mandalayz.blogfa.com

beesmekasykemordebod.blogfa.com

به اسمه کسی که مرده بود...

http://www.beesmekasykemordebod.blogfa.com/8811.aspx

به اسمه کسی که مرده بود. فکر میکنم می خندم . پس هستم. گاهی حسرت وفاداری به دلم میمونه انقد که هوس می کنم یه سگ. برا خودم بخرم. اما تا دست میبرم به جیبم میبینم شپش توش جفتک میندازه . آخرش مجبورم یه صندلی بزارم جلو آیینه و تو چشای خودم زل بزنم و پارس. گاهی حسرت همه چیز به دلم میمونه . انقد که دلم می خواد یه گوشه بشینمو دستامو ببرم بالا محکم بکوبم. تو سرم . اما آخرش مجبورم یه صندلی بزارم گوشه یه چاییخونه سیگارمو. بگیرم تو دستمو دود کنم و دنیا رو بدم به باد. آخرشم ماسک یه لبخند کشیده گوشه ی لب.

beesmekasykemordebod.blogfa.com

به اسمه کسی که مرده بود...

http://www.beesmekasykemordebod.blogfa.com/8810.aspx

به اسمه کسی که مرده بود. من فقط یک گرافیست می شناسم آنهم خداست. نوشته شده در شنبه نوزدهم دی 1388ساعت 0:32 توسط کامبیز. کارگاه آزاد عصر دوشنبه.

beesmekasykemordebod.blogfa.com

به اسمه کسی که مرده بود... - فکر میکنم می خندم . پس هستم...

http://www.beesmekasykemordebod.blogfa.com/post-23.aspx

به اسمه کسی که مرده بود. فکر میکنم می خندم . پس هستم. گاهی حسرت وفاداری به دلم میمونه انقد که هوس می کنم یه سگ. برا خودم بخرم. اما تا دست میبرم به جیبم میبینم شپش توش جفتک میندازه . آخرش مجبورم یه صندلی بزارم جلو آیینه و تو چشای خودم زل بزنم و پارس. گاهی حسرت همه چیز به دلم میمونه . انقد که دلم می خواد یه گوشه بشینمو دستامو ببرم بالا محکم بکوبم. تو سرم . اما آخرش مجبورم یه صندلی بزارم گوشه یه چاییخونه سیگارمو. بگیرم تو دستمو دود کنم و دنیا رو بدم به باد. آخرشم ماسک یه لبخند کشیده گوشه ی لب.

beesmekasykemordebod.blogfa.com

به اسمه کسی که مرده بود... -

http://www.beesmekasykemordebod.blogfa.com/post-20.aspx

به اسمه کسی که مرده بود. پدر را که شکستم ، چاقو کشید و دنبالم کرد. داد می زد و می گفت : بچمو کشتی. را بیشتر از من دوست داشت. پدرم بهترین پدر دنیا بود. چاقو را زیر گلوم فشار می داد و گریه می کرد برای. نوشته شده در جمعه هفدهم مهر ۱۳۸۸ساعت 20:28 توسط کامبیز. کارگاه آزاد عصر دوشنبه.

sahele-negah.blogspot.com

ساحل نگاه: August 2011

http://sahele-negah.blogspot.com/2011_08_01_archive.html

شکستی بغض کالم را شکستی. زدی کوپال و یالم را شکستی. در اوج آسمان سرمست پرواز. به سنگ عشق بالم را شکستی. ارسال شده توسط نگاه. پست‌های قدیمی‌تر. مشاهده نمایه کامل من. من و سایه ام. مجذور یک بی نهایتِ عجیب. آشفته گويي هاي مهدي زماني خرقاني. 215;×××××××××××××××××××××××××××××××××××××××. انجمن مجازی شعر ایران. خدا با ما می ماند. مغبچه ی باده فروش. از نیل و آفتاب. حرف های یک سیب زمینی واقعی. Try us on Wibiya!

del-barani.blogfa.com

شب مهتابی

http://www.del-barani.blogfa.com/92104.aspx

من هم خواهم رفت. روزی که هیچ کس نیست. روزی که هیچکسم سراغ نمیگیرد. در کشاکش مسیر های تاریک عبور. از میان تمامی صحراها. از بین همه ی کوه ها و جنگل ها. و هیچکس پیم را نمیگیرد. و سگی هم ردم را نمیبوید. نوشته شده در ساعتتوسط تنهاترین دیونه دنیا. از همخوابی نامشروع فکرم با تو. نوشته شده در ساعتتوسط تنهاترین دیونه دنیا. نمیدونم چی بگم یا از کدوم دلتنگیم حرف بزنم. یه جورایی دیگه بیخیال زندگی شدم. 2ماهه دیگه قراره . تموم میشه. دوست قدیمی . ممنون که هستی. خدایا برای اینکه منو آفریدی تا عذاب بکشم شکرت به بزرگیت شکر.

