forough.blogfa.com
L0o0o0VE LESS!L0o0o0VE LESS! -
http://forough.blogfa.com/
L0o0o0VE LESS! -
http://forough.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
19
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.75 sec
SCORE
6.2
L0o0o0VE LESS! | forough.blogfa.com Reviews
https://forough.blogfa.com
L0o0o0VE LESS! -
forough.blogfa.com
L0o0o0VE LESS!
http://www.forough.blogfa.com/9007.aspx
یونی و دوووووست جونیام. یادش بخیر خاطراتی که هر رووووووز داره. نوشته شده در سه شنبه بیست و ششم مهر 1390ساعت 15:36 توسط فروغ جون! شاید من فروغ توام. زنی تنها در آستانه یک خیابان خاکستری. با چشمهایی پر از خورشید های خاکستری. که می تپد در زیر جاده. آه کاش همیشه ها تکرار شود. کاش دوباره صدای تیک تیک سرعت را می شنیدم. صدایی که مرا به رسیدن نزدیک می کرد. اما این بار سرد نیست. وبا انگشتهایی که میان آنها فاصله هاست. آن خیابان را می گویم. آن خیابان خاکستری که مرا به انتهای آتش سرخ می رساند. و آتش سرخ زبانه کشید.
L0o0o0VE LESS!
http://www.forough.blogfa.com/8912.aspx
امروز فهمیدم دفتر سرنوشتم را چه بی حوصله و دلگیر از همه کس. و همه چیز خط خطی کردم! امروز فهمیدم بی هدف آرزو کردم و بدون اشتیاق پریدم! امروز که نبودی به وسعت آسمان به پهنای صورتم اشک ریختم و. برای تنهایی.غریبی. و غربتی که در آن اسیرم و برای اینکه تو از من. برای دوری از تو گریستم که همه چیزم بودی. نمیخواهم به این باور برسم که تو را از دست داده ام.چه زود تسلیم. روزگار شدیم و شکست را قبول کردیم! گاه انسان باید در سختی باشد تا به دیگران دست یابد.گاه انسان باید. با بخت روبرو باشد تا تا هدفش را بهتر بشناسد.
L0o0o0VE LESS! - فقط خــــــــدا رفیق نیمه راه نیست...
http://www.forough.blogfa.com/post-27.aspx
فقط خدا رفیق نیمه راه نیست. بغض گلویش رابسته بود . احساس میکرد نمیتواند تنفس کند. به قرآنی که در دستش بود خیره شده بود اما چیزی نمی دید. و از حفظ آیت الکرسی رامیخواند تاشاید توان مقاومت بگیرد. اشک روی دستهایش میچکید صدای عاقد او را از توهماتش بیرون. صدایی آشنا بالای سرش. گفت:عروس رفته گل بچینه باز در فکر رفت یاد آن لحظه افتاد. که گفته بود بهتر از تو را پیدا کرده ام،اما او در روز ب 100نفر. میگفت من بهترین را دارم. برگی از خاطرات گذشته رامرور کرد چه صادقانه باورش کرد. افسوس حال خودش مسبب شکستن دلش بود.
L0o0o0VE LESS!
http://www.forough.blogfa.com/9006.aspx
جایی به اسم تو آدم هایی به اسم من و این ضمیر آخر شخص که. اینجا انتظار می کشد بدون هیچ فعلی ، بدون هیچ حرفی جایی به. اسم تو خیابانهایی که به اسم تو نام می گیرند و ایستگاه های. خسته این خیابان که همه ی آدمها را دور خودشان می چرخاند؟ آقا ، من ایسگاه آخر پیاده میشوم چشمهایم را ایستگاه قبل جا. گذاشته ام اینجا ایستگاه آخر جایی به اسم تو دستهای تو. دستهایی که خیابان را بغل کرده و چشمهای بسته ی من. نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم شهریور 1390ساعت 21:52 توسط فروغ جون! نمی دانم چرا امشب واژه هایم خیس شده اند.
