hadishirazi.blogfa.com

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - امریکیسم

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/74/بهار-بهار-که-می-گن-این-بود-

تو که خوب می دانی من عاشق آمریکا بوده و هستم و سیلورمن به سیلورمنش را دوست دارم. تو که می دانی از خیابان اول تا هر چندم نیویورک را در سایه برج ها دوست دارم قدم بزنم. تو که فهمیده ای ماندنی نیستم و می روم.تا در سرزمین فرصت ها، حسرت هایم را یکی یکی جامه ی عمل بپوشانم و از نوعی دیگر زندگی کنم. تویی که خودت گفتی حتم دارم می روی و هیچ وقت برنمی گردی. پس چرا دوباره داری گریه می کنی؟ من رفتنی را به شک نینداز. جایی آنور دنیا به یادت خواهم بود.و این جمله را فراموش نکن. ناتوشرح حول بی ادبیات هاست.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - به عنوان مخاطب عام

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/82/به-عنوان-مخاطب-عام

به عنوان مخاطب عام. شریک زندگی من شریک فقط زندگی من نیست.قطعا شریک دنیایی ناشناخته خواهد بود که در آن هر لحظه اگر اتفاقی افتاد مطمئن باشد که خود او هم دخیل است. نوشته شده در چهارشنبه پنجم آذر ۱۳۹۳ساعت 12:4 توسط سعید تیموری. ناتوناتو می تواند یک نفر باشد.یک صفت باشد.یک شی باشد.یک سازمان باشد.شاید یک اصطلاح. ناتو می تواند.من بدون تو باشد.یا توی بی من. به هر حال.ناتو.یک چیزی ست بین من و تو.که قلبم را دارد می سوزاند. ناتوشرح حول بی ادبیات هاست. یوسف آباد خیابان 28.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - معجم البلدان

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/84/معجم-البلدان

باید یکسری چیزها را بلد باشم.در عین حال که باید یک سری چیزها هم بلد نباشم.مثلا من اصلا بلد نیستم شاخ وشونه بکشم.وقتی میخوام این کار رو بکنم منجر میشه به احساس تنفر شدید در وجودم که اول خودم رو میخوره بعدم صرفا در حد دندان فشردن در خلوت و در نهایت بخشیدن طرف مورد شاخ و شونه احتمالا.باید بلد باشم اینکار رو.والا به قول قدما کلاهم پس معرکه ست. برای ابتدای امر و تمرین در این خصوص ابتدا برای امید روزبه به عنوان مثال شاخ و شونه می کشم. پ ن : رد دادیم. نوشته شده در شنبه بیستم دی ۱۳۹۳ساعت 15:43 توسط سعید تیموری.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - در زبان حال...

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/79/در-زبان-حال-

مستدام باد کله ی پرباد رفیقی که زیرآبمان را الکی و در پی امیال شخصیش زد.و مستدام تر باد دوستی که رازمان را به باد فناییدن داد.هلا که وقت وقت رفتن نبود که رفتن جایز و جایزه رفاقت است در این مابین.خداوندگار رحمتمان کناد.به حق همین روز و شب خیلی عزیز. تصدقات فراوان خدمت آنکه دل ربوده و دل داده ایمش .به حزن و شادی که رفیق خوب رفیق خنده است اما رفیق دل .همنشین جنون آمیز شب گریه هایم. نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم شهریور ۱۳۹۳ساعت 15:1 توسط سعید تیموری. ناتو می تواند.من بدون تو باشد.یا توی بی من.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - اسیدیسم

