manebicharee.blogfa.com

96261006.blogfa.com

دختربندري

http://www.96261006.blogfa.com/9209.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. ديروز صبح سركارم بودم كه يهو شلوغ شدو كار منو همكارمم زياد. دونفريم تو يه اتاق ، اتاقمونم كلا ورود ممونعه چون اسناد مهمي توشه ، يه پسره اومد وايستادجلو ميز من هي شروع كرد غر غر كردن كه چرا با هم حرف ميزنين وقتي حرف ميزنين نميتونين كار كنين مارو الاف ميكنين. هي محترمانه گفتم بيرون تشريف داشته باشين .همكارم گفت ما با دستامون كار ميكنيم نه با دهنمون. تاريخ : پنجشنبه 21 آذر1392 9:37 قبل از ظهر نویسنده : دختربندري. همچين همكاري دارم من.

96261006.blogfa.com

دختربندري -

http://www.96261006.blogfa.com/post-198.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. صبحي كه با بوس بابا رو لپ ته تغاريش شروع بشه عجب رووووزي ميشه . تاريخ : جمعه 6 دی1392 9:46 قبل از ظهر نویسنده : دختربندري. من به زن وجودم افتخار می کنم. دلم می خواهد زن باشم. یک زن آزاد. یک زن آزاده. من متولد می شوم، رشد می کنم. تصمیم می گیرم و بالا می روم. من گیاه و حیوان نیستم. جنس دوم هم نیستم. من یک روح متعالی هستم تبلوری از مقدس ترین ها! من را با باورهایت تعریف نکن! بهتر بگویم تحقیر نکن! من آنطور که خود می پسندم لباس می پوشم.

96261006.blogfa.com

دختربندري -

http://www.96261006.blogfa.com/post-197.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. نزديكه ٤ سال موهامو رنگ عسلي ميزدم. ديگه خيليا فك ميكردن موهاي خودمه آخه زود به زودم ريشه گيري ميكردم همسري از مو بلوند اصن خوشش نمياد گير داد كه ميخواي تنوع بدي موهاتو مشكي كن منم بهش گفتم عزيزم منم مشكي دوست دارم ولي اگه مشكي كردم ديگه هيچ رنگي نميگيره هاا اونم گفت عيب نداره مشكي بهت ميادو كلي اصراااار ، منم رفتم يه ا ن ٣ گرفتم زدم به موهام باز يه جاهاييش قهوه اي مونده بود. ميگه خب عزيزم قهوه اي كن الان. كسي از ريموور استفاده كرده؟

96261006.blogfa.com

دختربندري - تولدم مبارك شد.

http://www.96261006.blogfa.com/post-205.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. سلام به دوستايه باوفا. شنبه تولدم بود جمعه شب همسري گفت بريم پارك جنگلي منم كه تييييز سريع گفتم قضيه سوپرايزو اين حرفاست. حدود ٩ بود رفتيم پارك ديدم بله خانواده همسري و خودم و خالمو دختر خاله و پسرخاله و همه نشستن منتظر. من كه رسيدم شروع كردن تولدت مبارك خوندن كلي ذوق زده شدييييم. كلي كادو هم واسم اورده بيدن همسري كه كفش مجلسي مشكي پاشنه ميخي كه كلش هم نگين كاري شدس واسم خريده بيد. بقيم دستشون مرسي خجالت دادن. خلاصه كه شب خوبي بود.

96261006.blogfa.com

دختربندري - بافت آفريقايي

http://www.96261006.blogfa.com/post-199.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. رفتم بغل موهامو چاهارتا بافت انداختم و شدييييدا احساس زيبايي و خودشيفتگيم رفته بالا. اينجا تيكه اي ٨ تومن بافت ميزنن ولي من پيش دوستم رفتم واسم زد. دمش گرم خيلي قشنگ كار كرد. ميگفت توي تلويزيون آموزششو ديدم ياد گرفتم. حالا من ده بارم ببينم عمرا ياد بگيرم. تاريخ : سه شنبه 10 دی1392 10:8 قبل از ظهر نویسنده : دختربندري. من به زن وجودم افتخار می کنم. دلم می خواهد زن باشم. یک زن آزاد. یک زن آزاده. من متولد می شوم، رشد می کنم. نه برای خاطر ...

