emotionfromgod.blogfa.com

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/1394/02

دمی از او.همین حوالی. یک لیوان کافی که بوی ارامش می دهد. پنجره ای باز که تا نا کجاها کشیده شده. ماشین هایی با مقصد هایی معین و نا معین. برگ های کوچک و سبز روشن تازه متولد شده امسال. سکوت مطلق نه. اما سکوت دوست داشتنی و خوشبختی. چشم به راه چراغ خانه ام. و دلی که خودش را به بی خیالی زده. قرص و محکم. با تمام اعتماد و اطمینانش. هنوز نمی دانم هنوز تنها ام یا نه. همین ثانیه همین ساعت را عشق است. گور پدر هر چه نا مهربانی و چشم حسود و بخیل. گور پدر تمام گذشته گور پدر هرچه نگاه معنی دار. خدایا خودت بودی. دیدی.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/1392/08

دمی از او.همین حوالی. باشد که ابدی بماند! از خانه ای به خانه. دیگر از سینه ای به سینه دیگر متفاوت ست! ممکن است کسی ارامش. را در صورت فرزندش.کسی در یک خواب ارام. یا شاید کسی در گذراندن یک روز بدون دعوا .ببیند. ش من همان دیدن چشم های زل زده ات به تلویزیون. که چگونه بی هیچ هم و غمی غرق تماشایی. به همان هوس اشپزی های گه گدارت که اشپزخانه را به میدان جنگ تبدیل میکند. به همان همخوانی هایت با اهنگ مورد علاقه ات . گفتنت از کودکی ات با شور و هیجان. و لبخندهای بی اختیارت در اوج خواب ست. و اعترافت به خوشبختی ات هست.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/1394/01

دمی از او.همین حوالی. خدایا خودت افریندگانت را قسم دادی. پس من هم تو را قسم می دهم به حرمت هر چه افریدی و نیافریدی. هرچه روی زمین و اسمانهاست. به حرمت تنهایی خودت و خودم. به حرمت ان تست مثبت مادر خوشبختی که ناخواسته بچه دومش را باردار بود. به حرمت ان یک قطره خون مثبت.ان خط قرمز پررنگ. به حرمت دلم.دلی که در ان لحظه حالی داشت که فقط خودت دیدی به حرمت حسرتی که تا جا داشت تست را نگاه میکرد تا سیر شود. به حرمت چشمان زل زده مادرم به صورتم. به حرمت ان باران رحمتی که بر سرم بارید. به حرمت همان و همین اشک های گرمم.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/1392/07

دمی از او.همین حوالی. گاهی از دست خود خدا هم کاری ساخته نیست! زیبا و خوش خنده را دل پاک .مومن و مهربان شناختم برای حسین. مان که به دنبال همین صفات بود معرفی کردم. همدیگر را دیدند.صحبت کردند.پسندیدند . همه چیز خوب پیش میرفت! خنده های برادر شوهرم هم نشان رضایت بخش بودنش بود! من هم خوشحال بودم احساس سربلندی داشتم می بالیدم به خوذم که خانواده به این خوبی نصیبش شده. حتی تصمیم داشتم جای خواهر نداشته عروس خانوم را هم پر کنم. مثل کودکی بی صبرانه منتظر کادویی بودم که قولش را داده بود. بار دبگر برایم ثابت شد!

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/1393/12

دمی از او.همین حوالی. حدود چهار ساعت مانده به تحویل سال. امسال همه دور هم جمعیم در خانه پدر بزرگ.بالن ارزویم را کمی قبل از تحویل هوا می کنم که موقع تحویل کمی نزدیکتر ازمن به خدا باشد. نمی دونم چی بگم.زبونم نمی چرخه. فقط ارزو می کنم خدا سین سلامتی مون و سایه بودنترو از هفت سین امسالم کم نکنه. ای بخشنده.ای بزرگوار خدایم قسم به این وقت ساعت دل همه مردم سرزمینم رو لبریز از ارامش کن. ای خدای مهربان من. نظری .گوشه نگاهی. نوشته شده در جمعه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۳ساعت 21:51 توسط من. یک هفته به پایان پنج ماهگی.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی... - مامان بعدی

