hackanjoman.persianblog.ir

eeh.blogfa.com

دخترک -

http://www.eeh.blogfa.com/post-111.aspx

نوشته شده در جمعه بیست و دوم مرداد ۱۳۸۹ساعت 21:44 توسط دخترک. امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم. من حتی می خواستم به تو بیاموزم که چگونه با دیگران صبور و شکیبا باشی.

eeh.blogfa.com

دخترک - نظر

http://www.eeh.blogfa.com/post-103.aspx

دوستان نظرات کمه هاااااااا. نوشته شده در دوشنبه هشتم تیر ۱۳۸۸ساعت 17:28 توسط دخترک. امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم. من حتی می خواستم به تو بیاموزم که چگونه با دیگر...

eeh.blogfa.com

دخترک - خواهش

http://www.eeh.blogfa.com/post-117.aspx

متن های که توی این وبلاگه بعضی هاش اصلا بیانگر حرف درون دل من نیست فقط خوشم اومد گذاشتم تو وبلاگ خواهشا اعصاب خوردی برام ایجاد نکنه کسی. اصلا دوست ندارم گذشته رو به یاد بیارم. جناب اگر یه پیغام دیگه دریافت کنم برای همیشه وبلاگ رو تعطیل میکنم پس خواهشا دیگه سر نزن خواهش کردم ازت. نوشته شده در دوشنبه یازدهم بهمن ۱۳۸۹ساعت 19:31 توسط دخترک. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من باز هم با شکیبایی منتظر ماندم که بعد از تما...

eeh.blogfa.com

دخترک -

http://www.eeh.blogfa.com/post-105.aspx

فقط یک جمله این قدر بیصبرانه منتظر بهار نباش که ثانیه ها برایت دیر بگذرند. نوشته شده در دوشنبه بیست و نهم تیر ۱۳۸۸ساعت 13:54 توسط دخترک. امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم...

eeh.blogfa.com

دخترک -

http://www.eeh.blogfa.com/post-104.aspx

چرا کسی نظر نمیدههههههههههههههههههه. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم تیر ۱۳۸۸ساعت 19:32 توسط دخترک. امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم. من حتی می خواستم به تو بیاموزم که چ...

eeh.blogfa.com

دخترک - عشق دست دوم نمیخوام ...

http://www.eeh.blogfa.com/post-116.aspx

عشق دست دوم نمیخوام . تا حالا عاشق شدی؟ تا حالا شده کسی و دوست داشته باشی؟ تا حالا شده عشق دست دوم کسی و بخوای؟ یا تا حالا شده عشق دست دوم کسی بشی؟ هفته پیش یکی از دوستام و دیدم که یه مدت بود ازش بی خبرم بودم. از دیدنش خوشحال شدم و کلی خاطره با دیدنش یادم افتاد. ولی دوستم یه جورایی شکسته شده بود. یا کسی و از دست داده بود! دوستم با یه دختر معلول آشنا بود که نخاعش صدمه دیده بود و رو ویلچر اینور و اونور میرفت. داستان اشنایشون طولانی تا این حد بهتون بگم که همدیگرو عاشقونه دوست داشتن! به خودت میگی داره میره.

eeh.blogfa.com

دخترک -

http://www.eeh.blogfa.com/post-118.aspx

نوشته شده در یکشنبه ششم شهریور ۱۳۹۰ساعت 10:9 توسط دخترک. امروز صبح وقتی از خواب بر خاستی تو را تماشا کردم و امید داشتم که با من حرف خواهی زد فقط در چند کلمه و یا از من به خاطر چیزهای خوبی که دیروز در زندگی تو اتفاق افتاد تشکر خواهی کرد.اما تو سرگرم پوشیدن لباس بودی. هنگامی که می خواستی از خانه بیرون بروی میدانستم که می توانی چند دقیقه ای توقف کرده و به من سلام کنی اما تو خیلی سرگرم بودی. من بیش از آن که تو بدانی صبر پیشه کردم. من حتی می خواستم به تو بیاموزم که چگونه با دیگران صبور و شکیبا باشی. بسیار خوب...

eeh.blogfa.com

دخترک - من به دیدار خدا رفتم و شد

http://www.eeh.blogfa.com/post-112.aspx

من به دیدار خدا رفتم و شد. با کراوات به ديدار خدا رفتم و شد. بر خلاف جهت اهل ريا رفتم و شد. ريش خود را ز ادب صاف نمودم با تيغ. همچنان آينه با صدق و صفا رفتم و شد. با بوي ادکلني گشت معطر بدنم. عطر بر خود زدم و غالبه سا رفتم و شد. حمد را خواندم و آن مد"ولاالضالين"را. ننمودم ز ته حلق ادا رفتم و شد. يکدم از قاسم و جبار نگفتم سخني. گفتم اي مايه هر مهر و وفا رفتم و شد. همچو موسي نه عصا داشتم و نه نعلين. سرخوش و بي خبر و بي سرو پا رفتم و شد. لن تراني"نشنيدم ز خداوند چو او. ارني" گفتم و او گفت "رثا" رفتم و شد.

eeh.blogfa.com

دخترک - یه بچه کلاس اولی بود با معلم خودش در رابطه با درس بابا مشکل داشت :

http://www.eeh.blogfa.com/post-113.aspx

یه بچه کلاس اولی بود با معلم خودش در رابطه با درس بابا مشکل داشت :. صدای ناز می آید،. صدای کودک پرواز می آید،. صدای رد پای کوچه های عشق پیدا شد. معلم در کلاس در س حاضر شد ، یکی از بچه ها از قلب خود فریاد زد برپا ، همه برپا ، چه برپایی شد آن برپا،. معلم نشئتی دارد ، معلم علم را در قلب می کارد، معلم گفته ها دارد،. یکی از بچه های آن کلاس درس گفتا بچه ها برجا . معلم گفت فرزندم بفرما، جان من ، بنشین ،. کتاب فارسی بردار، آب و آب را دیگر نمی خوانیم ،. بزن یک صفحه از این زندگانی را. ورق ها یک به یک رو شد. پسربا ...