carac.persianblog.ir

faryadosokoot.persianblog.ir

فرياد و سكوت

http://faryadosokoot.persianblog.ir/post/68

او درون را می نگرد و حال را ، او اویی است که مثل و مانندی ندارد ، شکرت که با مایی. 1638;:٤٠ ‎ب.ظ ; چهارشنبه ٢ بهمن ،۱۳۸٧. پنجره ای رو به آسمان. سهشنبه ٢٥ فروردین ،۱۳۸۸. چهارشنبه ٢ بهمن ،۱۳۸٧. باشگاه مدیران و متخصصان. Powered by PersianBlog.ir.

ehsaskhis.persianblog.ir

بیچاره دوستام

http://ehsaskhis.persianblog.ir/1386/8

تا به حال به این فکر کردید که چرا شیطان به آدم سجده نکرد؟ چون شیطان فقط ظاهر رو می دید. یه آدم از جنس گ ل. شیطان هیچ وقت آتش دل آدم رو ندید. نوشته شده در ۱۳۸٦/۸/۱٠ساعت ۱:۳٧ ‎ب.ظ توسط خودم نظرات . Design By : Night Skin. تا دیروز مات بودم از امروز می خوام باشم کی می دونه؟ شاید یه روز بین این همه آدما تونستم خودم رو پیدا کنم و برای خودم از راه دور دست تکون بدم من دیگه به خودم نمی رسم. محمد sms ba hal. بدون تو نمی تون چرا مردم نمی فهمند. نوشته های دختر سنندجی. من دردهایم را دوست دارم. قالب های نایت اسکین.

ehsaskhis.persianblog.ir

بیچاره دوستام

http://ehsaskhis.persianblog.ir/1387/4

به خاطر دوست عزیزم. دوست گلم محسن عزیز که هم اسم برادرم هم هست (قابل توجه پرستوی فضول خودم. ازم خواسته بود که مثل قدیم یه پست از خاطرات جالبم بزنم منم برای اینکه به قولم عمل کنم هر چی خاطره جالب داشتم رو جمع کردم :. شش سالم که بود. همراه خانواده ام و خانواده دایی ام رفتیم شیراز برای عروسی یکی از اقوام. فردای بعد از عروسی دسته جمعی رفتیم حافظیه یا سعدیه درست یادم نیست. خیر سرم رفتم تو اون حوضه آرزو ها سکه بندازم شاید خدا فرجی کرد و مامانم اون عروسکه رو که دزدگیر داشت و تا بهش دست میزدی جیغ جیغ می کرد.

zendegiesade.blogfa.com

زندگی ساده

http://zendegiesade.blogfa.com/8708.aspx

چیزی شبیه زندگی هر روز از کنار من می گذرد و چقدر تکراریست سهم من از روزهای بلند زندگی. زندگی با من چرا این گونه تو تا می کنی؟ یک به یک غم های خود را در دلم جا می کنی. تا که چشمم باز شد دنیا برایم بسته شد. مرغ عشقم از پریدن در قفس ها خسته شد. کجای راه من بیراه بود؟ هر که پرسید از دلم گفتم که شب بی ماه بود. فصل های عاشقی را یک به یک از بر شدم. بین پاییز و بهارش ماندم و پر پر شدم. کودک چشم مرا دیدی ولی دارش زدی. اشک گ ل بود و صدا خارش زدی؟ تا به گوش تو رسیدش خنده هایم - بی درنگ. حک شده روی برهوت.

khabhayesoorati.blogfa.com

خوابهای صورتی

http://www.khabhayesoorati.blogfa.com/8805.aspx

زیر درخت عشق شاعری زاده می شود که شعرهایش را خواب می بیند،کاش این عشق خواب نبود. گاه از نگاه صمیمانه تو. با اشکهایم حرف میزنم. گاه از آنسوی دیوار. حریم خورشید را میشکنم. من نیازم به تو. به مرهم احساست نیست. نیاز من به قلب بی نیاز توست. که کدامیک تکرار یکدیگریم. و اما فردا را چه کنیم؟ که تو مسافر خوابهای منی؟ یا من مسافر بی فردای تو؟ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم مرداد ۱۳۸۸ساعت توسط سهیلا. و مرا با تو هیچ فاصله ای نیست. و نه نزدیکترین احساس زییایم. دست مرا بار دیگر. با چشم هایت ببند. مرا به آفتاب برسان.