L0o0o0VE LESS!
http://www.forough.blogfa.com/9012.aspx
فقط خدا رفیق نیمه راه نیست. بغض گلویش رابسته بود . احساس میکرد نمیتواند تنفس کند. به قرآنی که در دستش بود خیره شده بود اما چیزی نمی دید. و از حفظ آیت الکرسی رامیخواند تاشاید توان مقاومت بگیرد. اشک روی دستهایش میچکید صدای عاقد او را از توهماتش بیرون. صدایی آشنا بالای سرش. گفت:عروس رفته گل بچینه باز در فکر رفت یاد آن لحظه افتاد. که گفته بود بهتر از تو را پیدا کرده ام،اما او در روز ب 100نفر. میگفت من بهترین را دارم. برگی از خاطرات گذشته رامرور کرد چه صادقانه باورش کرد. افسوس حال خودش مسبب شکستن دلش بود.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم...
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/8712.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. بوی باران بوی سبزه بوی خاک. شاخه های شسته باران خورده پاک. آسمان آبی و ابر سپید. عطر نرگس ،رقص باد. نغمه ی شوق پرستوهای شاد. خلوت گرم کبوترهای مست. نرم نرمک میرسد اینک بهار. خوش به حال روزگار. خوش بحال چشمه ها و دشت ها. خوش بحال دانه ها و سبزه ها. خوش بحال غنچه های نیمه باز. خوش بحال دختر میخک که می خندد به ناز. خوش بحال جام لبریز از شراب. خوش به حال آفتاب. ای دل من گر چه در این روزگار. جامه ی رنگین نمی پوشی به کام. باده ی رنگین نمیبینی به جام. گر می گیرد دلم.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... -
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-39.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. گرمی دستای من کم شده دستاتو بده. دستای سرد منو گرم بکن. ف:تمام ناتمام من با تو تمام می شود. نوشته شده در چهارشنبه ۱۴ شهریور۱۳۸۶ساعت 11:7 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد. گر می گیرد دلم. می دانم اما بهاری می شوم. می خوانم بلند که عاشقم. با یک نگاه و من اینگونه اغاز شدم. چشم انتظار نگاهت خواهم ماند. لبریز با تو بودنم. شب شد و مهتاب بر آمد.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم...
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/8702.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. ای نوازش تو بهترین امید زیستن. من ز اوج لذتی نگفتنی گذشته ام. در بنفشه زار چشم تو. عطر های سبز و ابی و کبود. نغمه های نا شنیده ساز می کنند. بهتر از تمام نغمه ها و سازها. خوب خوب نازنین من. نام تو مرا همیشه مست میکند. بهتر از تمام شعرهای ناب. نوشته شده در چهارشنبه ۲۵ اردیبهشت۱۳۸۷ساعت 12:49 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد. گر می گیرد دلم.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - صدای بی صدا
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-19.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. من از ترنم صدای تو زاده شدم. از پرنیان نگاهت انزمان که مرا نگریستی. تابستان های کودکی ام پر بود از عطر خنده و ترانه. از شوق حضورت از حسرت با تو بودن. پروانه وار دورت می گردیدم. اگر با گوشه ی چشم نگاهم را پاسخ می دادی. عشقت سلطنت می کند بر دلم. من عشق اهورایی ات را با هیچ چیز عوض نمی کنم. از طراوت عشق نیلوفری ات جانی دوباره می گیرم. وقتی که در من می نگری. می افتم از نفس رها می شوم. عاشق تر می شوم. پر می زند دلم. کاش بودی تا برای تو می گفتم. نه برایت می نوشتم.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - شب نباید تو دلم خونه کنه........................
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-41.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. شب نباید تو دلم خونه کنه. نوشته شده در یکشنبه ۲۵ شهریور۱۳۸۶ساعت 16:55 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد. گر می گیرد دلم. می دانم اما بهاری می شوم. می خوانم بلند که عاشقم. با یک نگاه و من اینگونه اغاز شدم. چشم انتظار نگاهت خواهم ماند. لبریز با تو بودنم. شب شد و مهتاب بر آمد. رفتم حموم حوله یادم رف.مامان. جيك جيك هاي الهام.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - آخه چشمای قشنگت میتونه که بگیره شب و زندونی کنه...