http://www.listenmyworld.blogfa.com/post/113

دمی از او.همین حوالی. خدایا خودت افریندگانت را قسم دادی. پس من هم تو را قسم می دهم به حرمت هر چه افریدی و نیافریدی. هرچه روی زمین و اسمانهاست. به حرمت تنهایی خودت و خودم. به حرمت ان تست مثبت مادر خوشبختی که ناخواسته بچه دومش را باردار بود. به حرمت ان یک قطره خون مثبت.ان خط قرمز پررنگ. به حرمت دلم.دلی که در ان لحظه حالی داشت که فقط خودت دیدی به حرمت حسرتی که تا جا داشت تست را نگاه میکرد تا سیر شود. به حرمت چشمان زل زده مادرم به صورتم. به حرمت ان باران رحمتی که بر سرم بارید. به حرمت همان و همین اشک های گرمم.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی... - خدای سربلندم

http://www.listenmyworld.blogfa.com/post/116

دمی از او.همین حوالی. یک لیوان کافی که بوی ارامش می دهد. پنجره ای باز که تا نا کجاها کشیده شده. ماشین هایی با مقصد هایی معین و نا معین. برگ های کوچک و سبز روشن تازه متولد شده امسال. سکوت مطلق نه. اما سکوت دوست داشتنی و خوشبختی. چشم به راه چراغ خانه ام. و دلی که خودش را به بی خیالی زده. قرص و محکم. با تمام اعتماد و اطمینانش. هنوز نمی دانم هنوز تنها ام یا نه. همین ثانیه همین ساعت را عشق است. گور پدر هر چه نا مهربانی و چشم حسود و بخیل. گور پدر تمام گذشته گور پدر هرچه نگاه معنی دار. خدایا خودت بودی. دیدی.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی... - مادرم... شکوفه سفیدم...

http://www.listenmyworld.blogfa.com/post/109

دمی از او.همین حوالی. چقدر خوب می شود.اگر نام هرسال مثل امسال. نام یکی از اعضای خانواده باشد. مثلا دیگر کار به جایی برسد که بگذارند سال دختر عمو یا دختر خاله یا اصلا سال جاری. که ادم انقدر بهشان فکر کند و باهاشان حرف بزند و صمیمی بشود که دیگر بین احدالناسی کدورت نباشد. فکر می کنم انوقت قدر ادم های دورو برمان راهم بیشتربدانیم. ولی هرچه که باشد مطمءنم به پای امسال نمی رسد. چقدر بر جان و دلم می نشیند این مادر مادر گفتن های امسال. انگار که همه چیز جور شده باشد برای سال مادر بودن. یک هفته به پایان پنج ماهگی.

listenmyworld.blogfa.com

دمی از او...همین حوالی... - من چقدر خوشبختم

http://www.listenmyworld.blogfa.com/post/112

دمی از او.همین حوالی. درست از ان لحظه ای که دیروز تجربه کردم. درست از همان لحظه همان حس و حال. درست از همان حرف ها. برای تک تک مردم سرزمینم می خواهم.برای همه چشمهای خیره به نا کجاها. این خبر سلامتی مادرم بود که یک هوای دلگیر عصر بهاری را. به شادترین و سر خوش ترین روز تبدیل کرد. جیک جیک پرندگان.بوی خوش شاخه های تازه جوان. را فقط با سلامت بودن اعضای خانواده میشه درک کرد. خدایا ازین خبر خوش ها به همه مریضان نصیب کن. نوشته شده در دوشنبه بیست و چهارم فروردین ۱۳۹۴ساعت 15:30 توسط من. یک هفته به پایان پنج ماهگی.