meykhaneyekhon.persianblog.ir
یک چکه ماهحسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی)
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی)
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Friday
LOAD TIME
3.7 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
14
SSL
EXTERNAL LINKS
2
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
3.735 sec
SCORE
6.2
یک چکه ماه | meykhaneyekhon.persianblog.ir Reviews
https://meykhaneyekhon.persianblog.ir
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی)
یک چکه ماه
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/post/146
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ۸:۳۸ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٧. محرم تمام شد ولی سخن از تو ای اباعبدالله بی پایان است به قول مرحوم قیصرامین پور پایان سخن پایان من است تو ادامه داری. آخرین نگاه عاشورایی حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. نماز عصر عاشورای حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. راز خون علی اصغر(ع). رازآن خون چه بود که آسمان آن را ازآن خودش کرد؟
یک چکه ماه
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/post/141
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ٩:٤٧ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/٢۸. نمی دانم تا به حال عاشق شده اید یا نه. نمی دانم چقدر این فرصت برایتان پیش آمده که به چیزی یا کسی عشق بورزید ا ما. این را می دانم که اگر خون تشیع در رگ های ش ما. جاری باشد بی شک تا به حال هم عاشق شده اید. اصلا بگذارید آب پاکی را روی دستتان بریزم. در شهر ما. بچه ها قبل از آن که حرف. اینجا در شهر ما.
یک چکه ماه
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/post/136
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ٩:٢٤ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱٠/٢۳. عاشورا بود، خیابان آزادی، تهران و از ما کاری بر نیامد. حسین جان، جمعی گوشه و کنار خیابان، سرخوش،. سر خیابان خوش، بیرق عزای تو را آتش زدند و از ما کاری بر نیامد. همان ها که می گفتند حسین بن علی ایرانی نیست. و توی تلویزیون های رنگ به رنگ، به اهل عزای حسین. روزی که در جام شفق مل کرد خورشید. که صدایی...
یک چکه ماه
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/post/144
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ٩:٠٩ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٦. بخشی از سخنرانی دکتر علی شریعتی. Laquo;حسین (ع)، وارث آدم». امروز شهیدان پیام خویش را با خون خود گذاشتند و روی در روی ما بر روی زمین نشستند، تا نشستگان تاریخ را به قیام بخوانند. رسالتی به این سنگینی، رسالت حیات و زندگی و حرکت بخشیدن به بشریت، بر عهده ماست، که زندگی روزمرهمان را عاجزیم! و ما که در...
یک چکه ماه
http://meykhaneyekhon.persianblog.ir/1388/11
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ۸:۳۸ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٧. محرم تمام شد ولی سخن از تو ای اباعبدالله بی پایان است به قول مرحوم قیصرامین پور پایان سخن پایان من است تو ادامه داری. آخرین نگاه عاشورایی حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. نماز عصر عاشورای حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. راز خون علی اصغر(ع). رازآن خون چه بود که آسمان آن را ازآن خودش کرد؟
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
14
صوفی - حرف
http://soofi.mihanblog.com/post/631
کفر کافر را و دین دیندار را- - - -ذره ای دردت دل عطار را. تاریخ:شنبه 9 آبان 1388-02:16 ب.ظ. هیچ چیزی برای نوشتن نیست،. تنها گفتنی هایی هست و گوشی برای شنیدن نیست. پنجشنبه 13 اسفند 1388 02:28 ب.ظ. نوشتن باعث میشه خبرها ثبت بشن خبرها! خبرهایی که دیگه حالا خوب بودنشون خیلی اتفاقیه و یهو انگار از دستشون در رفته باشه! آره خوب نوشتنی نیست. با اینکه گوشمون پره، پره از خبرای بد تکراری، هنوزم نیار داریم به شنیدن، شنیدن خبرای خوب البته :). پنجشنبه 8 بهمن 1388 06:55 ب.ظ. این قضیه برای خیلی وقت پیشه. مکن ای صبح طلوع.
