javantarinsoghrat.blogfa.com

fugitives.blogfa.com

Fugitives - تیکه تیکه

http://www.fugitives.blogfa.com/post-122.aspx

می دونست که ساحل. هیچ وقت دستشو نمی گیره. برای رسیدن به اون انقدر نفس نفس نمی زد. را چه مشکل کردند. ما را از درون خود چه غافل کردند. انگارکسی به فکر ماهی ها نیست . سهراب بیا، که آب. شبی بی حوصله رفتی ،دعا کردم که برگردی خدا را تا سحر. آن شب صدا کردم که برگردی کنار پیچک. خاموش و سرد باغچه ماندم. نمی دانی کجا رفتم ،چها کردم که برگردی. تکيه بر ديوار کردم خاک. فردا ترک دنيا مي کنم. غم اومده انگشت بر در ميزنه. هر ضربه انگشت او بر. به ما سر ميزنه. ما کسايي که به فکرمون هستن رو به گريه مي اندازيم. از جام دل مپرس.

ticnatic.blogspot.com

..::Tic Na Tic::..: In ham farsi

http://ticnatic.blogspot.com/2006/02/in-ham-farsi.html

Tic Na Tic: . Welcome To my weblog. Monday, February 06, 2006. این هم فارسی. هر چند الان دارم مثل عقب مونده ها می نویسم. جدیدا مدرسه داره حال میده. با دوستام خیلی خوش می گذره. من و 4 تا دیگه از دوستام کلاس رو ترکوندیم. چند وقت پیش هم آقایان دزد منت گذاشتن بنده رو تو خیابون مورد لطف خود قرار داده و تا توان داشتن من را از ضربات خود محروم نکردند. خوب این هم یک نوع کاره . این چند روز تعطیل هم نی دونم چی کار کنم. شاید با چند تا از بچه ها یک اکیپ درست کنیم بریم کوه.(هرکی پای هست یک ندا بده). Links to this post:.

fugitives.blogfa.com

Fugitives -

http://www.fugitives.blogfa.com/post-134.aspx

این سالی که گذشت . سرمون خیلی شلوغ بود. حداقل من یکی که اسم خودمم یادم میرفت ! تصمیم دارم این تابستونی ۲باره وبو راه بندازم! از هم سلولی هم خیلی وقته که خبری ندارم . اگه زنده ای یه خبری بده . نوشته شده در Wed 2 Jul 2008. همونجوری که میبینین ما 2 تا آدم فراری هستیم که یه بار از زندان فرار کردیم ولی متاسفانه ناموفق بود! و همچنان ما دنبال نقشه ای برای فراریم! خب حالا من یه چیزه کوچیک بگم. معرفی میکنم.: :.من فراری هستم.اونم اون یکی ف ر ا ر ی هستش. اینم از اسمای ما.که دیگه خیلی بش فکر نکنین! از جام دل مپرس.

fugitives.blogfa.com

Fugitives - مصاحبه با پروانه سپهری

http://www.fugitives.blogfa.com/post-117.aspx

مصاحبه با پروانه سپهری. سهراب در زمان كودكي شيطنت مي كرد؟ بله خيلي. از ديوار راست بالا مي رفت. اما شيطنت هاش به يك شكلي دلپذير بود. قبل از اين ها در خانواده شما شعر خوانده مي شد؟ مادر بزرگ من شاعر بود. يك كتاب شعر هم داشت به اسم زنان سخنور- مادر مادرم را مي گويم- پدر بزرگ خانواده مان هم تاريخ نويس بود. اما زماني كه من به دنيا آمدم آنها در گذشته بودند. كسي بود تا براي سهراب شعر بخواند؟ آخر قبلا شنيده بوديم مادرتان براي او شعر مي خوانده؟ وقتي سهراب درگذشت عكس العمل مادرتان چه بود؟ تقريبا چه سال هايي بود؟

fugitives.blogfa.com

Fugitives - نامه های سهراب

http://www.fugitives.blogfa.com/post-118.aspx

اين روزها كمتر ميخوانم. با كتاب خواندن چندانهمراه نيستم. هنگامي كتاب ميخوانيم كه در حاشيه روح خودمان هستيم. برخورد ما با كتابزماني دست ميدهد كه شور نگاه كردن را از دست دادهايم. هرگز در چهرة مردي كه سر دركتاب دارد طراوت نديدم. ساختههاي ذوق و انديشه بشر، همه در كرانه زندگي هياهو به راهانداختهاند، وگرنه ميان جريان، ما با جريان يكي شدهايم و صدايي نيست. همه چشم براهتان هستيم، برگرديد، در غرب خوبي نيست. یک وجب خاک اینترنت. نوشته شده در Sat 16 Feb 2008. و همچنان ما دنبال نقشه ای برای فراریم! OOoNyeki F a R a R i.