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-43.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. آخه چشمای قشنگت میتونه که بگیره شب و زندونی کنه. کاشکی تاریکی میرفت فردا میشد. صبح میشد چشمون تو پیدا می شد. لبای ناز تو با قصه ی عشق. مثل گلهای بهاری وا میشد. تا دلم شکوه رو اغاز می کنه. دیگه اشکم واسه من ناز میکنه. نوشته شده در سه شنبه ۱۰ مهر۱۳۸۶ساعت 17:42 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد. گر می گیرد دلم. می دانم اما بهاری می شوم. لبریز با تو بودنم.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... -
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-40.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. تنها گناه ما اين بود كه نفس مي كشيديم. اصرار بر اين گناه كوچك بود كه بزرگ شديم. و اكنون نفس است كه مي رود و مي آيد. تا شايد بزرگتر شويم. نوشته شده در دوشنبه ۱۹ شهریور۱۳۸۶ساعت 20:5 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد. گر می گیرد دلم. می دانم اما بهاری می شوم. می خوانم بلند که عاشقم. با یک نگاه و من اینگونه اغاز شدم. چشم انتظار نگاهت خواهم ماند.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - "نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست....
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-31.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست. عمریست تا براه غمت رو نهاده ایم. روی و ریای خلق به یکسو نهاده ایم. طاق و رواق مدرسه و قیل و قال علم. در راه جام و ساقی مه رو نهاده ایم. هم جان بدان دو نرگس جادو سپرده ایم. هم دل بدان دو سنبل هندو نهاده ایم. گفتی که حافظا دل سرگشته ات کجاست؟ دل و دینم دل و دینم ببردست.برو دوشش برو دوشش برو دوش. دوای تو دوای توست حافظ. لب نوشش. نوشته شده در دوشنبه ۲۳ بهمن۱۳۸۵ساعت 15:53 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . گر می گیرد دلم.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - امده ام تا تو را بویم،،،گیاه تلخ افسونی
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-37.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. امده ام تا تو را بویم، ،گیاه تلخ افسونی. هنگامی که او از پنجره بیرون می پرید چشمانش خوابی را گم کرده بود. جاده نفس نفس می زد. و صخره ها چه هوسناکش می بوییدند. او را بگو: تپش جهنمی مست،نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام،. نوشیده ام که پیوسته بی ارامم. جهنم سرگردان،مرا تنها گذار. نوشته شده در دوشنبه ۱ مرداد۱۳۸۶ساعت 18:18 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. صحرا صبور به تماشا نشسته است. دست که می سایم بر گرده ی باد پوستم میسوزد.
shaparakkhastemisheh.blogfa.com
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم... - چشمان زيتوني ات را نميبينم؟
http://www.shaparakkhastemisheh.blogfa.com/post-46.aspx
اگر باید ببازم من به چشمای تو می بازم. چشمان زيتوني ات را نميبينم؟ و تا دلم را پاره پاره كند بره هاي چشمانت گرگ شدند و. زيبايي معصومانه ات شكارگر. شيرين شيرين به زنجير كشيدي ام و نمي دانستي كه تو يوسف نبودي. دامي بودي به وسعت شب و روزم. عشق تو خانه اي شد كه تو را جاي ماندن در آن نبود و مرا پاي رفتن از آن. تو هر روز و هر لحظه در من بيشتر ميشدي. كاش دوباره زليخا بودم. نوشته شده در سه شنبه ۱ آبان۱۳۸۶ساعت 18:49 توسط فهیمه. بهاری که میشود دلم می دانم که عاشقم . زمستان نشانه میرود گلها را. گر می گیرد دلم.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
19
ღ♥بـاروטּِ عـِشـق♥ღ
ღ باروט ع شق ღ. همه باورشون شد به جز دلم. بی ص برانه دوست. ๑’- -‘๑’- -‘๑’- -. از آدمهای ش هر بیزار م. چون با "یکیشون" خاطره دارم. :(. ๑’- -‘๑’- -‘๑’- -. خب ر می دادی ک ه. آمدن ت ه م مث ل. ناگ هانی ب ود. چ ه س ر زده ب ه خ واب م. و م ن چ ه س ر ب ه ه وا از. ๑’- -‘๑’- -‘๑’- -. به "ت نهایی" عاد ت کرده ا م. مثل درختی خشکیده ،. ب ه بی ب رگی ! ๑’- -‘๑’- -‘๑’- -. دست تو اگر بود. این فصل، دست م ن در جیب های م نبود. ๑’- -‘๑’- -‘๑’- -. یه روزایی تو زندگی هست،. باید تموم جهان هستی. و مخلوقاتش رو بیخیال شه،. ๑’- -‘๑’-...