نظرات ياداشت به ياد سيد - در دلم بود كه ادم شوم اما...
http://haajar.parsiblog.com/Comments/1
وبلاگ : در دلم بود كه ادم شوم اما. يادداشت : به ياد سيد. مشخصات شما ذخيره شود. اين پيام به صورت خصوصي. سلام داداشي . مثل هميشه عالي بود . بايدادامه بدي . اين قدرت وتوانايي روخدابه هركسي نميده . دوست دارم قدر يه دنيا. سلام آسماني ديگر به روز شد.ياعلي. با آدماي حزب اللهي تر از خدا . . صادرات و واردات چهره هاي برجسته مولوي صادر مي كنيم يانگوم وارد مي كنيم. وبلاگ زيبايي داري ممنون ميشم به منم سر بزني[گل][گل][گل][گل][گل]. زيارت شهدا قبول.من يه آشنام. اين دفعه شروع كن به همون بهونه اي كه بار اول شروع كردي.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
2
NetBeat Webhosting - www.netbeat.de
Diese Domain ist derzeit nicht erreichbar. Wenn Sie der Inhaber dieser Domain sind, kontaktieren Sie bitte Ihren Provider.
میخانه عشق
بردرمیخانه عشق ای ملک تسبیح گوی. از خرداد90 تا آبان 91. بر میخانه ام سنگینی میکرد. نوشته شده در سه شنبه دوم آبان 1391ساعت 19:4 توسط فرناز. تقدیم به همه دوستان عزیزی که در این مدت طولانی نبودنم با پیامهاشون منو شرمنده مهربونیاشون کردن. خواهم زخدا روشن وتابنده بمانی/چون ماه جهانتاب درخشنده بمانی. امید من آنست که در گلشن هستی/چون غنچه ی گل،با لب پر خنده بمانی. نوشته شده در جمعه بیستم خرداد 1390ساعت 3:9 توسط فرناز. من دلم میخواهد خانه ای داشته باشم پر دوست. بر درش برگ گلی. روی آن با قلم سبز بهار. درلحظه ی بی...
میخانه
اگر نبوده ام، دلیل بر این نیست که حرفی نبود .اتفاقا بیشتر از همیشه، حرف بود! تنها نبودهام چون نمیدانستم به کجا ختم میشود! درگیر بودم . و گمان احمقانه یه، این بار فرق میکند به بازیام گرفته بود! اما امشب ، امشب دیگر گمانی در کار نیست! به حقیقت میدانم که یک بازی بیش نبود ، و از دل شکستنکم پیداست، که اشکنکهای این بازی بی رحم تر از آن بود که فکر میکردم. تمسخری آشنا, همین نزدیکیها صدایم میزند! دوست داشتم این بار اشتباه میکردم .و هرگز حرفی نبود. لعنت به روزگار .چهار سال پیش هم میخواستم فکر کنم. نوشته شده توسط آ...
میخانه نشین
من چه سبزم امروز.وچه اندازه تنم هشیار است. پروانه ی بی پروا. یک شبی پروانگان جمع آمدند. در مضیفی طالب شمع آمدند. جمله میگفتند میباید یکی. کو خبر آرد ز مطلوب اندکی. شد یکی پروانه تا قصری ز دور. در فضای قصر یافت از شمع نور. بازگشت و دفتر خود بازکرد. وصف او بر قدر فهم آغاز کرد. ناقدی کو داشت در مجمع مهی. گفت او را نیست از شمع آگهی. شد یکی دیگر گذشت از نور در. خویش را بر شمع زد از دور در. پر زنان در پرتو مطلوب شد. شمع غالب گشت و او مغلوب شد. بازگشت او نیز و مشتی راز گفت. از وصال شمع شرحی باز گفت. پس چرا زهر ...
ميخانه حسين علیه السلام
ميخانه حسين علیه السلام. چند شب خواب حرم امام رضا دیدم و دلم هوایی شد و رفتم حرم خواهر بزرگوارشون. امشب دلم خیلی هوای حرم امام رضا کرد و عکس پنجره فولاد و ضریح و دارالحجه و گنبد و . دیدم و اشک از چشمم جاری شد. دعا کن این روزای شیرین ولی سخت تموم شه و زائرت شم . نوشته شده در یکشنبه سوم اسفند 1393 توسط عاشق ثارالله. خدایا خودت کمک کن که همیشه باشیم و برای دفاع و ترویج اسلام عزیز تلاش کنیم. نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم بهمن 1393 توسط عاشق ثارالله. امید غریبان تنها کجایی؟ پر از تقلب و گناه. ولی به من بگو.
