hanuzha.blogspot.com
هنوزها: March 2010
http://hanuzha.blogspot.com/2010_03_01_archive.html
Wednesday, March 24, 2010. اینجا، از تو دورم. نمیتوانم با کسی حرف بزنم. همه فکر میکنند عجیب ام. خودم هم میدانم. همه فکر میکنند دورم. همین نزدیکیها. نمیشد به همه بگویم که اینجا آمدهام. به جای قرص غذا میخورم. به جای سیگار میخوابم. اندیمشک، آبان هشتاد و هفت. به ردپای جنون با بوی برف ِ آن لحظه که گاری کوپر را تعریف میکردی. Subscribe to: Posts (Atom). مُکَیِّفاتِ بُریدِه -2 - واسکو پوپا و زبیگنیو هربرت. دفتر بیحوصلگی/ حاشیه به محمدشاه و میرزای شاعر شیرازی. قرمساقی مثل کاغذ سفید. تک بیت / کلیم کاشانی.
hanuzha.blogspot.com
هنوزها: February 2008
http://hanuzha.blogspot.com/2008_02_01_archive.html
Monday, February 25, 2008. و ما صاحبکم بمجنون. تکویر، بیست و دو. جانهای تنها خیره به تنهایی. تا بر ظاهر بخوانی ام. تا بر تظاهر بمانم ات. نماز ِ دلتنگی. با شیشه میآمیزد. الیاف ِ درشت ِ انگشتانت. باران ِ زمینی. ابهت ِ زن ِ تاریک در اتاق ِ تنها. بهت ِ حافظه. آنچهباید ِ ثابتی وجود ندارد. من نسبتن مطلق ام. میشود بیشتر کنار ِ شما بمانم؟ اشتیاقی در جهان فراتر از همپالگی ِ لحظهی تو نیست. دو شب پیش از این شماره به خانهی ما زنگ زدهاند. بله دوستی از این تلفن استفاده کرد. شما دوستش هستید؟ هر گاه شک داشتی.
kalaghparbazi.wordpress.com
شماره بیست و پنج – شیرین خانم | کلاغ پر بازی
https://kalaghparbazi.wordpress.com/2015/06/01/شماره-بیست-و-پنج-شیرین-خانم
واژه های زایش من. شماره بیست و پنج – شیرین خانم. من از راه دوری آمده ام. من با قامتی خمیده، پاهایی متورم و قلبی شکسته، از راهی بس دور آمده ام. من از شبانگاه های تنهایی و خرده شکسته های سکوت در جای جای تنم، تنها آمده ام. صدای خاتون سوزی مظلومیت سادگی ام را از آنسوی پل بی کسی،. از آن سوی نادیده شدن، می شنوی؟ من با اینهمه، از اینهمه آمده ام. من آمده ام تا به آتشفشان زیر و رو کن نبض تو برسم. آمده ام تا همهء تو را یکبار دیگر، یکجا کشف کنم. از تنور نفسهایت، هر شب ام را چهارشنبه سوری ای پندارم. شماره بیست و پنج.
hanuzha.blogspot.com
هنوزها: 2+2=7
http://hanuzha.blogspot.com/2014/12/227.html
Monday, December 08, 2014. Subscribe to: Post Comments (Atom). مُکَیِّفاتِ بُریدِه -2 - واسکو پوپا و زبیگنیو هربرت. دفتر بیحوصلگی/ حاشیه به محمدشاه و میرزای شاعر شیرازی. قرمساقی مثل کاغذ سفید. سبک هندی به روایت دو-ال. تک بیت / کلیم کاشانی. View my complete profile.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: April 2015
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2015_04_01_archive.html
بیدهای مجنونِ شبانهی اصفهان. بیدهای مجنونِ شبانهی اصفهان. تقدیم به چند دوست. گفتم زیتون سفتی و لیز خوردنش به پوست انسان شباهت میبرد، دقت کردی؟ که برگشت گفت دقت کردی خیلی وقت است نمینویسی؟ ننوشتن خرابم کرده بود. صدای پرندهی ناپیدایی میآمد، صدای پریدنش آمد، صدای نشستن در درختی نزدیک اما ندیدنی، صدای باد که برگها و پرندهی ناپیدا را میلرزاند، نمیبرد و میرقصاند. چرا در انتهای هر سفر، آنان که ندیدهایم یا خیلی وقت است لمس نکردهایم، در ذهن ما پررنگترند؟ بهار نود و چهار. هیچ نظری موجود نیست:. ورود*...