del-barani.blogfa.com

شب مهتابی -

http://www.del-barani.blogfa.com/post-115.aspx

این بود آن دنیایی که برای وارد شدنش به شکم مادرم لگد میزدم؟ لعنت بر منارزشش را نداشت! ببخش مادر . . ! نوشته شده در ساعتتوسط تنهاترین دیونه دنیا. واژه ای ادا نشده ام که نک زبانت گیر کرده بودم . ای کاش دیوانه بودم تا از ته دل می خندیدم. نه اینکه مجبور باشم همیشه تبسمی تلخ بر لب داشته باشم. نه اینکه مجبور باشم گونه هایم را ارغوانی نگه دارم. ای کاش آنقدر دیوانه بودم تا در اوج ناراحتی می خندیدم. فقط می خندیدم و می خندیدم. دلنوشته های من برای تو. قالب های نایت اسکین. Design by : Mania. Design by : Night Skin.

ruohesargardan.persianblog.ir

شعرهای یک روح سرگردان

http://ruohesargardan.persianblog.ir/1391/11/14

شعرهای یک روح سرگردان. دلم برات تنگ میشه. حرفهایی را بگویم که تو دوست داری از دهان دیگران بشنوی. حالا که به زمین خوردن عادت کرده ام. بگذار از همین زاویه دوست بدارمت. چشمت به چشمم بیفتد شرمنده میشوی. نویسنده : محسن حسن بیگی. ساعت ۸:٤٦ ‎ق.ظ روز ۱۳٩۱/۱۱/۱٧. اما حالا شده بودم روح سرگردان! ولی خیلی ها رو دوست دارم وکسی نمی فهمد! وخیلی هارو ممکنه ی جور دیگه دوست داشته باشم! آقا در کل همه رو دوست دارم! شغلم نمی دونم چیه! فکر میکنم شغلم روح سرگردانه! میگن برو اونجا می رم! برو فلان شهر گاز میخوان چشم!

ruohesargardan.persianblog.ir

شعرهای یک روح سرگردان

http://ruohesargardan.persianblog.ir/1391/5/21

شعرهای یک روح سرگردان. برگرفته از دیوارهای چین خورده. وچشهایم هی میروند ،هی میایند. تاریکنای ذهنم را ساعتیست. که به آلتم میاویزم. از اعتماد بیضه ها. که از سوراخ مورچه رد شده است. د و ران سرم دور اتاق. خانوم میشه با انگشت وسطی مرا کوک کنی؟ هزار وسیصد و هشتادو نه بار. نویسنده : محسن حسن بیگی. ساعت ۱٢:۳٠ ‎ق.ظ روز ۱۳٩۱/٥/٢٢. اما حالا شده بودم روح سرگردان! ولی خیلی ها رو دوست دارم وکسی نمی فهمد! وخیلی هارو ممکنه ی جور دیگه دوست داشته باشم! آقا در کل همه رو دوست دارم! شغلم نمی دونم چیه! میگن برو اونجا می رم!

ruohesargardan.persianblog.ir

شعرهای یک روح سرگردان

http://ruohesargardan.persianblog.ir/1391/2/9

شعرهای یک روح سرگردان. پشیمان نامه روح سرگردان! تلخ بودحرفهات وقتی از عشق میگفتی :صدایم کن:صدایم کن"وگوشی را تنگ بچسبان به گوشهات،من پشیمانم، پشیمان. اینکه فرصت نداشتی خوب است واینکه بد گذشت خوب است وبد تنها حرفهات بود از سر پیری! خاله سوسکه ی خوش شانس یا شازده کوچولوی عریان! سالها میگذرد پدر بزرگ .و خاله سوسکه مادر بزرگ من میشود ومن هنوز بچه ام! اینجا را با آواز بخوان شازده کوچولو:). ی روزی از راه میرسی. که به من برگردی. گل شب بوی من. اینجا را مثل پیر زنها بخوان:). بیخیال هرچه که بوده ننه. دوست مشترک من...