maradaryab27.blogfa.com

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::...

http://www.buyeshab.blogfa.com/1391/06

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. چند روز پیش شاهد یه ماجرایی بودم که واسم خعععلی جالب بود. رفته بودم از عابر بانک پول بردارم. که از شانس خوبم عابراش خیلی خلوت بودن! یه عابر که بدون کاربر بود یکی دیگش یه آخوند پشتش واستاده بود و کارش دیگه داشت تموم میشد. من رفتم پشت عابر خالیه که متوجه شدم یه جوونی اومد سمت این آخونده! داشت میگفت که من یه آدم روستایی هستمو پول ندارم! پول ندارم قبضامو پرداخت کنم و کلی ضجه. یه نیم نگاهی بهشون انداختم، جوونه پشتش به من بود! و با دقت حرفاشونو گوش میدادم.

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::... - شروع

http://www.buyeshab.blogfa.com/post/2

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. برای شروع و گفتن حرفام لازم میدونم یکم از خودم بگم. الان که دارم این حرفارو تایپ میکنم (۱۳۹۱/۰۴/۲۳) بعد ترم دوم دانشگاهمه! سال قبل با هزارجور بدبختی و شب بیداری و زحمت کنکور دادم و دانشگاه صنعتی شاهرود قبول شدم! خیلی درس خونده بودم اما بازم خدا رو شکر. سال کنکور با همه سختی هایی که واسه درس خوندن داشتم بهتر از این سالی بود که گذشت! این یه سال دانشگاه خیلی پرفراز و نشیب بود! بازی گوشیهای خاص همون دوران رو داشتم! اما خیلی زود گذشت! چون هم پدر و هم ماد...

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::... - پیر منم جوان منم

http://www.buyeshab.blogfa.com/post/26

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. پیر منم جوان منم. پیر منم جوان منم. تیر منم کمان منم. یار مگو که من منم. من نه منم، نه من منم. گر تو تویی و من منم. من نه منم، نه من منم. عاشق زار او منم. بی دل و یار او منم. یار و نگار او منم. غنچه و خار او منم. لاله عذار او منم. چاره ی کار او منم. بر سر دار او منم. من نه منم، نه من منم. باغ شدم ز ورد او. داغ شدم ز پیش او. لاف زدم ز جام او. گام زدم ز گام او. عشق چه گفت نام او. من نه منم، نه من منم. دولت شید او منم. باز سپید او منم. راه امید او منم.

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::... - جمعه ی سگی

http://www.buyeshab.blogfa.com/post/20

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. آنگه که بدیدمش، بگفتم چه؟ حالا که نبینمش، ندانم چه؟ جمعه ی سیاهی که هیچ جایش سیاه نبود، خلوتش بوی پوز پوز کنان پلیسی میداد که به رکس آبادان هم بی شباهت نبود! سوخته های آن سینما چندین تن نبودند، صدایی بود که حال دشمن قسم خورده ی مای بدبخت شده! نمیدانم ازین ارتفاع مهلک، نان کدام مورچه را بریده ام که حال چنین دشمن ملعونی گریبانگیر ما شده! امر مطاع ان مدیر عامل مادر مرده را بیخیال! آن هم از نوع سگی اش! مختصر، جمعه ی سگی بود! با طعم پیاز جعفری! و لبخند ح...

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::... - facebook

http://www.buyeshab.blogfa.com/post/17

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. Sokut: salam khanume - - -. Adab hokm mikone aval azatun ejaze begiram! Mikhastam az shoma ejaze begiram ye shukhi ba shoma konam! Yekam dir messagamo javab dadin! خب بگو نديده بودم. Sokut: rasman khaste nabashi! Sokut: in axo niga [ عکسو واسش فرستادم. پریسا: بايد با كامپيوپر ببينم خب بگو چي هست. خب الان كامپيوتر پيشم نيست با گوشيم بگو چطوريه. Mikhay begam che shekliyi? آره چه كارش كردي؟ Sokut: chiro chikar kardam? To begu pula kojas? Sokut: Che rab...

