jm.blogsky.com

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8502.aspx

يك جرعه ي ان مست كند هر دو جهان را. از من بگريزيد كه مي خورده ام امروز. با من منشينيد كه ديوانه ام امشب. ترسم كه سر كوي تو را سيل بگيرد. اي بيخبر از گريه ي مستانه ام امشب. يك جرعه ي ان مست كند هر دو جهان را. چيزي كه لبت ريخت به پيمانه ام امشب. دلم گرفت از اسموون . هم از زمين هم از زموون. تو زندگيم چه قدر غمه. دلم گرفته از همه. اي روزگار لعنتي. تلخه بهت هرچي بگم. من به زمين و اسموون دست رفاقت نميدم. امشب از اوون شباست كه من دوباره ديوونه بشم. تو مستي و بيخبري اسير ميخوونه بشم. دیروز دنبال یافتن بودیم و ام...

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه - بازگشت

http://www.castaway.blogfa.com/post-151.aspx

با امید به عنایت خداوند میخوام دوباره برگردم و چند وقت یک بار مطلب بنویسم. امیدوارم با استفاده از این درگاه بتونم بیشتر با دوستام ارتباط برقرار کنم. نوشته شده توسط حامد خوب بخت در سه شنبه ۷ اردیبهشت۱۳۸۹ و ساعت 22:49 PM. سنجابي در عصر يخ. گل مر عاشق كودكي. ترك تنها با اميد به خدا. بچه ایران اما از نوع . سیاه.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8503.aspx

يه روز دل نشست با خودش فكر كرد و گفت : سنگ ميشم از اون به بعد سنگ شد رفت ميان سنگ ها اما عاشق يك سنگ شد. کار کی بود جدایی ها. روزگار چی ساخت از ما. کی دست کم گرفت عشقو. کی اتیش زد به فرصت ها. لباس غم رو کی دوخته. کی این آتیش رو افروخته. تو این شهر گرفتارا. واسه خودم دلم سوخته. مرا به خاطر بسپار لحظه به لحظه خط به خط. درستیه مرا ببین در این زمانه ی غلط. نوشته شده توسط حامد خوب بخت در سه شنبه 30 خرداد1385 و ساعت 2:0 PM. هیچکس نمی تونه به دلش یاد بده که نشکنه! ولی حداقل من یادش دادم که. این شعر هم هدیه.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8508.aspx

به مناسبت شب شعر دانشگاه. منم آن موج بی آرام و سرکش. که سرگردان به دریای فریبم. مرا دیگر رفیق و همدمی نیست. به شهر نابسامانی غریقم. با غرور و با شتاب. بر سینه ی نرم آب. در غایت خود خواهی. خروشان و بسته چشم. با کوله باری از خشم. میرفتم از خشم خود. در دفتر زندگی از خود افسانه سازم. اما ز بازیه زمان گمراه و غافل بودم. دراوج پرواز خواهش دل بودم. در سر نبود اندیشه ای جز فکر ویرانگری. قافل من از افسانه ی طوفان و ساحل بودم. موجم ولی خاموش و خسته. با دست خود در هم شکسته. آری من آن کوه غرورم. درمانده و از پا نشسته.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8504.aspx

شاعر وفرشته ای باهم دوست شدند. به نام حضرت دوست. شاعر وفرشته ای باهم دوست شدند. فرشته پری به شاعر دادو شاعرشعری به فرشته. شاعر پر فرشته را لای دفترش گذاشت وشعرهایش بوی آسمان گرفت. وفرشته شعر شاعر را زمزمه کردودهانش مزه عشق گرفت. خدا گفت:" دیگر تمام شد. دیگر زندگی برای هردوتان دشوار می شود. زیرا شاعری که بوی اسمان را بشنود زمین برایش کوچک است. وفرشته ای که مزه عشق را بچشد اسمان برایش تنگ. پس فرشته دست شاعر را گرفت تا راههای آسمان را نشانش بدهد. شب که هر دو به خانه برگشتند. از غم خبری نبود اگر عشق نبود.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8412.aspx