اندرونی
در اندرون من خسته دل ندانم کیست که من خموشم و او در فغان و در غوغاست. برداشت مطالب آزاد نیست! حتی با ذکر من بع! دوشنبه ٢۱ مهر ۱۳٩۳. دوشنبه ٢۱ مهر ۱۳٩۳. حال من خوب است! عزیز مصر دل . دلم اهل شکایت نیست! شعری از حسن اسماعیل زاده. زمستانی که رفتم . تابستانی که برگشتم. من و تو ره به ثوابی نمی بریم از هم! به هوای روز زن! دو نوشته از "راهی". Journal Of IT In Asia. ایرج زبردست رباعی سرای معاصر. تمام لحظه های زندگی. خط خطی های یک یوزپلنگ دیوانه. دست نوشته های دخت بابا میرزا. دو خرمالو و سه هزار هایکو. نویسنده: ف...
فروغ شباهنگ
وبلاگ علمی - فرهنگی - ادبی - دینی. در دایره قسمت حکم ازلی این بود. محدثه عزیز. ازدواج موفق تو را صمیمانه تبریک میگویم. نوشته شده در شنبه دوازدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 18:36 توسط فروغ شباهنگ. نمادی از هنر و دانش مدیریت درست و منطقی. نوشته شده در جمعه یازدهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 22:43 توسط فروغ شباهنگ. ارزش اندیشه در دین اسلام. نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 19:29 توسط فروغ شباهنگ. نوشته شده در پنجشنبه دهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 17:42 توسط فروغ شباهنگ. همواره راهی به سوی آسمان هست. ترن شهری فرانکفورت آلمان. دلائل رد نظریه...
forough-strasbourg.blogspot.com
فروغ
کانون فرهنگی ایرانیان استراسبورگ. پیام‌های قدیمی تر. اشتراک در: پیام‌ها (Atom).
کنار هیچ کجا
جدایی تاریک است و گس. سهم خود را از آن می پذیرم - تو چرا گریه می کنی؟ دستم را در دست خود بگیر و بگو که در یادم خواهی بود . قول بده سری به خواب هایم بزنی . من وتو چون دو کوه دور ازهم جدا از هم. نه توان حرکتی نه امید دیداری . آرزویم اما این است که. عشق خود را با ستاره های نیمه شبان به سویم بفرستی . از کتاب خاطره ای در درونم است! نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم اسفند ۱۳۸۹ساعت 19:55 توسط فروغ. زمانی از مذهب عشق سخن گفتم اما. قناری ها در گلویم خاموش. در شهر غبار چه تفاوتی است. میان تصویر یک شاعر و یک دلال.
L0o0o0VE LESS!
فقط خدا رفیق نیمه راه نیست. بغض گلویش رابسته بود . احساس میکرد نمیتواند تنفس کند. به قرآنی که در دستش بود خیره شده بود اما چیزی نمی دید. و از حفظ آیت الکرسی رامیخواند تاشاید توان مقاومت بگیرد. اشک روی دستهایش میچکید صدای عاقد او را از توهماتش بیرون. صدایی آشنا بالای سرش. گفت:عروس رفته گل بچینه باز در فکر رفت یاد آن لحظه افتاد. که گفته بود بهتر از تو را پیدا کرده ام،اما او در روز ب 100نفر. میگفت من بهترین را دارم. برگی از خاطرات گذشته رامرور کرد چه صادقانه باورش کرد. افسوس حال خودش مسبب شکستن دلش بود.