96261006.blogfa.com

دختربندري

http://www.96261006.blogfa.com/9208.aspx

زندگی اگر هزار بار دیگر بود , بار دیگر تو , بار دیگر تو , بار دیگر تو. مراسم عزاداري امروز صبح تاسوعا لب دريا با مداحيه رضا صادقي بود شبكه سراسري هم تا حدي پوشش داد. جمعيت زيادي اومده بودن عده اي شايد بخاطر رضا صادقي. اما راستشو بخواين من زياد به دلم ننشست شاي. رضا صادقي خيلي صداش مناسب مداحي نباشه. هرچند از بچگي تو محله پايين شهر و قديميش مداحي ميكرده اما من صداشو با شعراي عاشقونه بيشتر ميپسندم. بازم به مرامش كه همشهرياشو فراموش نميكنه ، اينه مرام يه بندري. حسین هنوز مظلوم است. چون وقتی محرم میآید.

tanha-delgir.blogfa.com

ماجراهای من و خاندان شوهر - مامان کوچولو پر کشید از این دنیای زشت

http://www.tanha-delgir.blogfa.com/post/129

ماجراهای من و خاندان شوهر. مامان کوچولو پر کشید از این دنیای زشت. برگشتم تهران می نویسم. این پست رو هم با موبایل می نویسم. امیدوارم ثبت شه. مامان بزرگی که برای تحقیر بهت مامان کوچولو می گفتن تا ابد تو دلم می مونی و اگه روزی مادر شدم برای بچه ای که آرزوی دیدنش رو داشتی از بزرگی ها و خوبی هات خواهم گفت. نوشته شده در دوشنبه بیستم خرداد 1392ساعت 21:15 توسط عروس تنها. بجز قوم شوهر كه ويرانگرند، بني ادم اعضاي يكديگرند. مامی شوور سیزده ساله من.سارگل عزیزم. ماجراهای من و هوو جان.هستی گلم. در سایه ی چنار.ماهی.

tanha-delgir.blogfa.com

ماجراهای من و خاندان شوهر - مسافرت يهويي!

http://www.tanha-delgir.blogfa.com/post/123

ماجراهای من و خاندان شوهر. سلام مهربونام. خوبيد؟ از اينكه بي خبر رفتم يهويي شرمنده. و عذر مي خوام كه نگران شديد. ديشب ساعت ٢ برگشتم تازه و انقدر ناگهاني شد رفتنم كه نشد بيام خبر بدم. چند روزي رو مهمون دختر عموي مهربونم بودم تو يه روستاي باحال و باصفا تقريبا تو دل كوير كه ايشون اونجا معلمه به طور داوطلبانه. فكر كن اونجا موبايل درست و حسابي آنتن نداره! حتي يه سوپر ماركت هم پيدا نمي شه! حالم الان خيلي خوبه و كم كم دارم شيطون ميشم :دي همون ٢ كه رسيدم جيغ همه رو در اوردم. امروز دوباره مي نويسم. حس ناب زندگی&#...

eshghemadoota.blogfa.com

عشق جدید ما دوتا - میام ومیرم..

http://www.eshghemadoota.blogfa.com/post/13

عشق جدید ما دوتا. خیلی حرف دارم واسه گفتن نمیدونم ازکجا شروع کنم اتفاقات زیادی بوده که از اخرینش که همین شنبه ای اتفاق افتاد میگم. پدرشوهرومادرشوهرم تصادف کردند که خداراشکراسیب جدی ندیدن ولی ماشینشون له ولورده شده وسر پدرشوهرم 7تا بخیه خورد. سریه چهارراه خارج از شهر یه تریلی که رانندش خواب بوده از عقب بهشون میزنه یعنی واقعا خدابهشون رحم کرد. ما هم دیگه از عصرشنبه تا امروز صبح خونه پدرشوهرم بودیم. دیگه اینکه واکسن هپاتیت رقیه. تاسوعا تو خونه بودیم که یه اتفاقای خیلی بد افتاد که شاید یه روزی. خملمون الان د...

eshghemadoota.blogfa.com

عشق جدید ما دوتا - یه خبر خیلی بزرگ..........

http://www.eshghemadoota.blogfa.com/post/11

عشق جدید ما دوتا. یه خبر خیلی بزرگ. سلام اون روز بزرگ رسید. ومن نیز مامان شدم وبهشتی . ومجوز بهشت من رقیه نام گرفت. وتاریخ این روز بزرگ23شهریوره 1392. به زودی با کلی حرف برمیگردم. نوشته شده در شنبه سیزدهم مهر ۱۳۹۲ساعت 17:11 توسط zari. خانم پیشی واقای میشی. در اغوش نخواهم فشردت. ماجراهای من وخاندان شوهر. همیشه تنهام ویارویاورم خداست. تخم گذاریهای یه مرغ. زنانگی من .مردانگی تو. تلخ وشیرین روزهای من. مابچه دار می شیم. نانازی بانو واقای همسری.