javanehayesabzteam.blogfa.com

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - یا علی گفتی که درمانی بفریادت رسم

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-19.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. یا علی گفتی که درمانی بفریادت رسم. از ذکر علی مدد گرفتیم آن چیز که می شود گرفتیم. در بوته ی آزمایش عشق از نمره ی بیست صد گرفتیم. دیدیم که رایت علی سبز معجون هدایت علی سبز. درچمبر آسمان آبی خورشید ولایت علی سبز. از باده ی حق سیاه مستیم اما زحمایت علی سبز. شیرین شکایت علی زرد فرهاد حکایت علی سبز. دستار شهادت علی سرخ لبخند رضایت علی سبز. در نامه ی ما سیاه رویان امضای عنایت علی سبز. یا علی در بند دنیا نیستم بنده ی لبخند دنیا نیستم. دائم الوصلیم اما بی خبر در پی اصلیم اما بی خبر.

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار

http://www.bahoneh59.blogfa.com/8806.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. تنها یار من.حسین. خواب دیدم خواب اینکه مرده ام خواب دیدم خسته و افسرده ام. روی من خروارها از خاک بود وای قبر من چه وحشتناک بود. تا میان گور رفتم دل گرفت قبر کن سنگ لحد را گل گرفت. ناله می کردم ولیکن بی جواب تشنه بودم تشنه ي یک جرعه آب. بالش زیر سرم از سنگ بود غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود. خسته بودم هیچ کس یارم نشد زان میان یک تن خریدارم نشد. هرکه آمد پیش حرفی خواند و رفت سوره ي حمدی برایم خواند و رفت. نه شفیقی نه رفیقی نه کسی ترس بود و وحشت و دلواپسی. غرق حیرت داشتند این زمزمه...

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - منو باور کن

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-18.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. گفتم : تو شیرین منی. گفتی : تو فرهادی مگر؟ گفتم : خرابت می شوم. گفتی : تو آبادی مگر؟ گفتم : ندادی دل به من. گفتی : تو جان دادی مگر؟ گفتم : ز کویت می روم. گفتی :تو آزادی مگر؟ گفتم : فراموشم مکن. گفتی : تو در یادی مگر؟ چه خوش است حال مرغی که قفس ندیده باشد چه نکوتر آنکه مرغی ز قفس پریده باشد. پر و بال ما بریدند و در قفس گشودند چه رها چه بسته مرغی که پرش بریده باشد. من از آن یکی گزیدم که بجز یکی ندیدم که میان جمله خوبان به صفت گزیده باشد. نوشته شده در ساعت توسط علی ترابیان.

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - بمیرم اما اشکاتو نبینم

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-16.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. بمیرم اما اشکاتو نبینم. سلام ای بی وفا ، ای بی ترحم. سلام ای خنجر حرفای مردم. سلام ای آشنا با رنگ خونم. سلام ای دشمن زیبای جونم. بازم نامه می دم با سطر قرمز. آخه این بار شده من با تو هرگز. نمی خوام حالتو حتی بدونم. تعجب می کنی آره همونم. همونی که زمونی قلبشو باخت. همون که از تو یک بت ، یک خدا ساخت. همونی که برات هر لحظه می مرد. که ذکر نامتو بی جون نمی برد. همونم که می گفتم نازنینم. بمیرم اما اشکاتو نبینم. همون که دست تو ، مهر لباش بود. اگه زانو نمی زد غم باهاش بود.

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - مرا اینگونه باور کن

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-13.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. مرا اینگونه باور کن. مرا اینگونه باور کن. کمی تنها ، کمی بی کس ، کمی از یادها رفته. خدا هم ترک ما کرده ، خدا دیگر کجا رفته؟ نمی دانم مرا آیا گناهی هست؟ که شاید هم به جرم آن ، غریبی و جدایی هست؟ میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد ب. جایی که میری مردمی داره. که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا. باهاتم . تو تنها نیستی . توکوله بارت عشق. میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی،. اشک میدم که همراهیت کنه، ومرگ که. نوشته شده در ساعت توسط علی ترابیان. دست نوشته های مهدی ترابیان.

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار

http://www.bahoneh59.blogfa.com/8808.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. شبی از پشت یک تنهایی نمناک و بارانی ترا با لهجه گلهای نیلوفر. تمام شب برای با طراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا کردم. پس از یک جستجوی نقره ای در کوچه های. تو را از بین گلهایی که در تنهایی ام رویید با حسرت. و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی . دلم حیران و سرگردان چشمانی است رویایی. ومن تنها برای دیدن زیبایی آن چشم. تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها کردم . همین بود آخرین حرفت. و من بعد از عبور تلخ و غمگینت. حریم چشمهایم را به روی اشکی از جنس غروب ساکت و نارنجی. برا ی شادی...

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - به همین سادگی

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-17.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد. نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت. ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد . گلویم سوتکی باشد به دست کودکی گستاخ و بازیگوش. واو یکریز و پی در پی دم گرم خویش را بر گلویم سخت بفشارد . وخواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد. بدین سان بشکند در من سکوت مرگبارم را . از این زندگی چیزی نیاموختم به جز یک چیز :. آ موختم که چه سان دوست بدارم و برای شما چیزی آ رزو نمی کنم جز این که:. دوست داشتن را بفهميد . لویی آ رگون ).

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - من ندارم تاب درد اشتیاق عالمی مشتاق وصل و من فراق

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-12.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. من ندارم تاب درد اشتیاق عالمی مشتاق وصل و من فراق. آه ای دل غمگین که به این روز فکندت؟ فریاد که از یاد برفت آن همه پندت. ای مرغک سرگشته کدامین هوس آموز. بی بال و پرت دید و چنین بست به بندت. آه ای دل دیوانه هزار بار نگفتم. با سنگدلان یار مشو میشکنندت. می بینمت هنوز به دیدار واپسین با گریه ات گفتی که . علی خدا نخواست. غافل از این که خدایم تو بودی ای عزیز حالا به من بگو که خدا چرا نخواست. ابر میبارد و من میشوم از یار جدا چون کنم دل به چنین روز ز دلدار جدا. گروه جوانه های سبز نطنز.

bahoneh59.blogfa.com

قدمای آخر و آهسته تر بردار - وقتی که خاکم میکنید

http://www.bahoneh59.blogfa.com/post-15.aspx

قدمای آخر و آهسته تر بردار. وقتی که خاکم میکنید. وقتی که خاکم میکنن بهش بگین پیشم نیاد. مسافرت بگین شماره ای نداد. یه جور بگین که آخرش از. طاقت ندارم ببینم به قبر من نگاه کنه. دونه به دونه عکسامو برداریدو آتیش زنید. خاطره دارم بریدو از بیخ بکنید. نزارید از اسم منم یک. نمیخوام هیچ وقت تنمو توی گورم بلرزونه. اون که می گفت میمره برات دیدیراس راسی مرد. رفتو همه ی خاطره هاشم به خاطرت برداشت. بگین نشست به پات بهش بگین نیومدی. بگین هنوز دوست داره با اینکه قیدشو زدی. نوشته شده در ساعت توسط علی ترابیان.