kifeman.blogfa.com

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق - کدامین ؟؟

http://www.entre-nous.blogfa.com/post-4.aspx

وه که چه دیر و دور می نماید. آنچه را که برای آنکه میخواهی نداری. و چه دیر و دورتر می نماید. آنچه را که برای آنکه میخواهی داری. حال دیگر او را نداری . در این دیر و دورها. کدامین فاصله بی پایان و کدامین تجربه بیهوده پنهان گشته. در میان دوباره باران گرفت های قبانی کدامین قطره اشک های بلقیس و. کدامین شکنجه های بیروت لمیده. در میان آن دیروزهای پر خاطره آن سخن های بی وقفه و آن. پشت سر نگاه نکن های ارفه و آرام. کدامین تب تلخ و کدامین ترس از دست رفتن ها. آرام خزیده و به خواب فرو رفته ! در میان چشم و دل ها.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق

http://www.entre-nous.blogfa.com/8902.aspx

سر انگشتان به خون آغشته اش را. چونان بادبانهای شکسته در باد. تا مرگ را چونان برگ به اغوش گیرد. و سایه های سرد و ستبر را به انزاوی خویش باز یابد! گلوگاه به بغض نشسته اش را. چونان مهتاب شب های بی امید. با خود به قعر خموشی ها فرو میبرد. تا نطفه های متولد شده را. به اغوش گرم اطمینان ها باز رساند. سرانگشتان به خون آغشته اش. دیدگان کبود یار را. میان توهم و رویا. برای زنی سرودم که عاشقانه و ناباورانه خودش را به آغوش مرگ رساند! دانلود موسیقی متن فیلم babel. دانلود آهنگ un fatto ovvio. ترانه ای است در خود آگاه تنم.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق

http://www.entre-nous.blogfa.com/8904.aspx

بیا تا تمام شعرهای نسروده ام را برای تو بسرایم. بیا تا همه تعطیلی های نیامده را با تو سپری کنم. بیا تا همه افسانه های ذهنم با تو بازیگر شوند. بیا که داوینچی از راه خواهد رسید. او قرار است تو را نقاشی کند. فردا مونالیزه جایش را به تو خواهد داد. بیا که کاهن معبد دلفی به من گزارش داده. که با بودن تو چهار فصل سالم را بهاری میگذرانم. بیا تا آواز چکاوکان را به شاخه های بی برگ رسانیم. بیا تا ارابه های اندوه را به دست بادهای وحشی کویری سپاریم. بیا که تنها تو میتوانی از شب سیاه گیسوانم عبور کنی. کتاب شعر چاپ شده:.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق - بیا تا ...

http://www.entre-nous.blogfa.com/post-7.aspx

بیا تا تمام شعرهای نسروده ام را برای تو بسرایم. بیا تا همه تعطیلی های نیامده را با تو سپری کنم. بیا تا همه افسانه های ذهنم با تو بازیگر شوند. بیا که داوینچی از راه خواهد رسید. او قرار است تو را نقاشی کند. فردا مونالیزه جایش را به تو خواهد داد. بیا که کاهن معبد دلفی به من گزارش داده. که با بودن تو چهار فصل سالم را بهاری میگذرانم. بیا تا آواز چکاوکان را به شاخه های بی برگ رسانیم. بیا تا ارابه های اندوه را به دست بادهای وحشی کویری سپاریم. بیا که تنها تو میتوانی از شب سیاه گیسوانم عبور کنی. کتاب شعر چاپ شده:.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق - در بند یا رهایی ؟؟

http://www.entre-nous.blogfa.com/post-3.aspx

در بند یا رهایی؟ گاه به بند کشیده میشوند همچو برده ها. برده هایی خفته در دل تنگه ها. برده هایی برای اسارت سنگ هایی از خودشان در بندتر! گاه در حصار حسرت ها آرام همچو مارها میخزند. تا فرو افتادن سیب های سرخ و گندیده را به تماشا بنشینند! گاه دیوارها را به نابودی می کشانند و خانه ها را به آتش. و گاه گرداگرد دیوارهای فرسوده و شعله های رنگ پریده. دست های تهی خود را به نیایش بر افراشته میکنند. و گاه بی شرمانه هر شبانه. روزنه های جمجمه ها را در خاک گورستان ها. تا اعماق سیاهی فرو مینشانند. ۱) دانلود آهنگ مرغ سحر.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق

http://www.entre-nous.blogfa.com/8903.aspx

گرچه خمیده گرچه مست به راه بودند. ردایی به تن داشتند و شورخندی به لب. به انتهای لبانشان انزوای سکوت وصل بود. و به گیسوانشان گندم زارهای جنون! به کنارشان سرشانه های یار بود. و به دست هاشان نورهای بی پایان! در میان کوره راها به راه بودند. به راه بودند ! و بادهای همیشه سرگردان. ستایش های گاه به جهل. و سایه های همیشه ستبر. رسانده بودند "ما"ی خویشتن را. گداخته از تاخته ها. به مسلخ هرم ها. چونان تاک ها پیچ و تاب میخوردند و. شاخه های برهنه اوهام را. به بار می نشاندند. در میان کوره راها به راه بودند.

