ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/1392/02
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! عرایضی محضر حضرت مادر(س). و چه واژه سنگینی. و چه غربتی نهفته است در این واژه محسوس از برای تو. آه، ای دخت تنها نبی معراج! تویی که طعم درد را می دانی. تویی که مفس ر غم و رنجی. تویی که ناله بی انتهای صدا در اعماق قلب سپید جریحه دار شده توسط روزگار سیاه را خوب می فهمی. عرضی از برایت دارم خانم. تویی که اذن دادی تا خویش را لایق بر خطاب مادرت بدانم. پس اینگونه گویمت که. آه از این درد بی پایان. آه از این همه غربت. تو را به حق ولایت، به حق مظلومیت اسد خدا،علی.
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/1392/03
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! زنی که بغض می خرد و شوق هدیه می کند. آیتی که اشک را پنهان می کند و لبخند نثار این و آن. بانویی که سخت می کوشد تا آسانی وارد زندگی خانواده اش کند. این زن است که این همه ایثار در وجودش گنجانده شده و تو چه دانی که زن کیست. دختران رنج کشیده ی قبیله ی من، پروانه های باغ رضوان یکتایند، نعمات الهی هستند که خداوند برای جامعه هیترو به مباهات قرار داد، اما امان از دست جماعت کوفی که ارزش زر را نمی دانند. کیست آنها را باور کند؟ کیست ما را باور کند؟ دعاگوی شما بود...
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/1392/05
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! و چه واژه ی پر ابهتیست در این نام که تمامتش در یکه تاز اسلام ناب محمدی نهفته است. سخن از سر گیرم. که تمامیت خستگی ها در چهره ی معصوم و مهمتر از آن مظلومش نهفته است، آرام آرام به سمت مسجد گام برمیدارد. ابر تار می گردد. ماه خسوف می کند. نفس بند می آید. توان عجز نشان می دهد. بشر مات می نگرد. زبان قاصر می ماند. حتم دارم که قیامت در حال شکلگیریست. و از پس این محشر. وارد مسجد می شود. به سمت محراب ابد رهسپار می گردد. و آرام می گیرد آنجایی که نباید. سینا (F2M...
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها... - اینجا کوفه است...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/post/26/اینجا-کوفه-است-
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! و چه واژه ی پر ابهتیست در این نام که تمامتش در یکه تاز اسلام ناب محمدی نهفته است. سخن از سر گیرم. که تمامیت خستگی ها در چهره ی معصوم و مهمتر از آن مظلومش نهفته است، آرام آرام به سمت مسجد گام برمیدارد. ابر تار می گردد. ماه خسوف می کند. نفس بند می آید. توان عجز نشان می دهد. بشر مات می نگرد. زبان قاصر می ماند. حتم دارم که قیامت در حال شکلگیریست. و از پس این محشر. وارد مسجد می شود. به سمت محراب ابد رهسپار می گردد. و آرام می گیرد آنجایی که نباید. سینا (F2M...
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/1392/04
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! در واپسین دل طوفانی من. نمی دانم چگونه بر زبان قاصر خویش جاری کنم و شروع به نگارش قصه ای را کنم که نمی دانم چگونه آغاز شد. در واپسین روزهای گرم تابستان، در ماه مبارک خدا و در روزهایی که انبوه تنهایی به سمتم حمله ور گشته است، دلم درگیر است و من در اندر احوالات دل طوفانی خویش. به راستی چرا دلم افسار گریخته گشته است؟ چرا با عقلم قهر می کند هر دم؟ چرا زبان آدمی را نمی فهمد؟ دل من غصه را می فهمد، کینه را هم شوق را می فهمد، بخشش را هم. دلم او را می خواهد.