exepouya9330.blogfa.com

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم -

http://www.exepouya9330.blogfa.com/post/293

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم. چقدر سخت است نمرده باشی وازت بخواهد گورت را گم کنی. من "دوستت دارم" هایم را. به جز تو ،. برای هیچ کس خرج نمی کنم . . . نوشته شده در شنبه ۱۲ بهمن۱۳۹۲ ساعت ۱۹:۳۹ بعد از ظهر توسط POUYA. اميد وارم از وبلاگم خوشتون بياد.ونظر يادتون نره. زادگاه : محراب غم. تاريخ تولد :در یکی از روزهای بارانی. شماره شناسنامه : نامفهوم. مدت محکوميت : حبس ابد. نام پدر : کوه رنج. نام مادر : فرشته ی غم. نام پدربزرگ : درويش تنها. نام مادربزرگ : سلطان غم. وزن:به سنگيني بغض چند ساله. زندگيم :سیاه پر کلاغی.

exepouya9330.blogfa.com

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم -

http://www.exepouya9330.blogfa.com/post/279

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم. چقدر سخت است نمرده باشی وازت بخواهد گورت را گم کنی. میخواهم آنقدر بو بکشم تو را که ریه هایم پر شود از عطر. که هوا داشته باشم برای نفس کشیدنم. گرمایی بوده ام همیشه اما بین خودمان بماند. سرمایی میشوم وقتی پای آغوش تو در میان باشد . . . چگونه می شود م رده ای را زنده کرد؟ فرض کن من م رده ام! نوشته شده در دوشنبه ۱۱ آذر۱۳۹۲ ساعت ۱۵:۴۱ بعد از ظهر توسط POUYA. اميد وارم از وبلاگم خوشتون بياد.ونظر يادتون نره. زادگاه : محراب غم. تاريخ تولد :در یکی از روزهای بارانی. نام پدر : کوه رنج.

exepouya9330.blogfa.com

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم -

http://www.exepouya9330.blogfa.com/post/280

وايسا دنيا من ميخوام پياده شم. چقدر سخت است نمرده باشی وازت بخواهد گورت را گم کنی. بعضی وقتا دوست داری عشقت. کنارت باشه بذاره با تمام وجود اشک. بعد آروم تو گوشت بگه :. دیوونه من که باهاتم". نوشته شده در سه شنبه ۱۹ آذر۱۳۹۲ ساعت ۱۷:۲۵ بعد از ظهر توسط POUYA. اميد وارم از وبلاگم خوشتون بياد.ونظر يادتون نره. زادگاه : محراب غم. تاريخ تولد :در یکی از روزهای بارانی. شماره شناسنامه : نامفهوم. مدت محکوميت : حبس ابد. نام پدر : کوه رنج. نام مادر : فرشته ی غم. نام پدربزرگ : درويش تنها. نام مادربزرگ : سلطان غم.

buyeshab.blogfa.com

...::خـــاطِراتِـــــ یِکـــ پِسَـر::... - عابربانک و آخوند

http://www.buyeshab.blogfa.com/post/18

خاط رات ی ک پ س ر: . بوی شب باز کفشهایم را بی قرار کرد. چند روز پیش شاهد یه ماجرایی بودم که واسم خعععلی جالب بود. رفته بودم از عابر بانک پول بردارم. که از شانس خوبم عابراش خیلی خلوت بودن! یه عابر که بدون کاربر بود یکی دیگش یه آخوند پشتش واستاده بود و کارش دیگه داشت تموم میشد. من رفتم پشت عابر خالیه که متوجه شدم یه جوونی اومد سمت این آخونده! داشت میگفت که من یه آدم روستایی هستمو پول ندارم! پول ندارم قبضامو پرداخت کنم و کلی ضجه. یه نیم نگاهی بهشون انداختم، جوونه پشتش به من بود! و با دقت حرفاشونو گوش میدادم.