khabhayesoorati.blogfa.com

خوابهای صورتی

http://www.khabhayesoorati.blogfa.com/8810.aspx

زیر درخت عشق شاعری زاده می شود که شعرهایش را خواب می بیند،کاش این عشق خواب نبود. زخمه ی رنجور منم. برگ تویی بار تویی. ناب منم خواب منم. ساقی بی تاب منم. سبز تویی هست تویی. عاشق سر مست تویی. ساز منم سوز منم. شمع چگر سوز منم. نوشته شده در دوشنبه بیست و یکم دی ۱۳۸۸ساعت توسط سهیلا. خواب دیدم تو در خواب من. در موج سبز ناب من. بیدار شدی از بی کسی. خواب دیدی من در خواب تو. از نفس بی تاب تو. بیدار شدم از بی کسی. خواب دیدیم ما در خواب هم. از غربت کمیاب هم. لبریز شدیم از همنفس. بیرون پریدیم از قفس. اندوه بی تو بودن.

khabhayesoorati.blogfa.com

خوابهای صورتی

http://www.khabhayesoorati.blogfa.com/8910.aspx

زیر درخت عشق شاعری زاده می شود که شعرهایش را خواب می بیند،کاش این عشق خواب نبود. در گوشه ای از باغچه. به خواب گلدان های خالی می رود . نوشته شده در چهارشنبه بیست و نهم دی ۱۳۸۹ساعت توسط سهیلا. من را یک پنجره. امشب باران می آید. از هوای چشم های تو. تا برکه کوچک دل من. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم دی ۱۳۸۹ساعت توسط سهیلا. تو باندازه تنهایی من بزرگی. و باندازه دلتنگی من مهربان. پس مریمی ساز مرا. یادگار باغ بزرگ دنیایت. و آنقدر به دیدنم بیا. که گلبرگ هایم را. باد با خود نبرد. هوای هر شبم ابری ست. که طعم بار...

faryadosokoot.persianblog.ir

اشک شوق - فرياد و سكوت

http://faryadosokoot.persianblog.ir/post/70

ص دای پای عید را می شنید اما. لباسی برای پوشیدن نداشت. دلش می خواست او هم مثل همه بچه ها با پدر و مادرش به خرید می رفت و لباس می خرید. بود و مادر هم ، با پولی که از کار کردن در خانه دیگران. پس انداز کرده بود نانی بخور و نمیر برایشان تهیه می کرد . او با نگاه حسرت بار. دست دردست مادر از جلوی ویترین مغازه ها. می گذشت و اشک در چشمانش حلقه. می زد می خواست او هم. یکی از آن کفشای زیبا را داشته باشد تا. دیگر موقع دویدن سنگ ریزه. پای کوچکش را زخمی نکند می خواست. خدا آنقدر مهربان هست. که کودکی را شریک.

khabhayesoorati.blogfa.com

خوابهای صورتی

http://www.khabhayesoorati.blogfa.com/9001.aspx

زیر درخت عشق شاعری زاده می شود که شعرهایش را خواب می بیند،کاش این عشق خواب نبود. یک روز می بوسمت. تا من گل سرخ تو شوم. و تو گل سرخ دل من. نوشته شده در جمعه بیست و ششم فروردین ۱۳۹۰ساعت توسط سهیلا. می خواهم بار دیگر تو را سبز کنم. در سیب و بهار و عشق و مریم. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۰ساعت توسط سهیلا. گریه ات می گیرد. ماه را گم کرده بود. دیگر چشم هایت را جشن نمی گیرم. نوشته شده در یکشنبه بیست و یکم فروردین ۱۳۹۰ساعت توسط سهیلا. روی تمام سپیدهای من. از همه ی آسمان. باران را می برد گاهی.

khabhayesoorati.blogfa.com

خوابهای صورتی

http://www.khabhayesoorati.blogfa.com/8808.aspx

زیر درخت عشق شاعری زاده می شود که شعرهایش را خواب می بیند،کاش این عشق خواب نبود. تو ماه پنهان منی. دلیل و برهان منی. هر شبی که آسمان ماهش را گم می کند. و ماه شبهای من می شوی. هر جا که من باشم و تو نباشی. آفتاب روزهای من است. امن ترین ساحل آرامشم. در کف قلب من رودی ست. که عاشقانه به دریای تو می ریزد. تو گل کمیاب بهار. غنچه ی بیتاب و قرار. در باغ زیبای خدا. سرخ ترین خواب انار. تا سرخ ترین گل های سرخ. تا انتهای خواب انارهای باغ. تا همیشه ها و تا همه جا. دوستت دارم فرشته ترینم تو زیباترین اتفاق منی".