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها... - و من حلالت نخواهم کرد، هرگز...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/post/27/و-من-حلالت-نخواهم-کرد،-هرگز-
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! و من حلالت نخواهم کرد، هرگز. و این بار نیز با قلبی آکنده از "درد" آمدم. قلبی که مالامال زخم است و رنج، آه است و بغض، سوز است و گداز، بهت است و سکوت. این قلب پرجراحت خویش را در عصر آدینه ای دگر با روحی سرکش تر از قبل و به دور از هرگونه لبخند برای کسانی به ارمغان آورده ام که شاید برایشان سر سوزنی ارزشی داشته باشم! آسمان نیز خفه ام می کند در این شوریده بازار زمین. دلم تنها یک چیز می خواهد و آن نیز آسمان است و بس. و تو چه دانی دردم چیست. فاطمه بانو نوشت :.
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها... - سلام عشقولیاااا!
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/post/34/سلام-عشقولیاااا-
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! دلم راتون یه ذره شده به خدا. فقط خواستم بگم دوستتون دارم. به زودی میام پیشتون! یکشنبه هفدهم اسفند ۱۳۹۳ ] [ 11:11 ] [ "فاطمه بانو" ] . در یک آبان سال 92 جسم گم شده ام را پیدا کرده و پروانه شدم. آنچه بر من گذشت.(2). آنچه بر من گذشت.(1). و من حلالت نخواهم کرد، هرگز. در واپسین دل طوفانی من. مراحل تشکیل هویت یک ترنسکشوال. هویت جنسی مشكلی كه باید جدی گرفته شود. M2f های مانکن که تغییر جنسیت داده اند. روح و جسم متناقض. مؤسسه فرهنگی فارس الحجاز. بی تا جون (M2F).
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/1392/06
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! و من حلالت نخواهم کرد، هرگز. و این بار نیز با قلبی آکنده از "درد" آمدم. قلبی که مالامال زخم است و رنج، آه است و بغض، سوز است و گداز، بهت است و سکوت. این قلب پرجراحت خویش را در عصر آدینه ای دگر با روحی سرکش تر از قبل و به دور از هرگونه لبخند برای کسانی به ارمغان آورده ام که شاید برایشان سر سوزنی ارزشی داشته باشم! آسمان نیز خفه ام می کند در این شوریده بازار زمین. دلم تنها یک چیز می خواهد و آن نیز آسمان است و بس. و تو چه دانی دردم چیست. فاطمه بانو نوشت :.
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها... - مراحل تشکیل هویت یک ترنسکشوال...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/post/24/مراحل-تشکیل-هویت-یک-ترنسکشوال-
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! مراحل تشکیل هویت یک ترنسکشوال. مراحل تشکیل هویت یک ترنسکشوال. بعضی از مشخصه های آن. عدم تمرکز بر هویت جنسی و نارضایتی از جنسیت. بعضی از عکس العملها. برتری و تمایل نسبت به فعالیتهای جنس مخالف و مصاحبت با آنها. 2-مرحله سردرگمی در نشانه های اصلی هویت فردی و جنسی. بعضی از مشخصه های آن. تردید های ابتدایی درباره مناسب بودن و داشتن نشانه های اصلی هویت جنسی. بعضی از عکس العملها. حالت انفعالی در هویت جنسی و راحتی در برقراری روابط جنسی. بعضی از نشانه های آن.
ashkhayepenhan.blogfa.com
یه ترنس و کوفی تبارها... - در واپسین دل طوفانی من...
http://www.ashkhayepenhan.blogfa.com/post/25/در-واپسین-دل-طوفانی-من-
یه ترنس و کوفی تبارها. پرسه زدن (فاطمه) در عشقی صادق! در واپسین دل طوفانی من. نمی دانم چگونه بر زبان قاصر خویش جاری کنم و شروع به نگارش قصه ای را کنم که نمی دانم چگونه آغاز شد. در واپسین روزهای گرم تابستان، در ماه مبارک خدا و در روزهایی که انبوه تنهایی به سمتم حمله ور گشته است، دلم درگیر است و من در اندر احوالات دل طوفانی خویش. به راستی چرا دلم افسار گریخته گشته است؟ چرا با عقلم قهر می کند هر دم؟ چرا زبان آدمی را نمی فهمد؟ دل من غصه را می فهمد، کینه را هم شوق را می فهمد، بخشش را هم. دلم او را می خواهد.