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: December 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_12_01_archive.html
چه چیزها نوشتنی نیست. Alfred H. Maurer - Linoleum Cut with Tribute by Sherwood Anderson. حرف یادمان رفته بود. باید کناره گرفت. کنارههای هر حرفی یک حرکت جدید دارد. هیچ چیزی مثل سقوط همزمانِ دو ستاره زیبا نیست ، هنگامِ نومیدی. تنِ سرد و رگهایِ آبیِ گردن که سیاه میشود ، پدیدار میشود. هیچ ستارهای وقتِ سقوط ، خودش را به یاد نمیآورد. این دو کار، دو واریاسیون بر یک تِم، از میان سی و چند واریاسیون موجود از این آواز اپرایی، جانپناه من بودهاند. Andre Kostelanetz - Bizet Pearl Fishers. دهم دی ماه 1392.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: November 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_11_01_archive.html
کابوسنامه / 3. خرمن-جاْ خیس . . . کفِ پاها (بیرنگِ پوست: نازک ؛ رگهای نازک: آبی) نه که بسوزد . . . نیست و نبودنش . . . 171;نیستنْ «نبودن نیست . تاریکی نبودِ نور است اما سایه نه . «نیستن سایه است . . . پدربزرگ ایستاده در طارمی ، خرمن-جا خیسْ در باد . . . بادْ برنخواهد داشت برگی از خَرمَنْ امشب . . .]. از عصر هی میگفتم. 171;به محل عبور گوزن نزدیک شو. از نامههای یک دوست:. بگذریم. این کاری که فرستادی را، حرفِ سالها پیش است، در خانهی صاحبش دیده بودم! هیچ نظری موجود نیست:. کابوسنامه / 2. البته بهتر آنک...
bargereft.blogspot.com
برگرفت: In the Cathedral
http://bargereft.blogspot.com/2006/01/in-cathedral.html
Thursday, January 26, 2006. کشيش گفت:« درباره ی دادگاه خودت را فريب می دهی. در نوشته هايی که در پيشگفتار قانون می آيند، آن فريب اين طور وصف شده است: ء. برگرفته از محاکمه اثر کافکا. Subscribe to: Post Comments (Atom). Fat, balding and talentless. مُکَیِّفاتِ بُریدِه -2 - واسکو پوپا و زبیگنیو هربرت. مکتوبات آخوندزاده / نخستین نامه از ملکم/ سومین نامه از آخوندزاده به ملکم / درباره تغییر الفبا. نامههای نیما/ به سعید نفیسی/ افزوده: یادداشت نفیسی پس از مرگ نیما. هوش سبز، شاپور جورکش. View my complete profile.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: April 2014
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2014_04_01_archive.html
مجلهی «بیدار ، چاپ کلن. اگر بخواهم ردیف کنم در این ده شماره، بیذکرِ شمارهی مجله (چه فرقی میکند وقتی کسی ندارد و حواسش نیست؟) چه چیزها هست که باید هر آدم عاشقی ببیند و داشته باشد:. توضیحات در پرانتز از من است). دست آخر نوبت کلاغ است. داستانی از ایتالو کالوینو، به ترجمهی هوشنگ سبقتی. همو که گزینه شعرهای هوراس را به یاریِ م طاهر نوکنده ترجمه کرد و از انتشارات دوست چاپ شد.). جمالزاده و «یکی بود و یکی نبود- مقالهای از ا. بولتنی کوف، ترجمهی حسن طاهباز. داستانی از م. طاهر نوکنده. شعرهایی از گئورک تراکل.
mana-ravanbod.blogspot.com
روایت روانبد - RAVANBOD: September 2013
http://mana-ravanbod.blogspot.com/2013_09_01_archive.html
کابوس نامه - 1. همراهیِ او میکردم و دستهاش از کرکهای نازکی پوست داشت -. بعد صدای آوازی آمد ، از نزدیکترین هوایی که بر دستِ چپم بود ، چنان که میگفتم الان است بسوزم . از صداش میسوختم و صدا نبود . صدا توهمی از کلاویههای استخوانیِ پیانویی عتیقه بود که برای کلیسای جامع اصفهان ساخته بودند و انگشتهای لاغر و استخوانیِ زنی مغروق : بترس از مرگِ مفاجا -. دری نیمهباز ، نابسته ، رودخانهی باریکی از نور موحش ، نمیتابید ، میپاشید : چون کاهی که بر سر سوگواران-. خوابیدنِ آن وقت ، چیز معمولی نبود &#...8204;مثلن...