فروغ
پنجشنبه 15 مهرماه سال 1389. شعری که تناش خیس از باران هنوز نیامدهی ماه مهر تا تولدت. اکنون که بامدادان تنهایی و بیحاصل،. اما روزهای رهایی را یادت نیست که خبری نداشتیم از بودن یکدیگر؟ خیال بافتنهامان به هر طرف. فیلمسازی کاری نساخته بود تا. دستمایهی بکری نبود شعری سرودن برای تو که مهرزاده ای؟ باری، اینک که دیگر خبری از رهایی نیست در میانهی شب. چه سود کلنجار رفتن با اندیشهی کلیشه بودن یا نبودن؟ شب و هنوز تنهامان تنها. و البته در آسمان تکه ابری نیست. در این ماه معتدل پاییزی. اگر شعرم را . بی اما و اگر -.
Eshgh Ast
1583;ل تنها، قلب خسته. 1670;شم گريون، لب بسته. 1607;رچه گو يم از غمم كم. 1575;و كه رفته، همهء درها رو بسته. 1607;مه دنيا شده ماتم. 1670;ه عذابي جاش نشسته. 1576;غض صد خاطره با هم. 1583;رگلوي من شكسته. 1576;ا خودش شادي رو برده. 1585;شتهء الفت گسسته. 1605;هربونيش با وجودم. 1711;ره خورده،خوش نشسته. 1589;وت زيباش، تو فضاي. 1582;ونه مونده، جون گرفته. 1575;و كه رفتش،همه چيز رفت. 1583;ل من، به خون نشسته. 1602;ايق بادبوني عشق. 1601;روغ.
Forough - Home
Schön, euch zu sehen. Um sich zu informieren oder anzumelden, wenden Sie sich bitte an Frau Laleh Joshani unter:. Mobile: 0152 - 18481323. E-Mail: laleh.joshani@forough.de.
forough.ladylikes.mihanblog.com
ببینی ضرر نمی کنی!!!
پنجشنبه 21 مهر 1384. پنجشنبه 21 مهر 1384. سه شنبه 19 مهر 1384. سه شنبه 19 مهر 1384. سه شنبه 19 مهر 1384. عکس های پشت صحنه شب. سه شنبه 19 مهر 1384. سه شنبه 19 مهر 1384. سه شنبه 19 مهر 1384. یکشنبه 17 مهر 1384. گر عشق بودی میدیدمت. اگر گل بودی میبوئیدمت. اگر یار بودی میخواستمت. اگر شعر بودی میخواندمت. اگر دریا بودی غرق دلت میشدم. اگر مهر بودی گدایی بی نوا میشدم. اگر صدا بودی میشنیدمت. عشق سردی بودی كه به غلط. و چون شعر خواندمت. از گل بودنت فقط خار از آن من بود. كه از یار بودنت. فقط جوراز آن من بود. بیا ای ...
فروغ
سیب گاز زده و سیب گاز نزده! همیشه دور و برت چیزهایی پیدا می شوند که دلت نمی آید از آنها استفاده کنی مبادا تمام شوند یا آسیب ببینند و یا حتی از بین بروند.گاهی شمعی زیباست.گاهی جامی بلورین. گاهی جواهری درخشان و گاهی هم شکلاتی هوس انگیز! سیب" کنار وبلاگم را که می بینم خیلی هوس میکنم که کاش واقعی بود و برش می داشتم و گازش میزدم! اما سیب گاز زده توی این کادر با یک سیب گاز نزده کلی توفیر دارد.این کجاو آن کجا! شاید بایستی اول با خودمان کنار بیاییم که حس بینایی مان لذتش بیشتر است یا دیگر حواس. پيام هاي ديگران .