fugitives.blogfa.com

Fugitives - جالب ترین ساعت های دنیا

http://www.fugitives.blogfa.com/post-127.aspx

جالب ترین ساعت های دنیا. بعد چند صد سال میخوام اپ کنم. اون یکی فراری بیچاره هم دست درد گرفته. البته منم انگشتم شکسته. و نا گفته نماند که این مدرسه لعنتی نمیذاره ادم نقس نمیکشه. تازه ادم فراموش کار هم هست. فکر کنم همه اینا دلایل کافی واسه دیر به دیر اپ کردن هم باشه. مهم تر از همه.اینه که تقریبا هیچکس به وب ما(جز خودمون. اینه که ما هم گاهی وقتا میگیم بیخیالش. حالا امروز یه چند تا عکس از جالب ترین ساعت های دنیا پیدا کردم. اگه میخواین ببینین یه سر بیاین تو ادامه مطلب. نوشته شده در Mon 15 Oct 2007.

fugitives.blogfa.com

Fugitives - مصاحبه با پروانه سپهری 2

http://www.fugitives.blogfa.com/post-125.aspx

مصاحبه با پروانه سپهری 2. جاي ديگري هم گفته بود: هيچ وقت نمي تواند با زني زندگي كند. خيلي ها مي خواستند با سهراب زندگي كنند. اما او اصلا مسئوليت سرش نمي شد. ويزاي يك ساله مي گرفت و به پاريس مي رفت اما در عرض يك ماه برمي گشت. مي خواهم بگويم نمي شد او را يك جا بند كرد. زني هم كه مي خواست با او زندگي كند خوشبخت نمي شد. چه غذايي دوست داشت؟ خيلي كم غذا مي خورد. اواخر زندگي اش هم شروع به گياهخواري كرد. خب، آنها هم كه گياهخواري مي كنند مثلا چند تايي خرما مي خورند، اما او حتي خرما هم نمي خورد. اين موضوع، مسئله ا...

fugitives.blogfa.com

Fugitives

http://www.fugitives.blogfa.com/8704.aspx

این سالی که گذشت . سرمون خیلی شلوغ بود. حداقل من یکی که اسم خودمم یادم میرفت ! تصمیم دارم این تابستونی ۲باره وبو راه بندازم! از هم سلولی هم خیلی وقته که خبری ندارم . اگه زنده ای یه خبری بده . نوشته شده در Wed 2 Jul 2008. همونجوری که میبینین ما 2 تا آدم فراری هستیم که یه بار از زندان فرار کردیم ولی متاسفانه ناموفق بود! و همچنان ما دنبال نقشه ای برای فراریم! خب حالا من یه چیزه کوچیک بگم. معرفی میکنم.: :.من فراری هستم.اونم اون یکی ف ر ا ر ی هستش. اینم از اسمای ما.که دیگه خیلی بش فکر نکنین! از جام دل مپرس.

fugitives.blogfa.com

Fugitives -

http://www.fugitives.blogfa.com/post-132.aspx

بعد هزاران سال میخوام این وبلاگ لعنتیو اپ کنم. خیلی جالبه.با اینکه میدونم احتمال ۹۹.۹ کسی نمیاد بخونه امابازم میخوام اپ کنم. چارلی چاپلین به دخترش: تا وقتی قلب عریان کسی را ندیدی بدن عریانت ر. هیچ گاه چشمانت را برای کسی که معنی نگاهت را نمی. قلبت را خالی نگه دار اگر هم یک روزی خواستی کسی را. در قلبت جای دهی سعی کن که فقط یک نفر باشد به او بگو که تو را بیش. تر از خودم وکمتر از خدا دوست دارم زیرا که به خدا اعتقاد دارم وبه تو نیاز. دارم انچه هستی هدیه خداوند به توست و انچه میشوی هدیه ی تو به. از جام دل مپرس.