعت 11:44 توسط ماريا. فكر ميكنم وقتشه بنويسم. از هر دري سخني . آشنا. سنگ صبور . آقاي ميم. من بی تو فردایی ندارم. عسل بانو . شوکا. گاهی دلم برای خودم تنگ میشه.

maryaali.blogfa.com

وقتشه بنويسم - اي خدا

http://www.maryaali.blogfa.com/post-2.aspx

پسرم و چند نفر ديگه كه نميشناسمشون به اعدام محكوم شدن ، قلبم به شدت ميزنه نميتونم باور كنم ، شروع ميكنم به التماس كردن به دست و پاي آدمايي مي افتم كه اين حكم لعنتي رو صادر كردن ، التماس ميكنم ، اشك مي ريزم ، فايده اي نداره دلشون به رحم نمياد ، حكم اجرا ميشه ، با تمام وجود فرياد ميزنم. با تني خيس عرق از خواب ميپرم ، هنوز باور نيست خواب بوده ، گيجم ، اهل خونه خوابن ، ميرم بالاي سر رضا ، راحت خوابيده ، دستي به سرش ميكشم. خدايا هزار بار شكر. ولي چند روز بيشتر دوام نداشت دوباره همه چي برگشت به حال اول.