سلام سال نو همتون مبارک باشه. دعا كنيم نزديك تحويل سال. هيچ ارزويي نشه هيچ وقت محال. همتون لطفالحظه ی تحویل سال من رو هم به صورت ویژه دعا کنید. همتون رو دوست دارم. نوشته شده توسط حامد خوب بخت در یکشنبه 28 اسفند1384 و ساعت 10:13 PM. زمانی که گلدان شکست. سلام امیدوارم حال همه خوب باشه .من ۲ روزه که حالم خیلی خراب شده.اژدها عیدت مبارک. دلم خیلی گرفته خیلی خیلی خیلی خيلي خيلي .نمیدونم خدا چرا این راه رو پیش پام گذاشت.اژدها دلم رو پر کرده.حالا میخوام از دلم بره بیرون اما نمیشه. زمانی که گلدان شکست. نوشته شده ...

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8411.aspx

كجا رفتند آن عاشق پرستان؟ دلم درياي دردي بيکران است. وبي تو دردهايش جاودانه ست. تمام آرزوهايم تو هستي. دو بيتي هاي من مشتي بهانه است. چو دردي بر سر درد آفريدند. به درمان دلم صبر آفريدند. اگر گل را به زيبايي كشيدند. كنارش خار را هم آفريدند. كجا رفتند آن عاشق پرستان؟ كه روزي تيغ صرصر آفريدند. پريشان مي شوم در ياد رويت. مرا شيداي شب گرد آفريدند. بميرم من براي فصل پاييز. كه بار و برگ او زرد آفريدند. تب و تابم مگير اي چرخ گردون. مگر بخت مرا سرد آفريدند؟ از آن روزي كه چشمم بر تو افتاد. خدا را شكر درياي دلم را.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8510.aspx

این ساسان هم شده واسه ما درد سر. بابا چرا منو وارد بازیای پیچیده میکنی؟ خوب باشه منم بازی میکنم. ۱ روز اول مدرسه واسم خیلی جالب بود چون همش تو کف بچه های دیگه بودم و اصلا نمیفهمیدم چرا دارن گریه میکنن. به نظرم خیلی مبهم بود. بگردید منو پیدا کنید؟ ۲تو زندگیم کلی پس گردنی خوردم و نمیدوونم کدومش مسیر زندگیمو عوض کرده؟ ۳بهترین و تاثیر گذار ترین استادم بدون شک تا به حال روزگار بوده ( تنها چیزی که منو یه کم ادب کرده روزگاره (روزگار ازت ممنونم ) ). ۶ ادامه بازی با بقیه دوستان. سنجابي در عصر يخ. گل مر عاشق كودكي.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه - خوش بين چه کسیت؟

http://www.castaway.blogfa.com/post-150.aspx

خوش بين چه کسیت؟ خوش بين کسی است که جدولش را با خودنويس حل ميکند. نوشته شده توسط حامد خوب بخت در یکشنبه ۱۸ شهریور۱۳۸۶ و ساعت 23:33 PM. سنجابي در عصر يخ. گل مر عاشق كودكي. ترك تنها با اميد به خدا. بچه ایران اما از نوع . سیاه.

castaway.blogfa.com

فرشته و معجزه

http://www.castaway.blogfa.com/8507.aspx

شكر ايزد . و .ماهی. هر كه شد محرم دل در حرم يار بماند. وانكه اين كار ندانست در انكار بماند. اگر از پرده برون شد دل من عيب مكن. شكر ايزد كه نه در پرده پندار بماند. من فكر می كنم. هرگز نبوده قلب من. در بدترين دقايق اين شام مرگزای. چندين هزار چشمه خورشيد. می جوشد از يقين. در هر كنار و گوشه اين شوره زار ياس. چندين هزار جنگل شاداب. می رويد از زمين. آه ای يقين گمشده، ای ماهی گريز. در بركه های آينه لغزيده تو به تو! من آبگير صافيم، اينك! از بركه های آينه راهی به من بجو! من فكر می كنم. اين سان بزرگ و شاد:.