entre-nous.blogfa.com

شاخه کوچک فندق

http://www.entre-nous.blogfa.com/8901.aspx

وه که چه دیر و دور می نماید. آنچه را که برای آنکه میخواهی نداری. و چه دیر و دورتر می نماید. آنچه را که برای آنکه میخواهی داری. حال دیگر او را نداری . در این دیر و دورها. کدامین فاصله بی پایان و کدامین تجربه بیهوده پنهان گشته. در میان دوباره باران گرفت های قبانی کدامین قطره اشک های بلقیس و. کدامین شکنجه های بیروت لمیده. در میان آن دیروزهای پر خاطره آن سخن های بی وقفه و آن. پشت سر نگاه نکن های ارفه و آرام. کدامین تب تلخ و کدامین ترس از دست رفتن ها. آرام خزیده و به خواب فرو رفته ! در میان چشم و دل ها. دست ه...

azinjatanakoja.blogfa.com

از اینجا تا نا کجا

http://www.azinjatanakoja.blogfa.com/8810.aspx

از اینجا تا نا کجا. کبوتر های زایندۀ دلم ، افسوس. میان نوک جوجه های سپیدشان. شاه دانه های نامردمی می کارند. و جوجه های پر سپید معصوم ،. به اندیشۀ شکار خرگوشهای غافل. پنجه تیز می کنند. این راه بی بیراهۀ ناچاریست. و من در اوج سقوط کردم. بدینسان آزادیم پشت هرگز مرد. و ایثار با لباسی کولی وش. سرش گر ، به پایش ارسی پاره. کاسۀ گدائی در دست. احساس ، طلب می کرد. و قطره ای هرگز نبارید. این نمایش وقیح انسان. کی باز میگردد به نخستین. لحظۀ نقاشی روح سپید. با گچی خردمندانه از جان جانان. بر این پهنۀ گستردۀ تاریک.

azinjatanakoja.blogfa.com

از اینجا تا نا کجا - بخاطر تو

http://www.azinjatanakoja.blogfa.com/post-9.aspx

از اینجا تا نا کجا. دلم میخواد شاخه کنم. شاخه ای نو که شاخ بشه. نره ولی تو جیب تو. بشینه توی اون دلا. که سختن و مثل یه سنگ. نمیره هیچ عشق و نفس. تو حفره های قلبشون. دلم میخواد که گل بدم. شکوفه ای از جنس نور. روشن کنم هر چی شبه. شبای سرد و بی طلوع. سفر کنن از ترس من. به هر کجا جز ناکجا. که اونجا بوده جای ما. رزرو شده از قدیما. به شب میگفت باید بری. با نور اونهمه آتیش! میخوام که بعد میوه بدم. سایه ای از اونور ظهر. تا آخر غروب عصر. هیچ میدونی دلم چرا. تا اینکه شاید تو یه روز. که شب نشه سایه نشه.

azinjatanakoja.blogfa.com

از اینجا تا نا کجا

http://www.azinjatanakoja.blogfa.com/8909.aspx

از اینجا تا نا کجا. رخوت یک پیالۀ اضافه. خمار چشمهای نیم گشوده. آن شررناک آتش افزا. و سرخناکی گونه ام که افروخت. به دندان ، لبهای داغ نیمه باز. آن عطر همیشه شراب. برکویر عطش آلود نفس. آه آرام تر ،. ه رم تو همینجا بس ،. برق بی پایان بس. رعد بی باران بس. نم نم این شب های بی پیدا چرا. چسبیده بر یال تیره ی ابر. چشمک بی فرود می زنند. بخت من است اینگونه شاید سیاه. یا که روزهای سوخت وار است. روان گی را دوست می دارم. حتی به وقت جویباری. از مذابه های خویش. نوشته شده در پنجشنبه چهارم آذر ۱۳۸۹ساعت 16:7 توسط بیمکان.