gholizadeh.blogfa.com

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی - دلم گرفته

http://www.vatena.blogfa.com/post-52.aspx

نزدیک سه ساله که به اینجا سر نزدم . اصلا یادم نبود که یه همچین وبلاگی هم دارم . امروز که بازم دلم گرفته بود و از تنهایی داشتم دق می کردم بازم یاد وبلاگ قشنگم افتادم. خدایا بعضی وقتا فکر می کنم چرا من اینجوریم . دلم داره از غصه می ترکه ولی هیچ کس نیست که بتونم باهاش حرف بزنم . همدم تنهایی های من شده این کیبورد و مانیتور . همه وقتی ناراحتن و وقتی دلشون می خواد یه گوش شنوا داشته باشن من از یادشون نمیرم ولی وقتی . نه اینجا هم نمی تونم بنویسم . بعضی چیزا فقط برای دل آدمه و بس . دندون یه آدم مرده.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی

http://www.vatena.blogfa.com/8609.aspx

جاتون خالي رفته بودم مشهد . خيلي شلوغ بود ولي از هميشه بهتر بود . هيچ وقت خودم رو به آقا امام رضا اينقدر نزديك نديده بودم . هيچ وقت زيارت اينقدر به من نچسبيده بود. جاي همه خالي دعاي كميل پنجشنبه توي حرم آقا. اينقدر خوب بود كه نفهميدم كي تموم شد . راستي تا حالا معني دعاي كميل رو خونديد؟ فكر نمي كنم هيچ دعايي به قشنگي دعاي كميل پيدا بشه . البته دعاي مجير هم قشنگه ولي نه به قشنگيه كميل. مي رم داره كم كم حوصله ام از نوشتن سر ميره. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم آذر 1386ساعت 16:25 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی - دايي

http://www.vatena.blogfa.com/post-50.aspx

خدايا دلم دايي ام رو مي خواد دلم سه تا داداش بزرگم رو همونجور مهربون مي خواد . خدايا خودت كمكمون كن . من دارم خفه مي شم دلم مي خواد داد برنم كه بيست و سه سال كنار هم بودن و باهم بزرگ شدن ارزش يه بخشش كوچيك رو نداره؟ ارزش يه كوتاه اومدن ساده رو چطور؟ كاشكي اين نوشته رو مي خونديد تا بدونيد با همه بدي هاتون بازم مثل قبل دوستتون دارم و دلم براتون تنگه. نوشته شده در شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۸۷ساعت 22:40 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده. ترانه خانه ی من.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی - محرم

http://www.vatena.blogfa.com/post-48.aspx

مگه خودش نمي دونه چقدر دوستش دارم ،مگه خودش نمي بينه چقدر بي قرارم پس چرا يه كاري برام نمي كنه؟ نوشته شده در پنجشنبه بیست و هفتم دی ۱۳۸۶ساعت 23:57 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده. ترانه خانه ی من.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی -

http://www.vatena.blogfa.com/post-51.aspx

دلم خیلی برای وبلاگم تنگ شده بود . دلم گرفته . حالم از هرچی آدمه به هم می خوره . از خودم بیشتر از همه . نمی دونم چرا اومدم اینجا ولی می دونم حالم از همه آدما به هم می خوره انسان های دو رو خدا من چرا نمی تونم دروغ بگم . خدا چرا نمی تونم مثل همه سنگدل باشم . خدا دارم دیوونه میشم خودت کمکم کن. نوشته شده در شنبه یازدهم مهر ۱۳۸۸ساعت 19:51 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده. ترانه خانه ی من.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی

http://www.vatena.blogfa.com/8605.aspx

می دونم دیره ولی دلم نمیاد نگم که میلاد آقام ابوالفضل و امام حسین و امام سجاد مبارک. نمی دونم امسال چرا اینجوری بود انگار مثل سالهای قبل شور و حال نداشت تلویزیون که اصلا انگار نه انگار که عیده . یک سال گذشت . به همین زودی یک سال گذشت انگار همین دیروز بود که برای جشن عروسی این همه جنب و جوش داشتیم . تولد حضرت عباس و آرزوی دوران دور که بر آورده شد. راستی نگفتم که خاله شدم یه خواهر زاده خوشگل که آدم دلش نمیاد ازش چشم برداره . دلتون بسوزه . نوشته شده در سه شنبه سی ام مرداد 1386ساعت 22:58 توسط آتنا.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی - بدون نام

http://www.vatena.blogfa.com/post-47.aspx

جاتون خالي رفته بودم مشهد . خيلي شلوغ بود ولي از هميشه بهتر بود . هيچ وقت خودم رو به آقا امام رضا اينقدر نزديك نديده بودم . هيچ وقت زيارت اينقدر به من نچسبيده بود. جاي همه خالي دعاي كميل پنجشنبه توي حرم آقا. اينقدر خوب بود كه نفهميدم كي تموم شد . راستي تا حالا معني دعاي كميل رو خونديد؟ فكر نمي كنم هيچ دعايي به قشنگي دعاي كميل پيدا بشه . البته دعاي مجير هم قشنگه ولي نه به قشنگيه كميل. مي رم داره كم كم حوصله ام از نوشتن سر ميره. نوشته شده در دوشنبه بیست و ششم آذر ۱۳۸۶ساعت 16:25 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی -

http://www.vatena.blogfa.com/post-44.aspx

دیگه وقت نمی کنم بیام اینترنت چه برسه به این که به دوستام سر بزنم . بالاخره تموم شد بالاخره مشغول به کار شدم . نمی دونم چرا نمی خوام بگم که کجا کار می کنم نمی دونم شاید فکر می کنم با گفتنش برام مشکل درست بشه فقط می دونم آدم هایی که میان اداره ما برای کارهاشون همه با اعصاب داغون میان و همه یه جوری با خودشون و زندگیشون مشکل دارن . بگذریم امروز خیلی حرف زدم شاید دیر به دیر برگردم ولی بازم میام . نوشته شده در پنجشنبه یازدهم مرداد ۱۳۸۶ساعت 13:50 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده. ترانه خانه ی من.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی

http://www.vatena.blogfa.com/8607.aspx

دلم براي همتون تنگ شده بود . مي خوام يه توضيحي بدم چون خيلي ها اشتباه متوجه شدن : اوني كه توي خانواده ما مرده بابا جونم يعني بابا بزرگمه نه بابام خدا رو شكر كه بابام زنده است و سايه اش بالاي سرمون . شايد اشتباه از منه كه همونجوري كه حرف مي زنم مي نويسم و شما رو دچار اشتباه كردم . نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم مهر 1386ساعت 14:51 توسط آتنا. دندون یه آدم مرده. ترانه خانه ی من.

vatena.blogfa.com

دستنوشته های دلتنگی

http://www.vatena.blogfa.com/9202.aspx

نزدیک سه ساله که به اینجا سر نزدم . اصلا یادم نبود که یه همچین وبلاگی هم دارم . امروز که بازم دلم گرفته بود و از تنهایی داشتم دق می کردم بازم یاد وبلاگ قشنگم افتادم. خدایا بعضی وقتا فکر می کنم چرا من اینجوریم . دلم داره از غصه می ترکه ولی هیچ کس نیست که بتونم باهاش حرف بزنم . همدم تنهایی های من شده این کیبورد و مانیتور . همه وقتی ناراحتن و وقتی دلشون می خواد یه گوش شنوا داشته باشن من از یادشون نمیرم ولی وقتی . نه اینجا هم نمی تونم بنویسم . بعضی چیزا فقط برای دل آدمه و بس . دندون یه آدم مرده.