یک چکه ماه
حسین (ع) بیشتر از آب تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین درد او را بی آبی نامیدند. (دکتر علی شریعتی). نویسنده : سید حمید رضا هاشم ورزی. ساعت ۸:۳۸ ب.ظ روز ۱۳۸۸/۱۱/٧. محرم تمام شد ولی سخن از تو ای اباعبدالله بی پایان است به قول مرحوم قیصرامین پور پایان سخن پایان من است تو ادامه داری. آخرین نگاه عاشورایی حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. نماز عصر عاشورای حضرت اباعبدالله. شمر از راه می رسد. راز خون علی اصغر(ع). رازآن خون چه بود که آسمان آن را ازآن خودش کرد؟
میخانه خاموش
زیباترین جملات،عاشقانه ها،شاهکارهای ادبی و اشعار ناب. دلم برای یه نفر تنگ شده. نه این که سست باشند. با فوت و صدا و حرف. کاش از خودت خبر میدادی. که زیر آوار نمانم. یک نفر با چمدان رفت. و صدای پای رفتنش نیامد. دست بلند کردم، تاکسی ایستاد. نشستم و در را بستم. گفت: کجا؟ گفتم: فرقی نمیکنه. فقط از اینجا برو. نوشته شده توسط ی پسرخوب درفلان ساعت. تمامی شب را با تو سر کردهام. کنارۀ دریا، در جزیره. وحشی و گوارا بودی میان خلسه و خواب،. میان آتش و آب. خوابهایمان به هم آمیخت. بر فراز و یا در اعماق،. به جستجوی من آمدند.
meykhone-box
آشنائی با تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. پنجشنبه 28 خرداد 1394. آموزش شکار مبحث آشنایی با تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. ادامه مطلب را در این سایت دنبال نمایید. لطفا از مباحث آموزشی و معرفی محصولات و لوازم کوهنوردی و شکار آن بازدید فرمایید. تفنگ بادی فنر پیستونی Spring Piston. تفنگهای بادی فنرپیستونی از رایجترین نوع تفنگهای بادی هستند که همگان اعم از ورزشکاران برای هدف زنی ، شکارچیان برای شکار های کوچک و افراد معمولی برای تفریح مورد استفاده قرار میدهند. تفنگ بادی فنر پیستونی. عکس تفنگ بادی فن...
Persian Sharetronix - Installation
Welcome to Persian Sharetronix Installation Wizard. This wizard will help you install Persian Sharetronix 3.0.1 on your webserver. I accept the Persian Sharetronix License terms and limitations.
دفترچه خاطرات
فردا روز سرنوشت سازیه برای من. نوشته شده در دوشنبه دوم اسفند ۱۳۸۹ساعت 10:16 توسط mehran. تصمیم گرفتم به وب نوشتنم ادامه بدم. چه لاك خوش رنگي چه آرايشي داري. چه دوست پسر خوبي چه آرامشي داري. وقتي تو اي اف امي ني ديگه به تو فكر كنه. روزي صد بار زنگ بزنه تو رو چك كنه. راستي شنيدم تو ديگه از ما خسته شدي. شنيدم به يه كسي ديگه اي وابسته شدي. به دوست پسر جديدت مبارك باشه. اصلا مگه ميشه سليقه ي شما بد باشه. ميگن خيلي با هم خوشين خوب خدا رو شكر. يكي هم پيدا شدو دل شما رو برد. منم كه واسه رسيدن به تو بي اميدم.
در داستان
داستان - محاکمه از نعمت مرادی. دعوت به خوانش http:/ nematmoradi.blogfa.com/. میخوش ولی زاده ۱۳٩٠/٩/٢٦ نظر . با چهره ی تیره و سوخته که شبیه مجسمه ی بودا بود نشسته بود و دمپایی اش را در آورده بود. زیر سایه ی درختی مرد هندوانه ای در دست داشت که آن را مثل توپی می چرخاند. هندوانه را به گردی سرش می مالید چند لحظه. می ایستاد دوباره می نشست و متفکرانه به اطراف خیره می شد. هندوانه چیزی نبود که او بخواهد با آن بازی کند بی صبرانه. در انتظار بلایی بودم که قرار بود بر سر هندوانه بیاید لحظه غافلگیر کننده ای بود. داشت ...