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/81/اسیدیسم

به راستی که تنقلات نیست این کلمات که آنان را هر کسانی و ناکسانی فست فودیدن با قارچ و پنیر موزورلا حیف و میل نمودن که حدیث آمده جدیدا الناشاعروا کمثل الحمار الکلمات و النامنتقدان کمثله حتی البدتر و لا تشعروا . علی ایحال غرض شاعر جماعت تنفیذ شبه وحی الهامات و القائاتی از ذات کلمات و تخیلات و صناعات است و در این پدیده ی شبه نزول که قرار است چیزی بگوید که باید گویدش. نوشته شده در یکشنبه چهارم آبان ۱۳۹۳ساعت 15:35 توسط سعید تیموری. ناتو می تواند.من بدون تو باشد.یا توی بی من. ناتوشرح حول بی ادبیات هاست.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - هذیانی به نام من

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/87/هذیانی-به-نام-من

هذیانی به نام من. القصه کار و بارات تنی چون من به کارزاری رسیده است که هر غم در میان به آنچه شعر است بیشتر پردازنده شوم که العلم بالعمل و هی و کی به کتابیدن و خوانیدن و شنویدن و گراییدن بگذرانم که در توامان آن دو است توانیدن و برناییدن.و بقیه ی نقود و فی الجمله سره را از ناسره رهانیدن فی مجلس العوام الشعر کاری ست بسی عبس و ناقص و ناقض اصول و اصالت برهانیدن. هی خوانشیدن رمانات و نوولیات و شعریات اگر چه مطلوب به طالب علم علوم ادبی است اما مستعد هر آنچه بن مایه است نداشتن به پچیزی(پشیزی) نمی ارزد.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - وحشی یا وقیح؟...

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/80/وحشی-یا-وقیح-

من مرگ را انتخاب می کنم.شما چطور؟ ببخشید اگر رنگ و بوی حرف های همیشگی خودم را نداشت.دغدغه های بدی دارم.لحظه های خوبی. نوشته شده در پنجشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۳ساعت 13:25 توسط سعید تیموری. ناتوناتو می تواند یک نفر باشد.یک صفت باشد.یک شی باشد.یک سازمان باشد.شاید یک اصطلاح. ناتو می تواند.من بدون تو باشد.یا توی بی من. به هر حال.ناتو.یک چیزی ست بین من و تو.که قلبم را دارد می سوزاند. ناتوشرح حول بی ادبیات هاست. یوسف آباد خیابان 28.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - تو فرض کن...

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/78/تو-فرض-کن-

شاید همین روزها نامه ای برای خودم بنویسم و ضمن اینکه همه ی ناگفته هایم را برای خودم شرح دهم از خودم به صورت حرفه ای و برای همیشه خداحافظی کنم. بماند که در این نامه از خودم اسم خواهم آورد و شاهد مثال می گیرم که در هنر هیچ تعهدی وجود ندارد مگر تعهد به خود هنر و شعور مخاطب.که اتفاقا داستان از وقتی هولناک می شود که شعور مخاطب در پس مرگ مولف دستمایه اراجیف شخص هنرمند می شود تا وسیله ای برای نقد منصفانه و بی پرده. پ ن: مخاطب خاص. نوشته شده در یکشنبه دوم شهریور ۱۳۹۳ساعت 11:11 توسط سعید تیموری.

saeidteimori.blogfa.com

بی ادبیات - برای یک شب نم ناک...

http://www.saeidteimori.blogfa.com/post/70/برای-یک-شب-نم-ناک-

برای یک شب نم ناک. از اینکه با یادآوری یک سری خاطره قلبم فشرده می شود.خوشحالم.امشب فهمیدم که خوشحالم.خوشحال غمناک. مصیبت همه ی ماجراهای من خاطره بازی ست.با تمام تفکری که راجع به گذشت زمان دارم و با تمام وجود به این ابزار دلبسته ام که " چون می گذرد غمی نیست " و فاصله ای بین شادی و غم نمی بینم.باز هم تنها از خاطراتی که یک روز سراغت می آیند و گلویت را می گیرند و بغض می کنی و چشمی تر می کنی .می ترسم. رنج آور است که در حد یک سلام حتی کسی بیاید .و برود و تو یک روز یادش بیافتی که دیگر نیست. پ ن 2: خوبم که خوبی.