mim-nevesht.persianblog.ir

dokhtaredaneshjo.persianblog.ir

خاطرات ِ هفتگی یک دختر دانشجو

http://dokhtaredaneshjo.persianblog.ir/post/45

خاطرات هفتگی یک دختر دانشجو. آهای جماعت من یک گمشده دارم. این را گفت و شتابان از پله های کشتی به پایین می آمد.در حالی که دامن بلندش تا نوک پاهایش می رسید .و پایین آمدن را برایش قدری مشکل می کرد. همه ی چشم ها به سویش خیره شده بودند.و بعد که خواست آخرین پله را رد کند و قدم به زمین بگذارد همه ی آن چشم ها همراه با دهان های باز به همدیگر می نگریستند. فریاد کرد .بایست . و بعد که دید نمی تواند قدم به زمین بگذارد با هر دو دست پای دامنش را گرفت و شتابان پله ها را یکی پس از دیگری به طرف بالا طی کرد.

mimblog.persianblog.ir

آرامش در طوفان

http://mimblog.persianblog.ir/1388/5

چون من همه آشوبی ، در تشنه ی این طوفان. درباره من : کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت . . پروفایل من : مصطفی. آخرین جرعه ی جام تهی. A new day has.come. لحظه ی گم شده. به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد. لیست وبلاگ های فارسی. روزی روزگار در آمریکا. بی تو من زنده نمانم-در جواب شعر کوچه-. ساعت ۱٢:۱۱ ‎ق.ظ روز ۱۳۸۸/٥/٢٧. بی تو طوفان زده دشت جنونم. تو چسان می گذری غافل از اندوه درونم؟ بی من از کوچه گذر کردی و رفتی. بی من از شهر سفر کردی و رفتی. قطره ای اشک درخشید به چشمان سیاهم،. چون در خانه ببستم ،.

mimblog.persianblog.ir

آرامش در طوفان

http://mimblog.persianblog.ir/1387/10

چون من همه آشوبی ، در تشنه ی این طوفان. درباره من : کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت . . پروفایل من : مصطفی. آخرین جرعه ی جام تهی. A new day has.come. لحظه ی گم شده. به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد. لیست وبلاگ های فارسی. روزی روزگار در آمریکا. سلام بر سالار شهیدان ، حسین (ع) عاشق ترین آزاد مرد. ساعت ۱۱:۳٦ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٧/۱٠/٢۱. مرحوم سید ضیاءالدین در ی که یکی از وع اظ معروف تهران و استاد علوم معقول بود. یک شب از دهه محر م جوانی از ایشان پرسید مراد از این شعر حافظ چیست:.

mimblog.persianblog.ir

آرامش در طوفان

http://mimblog.persianblog.ir/1389/8

چون من همه آشوبی ، در تشنه ی این طوفان. درباره من : کوکب بخت مرا هیچ منجم نشناخت . . پروفایل من : مصطفی. آخرین جرعه ی جام تهی. A new day has.come. لحظه ی گم شده. به نام او که موسیقی کیهانی را عاشقانه می نوازد. لیست وبلاگ های فارسی. روزی روزگار در آمریکا. ساعت ٥:٠٩ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٩/۸/۱٦. ساعت ۳:٥٦ ‎ب.ظ روز ۱۳۸٩/۸/۱٠. می شنوم ، می شنوم ، آشناست. موسیقی چشم تو در گوش من! موج نگاه تو هماواز ناز. ریخت چو مهتاب در آغوش من . می شنوم در نگه گرم توست. گم شده گلبانگ بهشت امید. این همه گشتم من و.، دلخواه من.

dokhtaredaneshjo.persianblog.ir

خاطرات ِ هفتگی یک دختر دانشجو

http://dokhtaredaneshjo.persianblog.ir/1386/8

خاطرات هفتگی یک دختر دانشجو. تقدیم به کامران نجف زاده. پس با لاخره آمدی ؟ منتظرت بودم.دلم می خواست. سوارت کرده باشم .سوار بر روی یک چیز عظیم که نمی دانم نامش چیست.ولی شاید بدانم صاحبش کیست.صاحبش من نیستم اما سوار کننده اش چرا.حالا که خوب فکر می کنم می بینم نامش را هم می دانم.نامش خیلی بزرگ است خیلی.خیلی عظمت دارد خیلی .کلمه ، واژه .این نامش هست.در ابتدا هیچ چیز نبود و فقط کلمه. دلم را بر طوفان واژه هایت سوار می کنم. مهربان تنها سوار می کنم. قلبی که در سینه می زند از آن توست. من چرا سوار می کنم؟ باورم نمی...

dokhtaredaneshjo.persianblog.ir

خاطرات ِ هفتگی یک دختر دانشجو

http://dokhtaredaneshjo.persianblog.ir/1386/9

خاطرات هفتگی یک دختر دانشجو. درازترین جاده تو شب. بیا که همصدا بشیم. رها کنیم قبیله رو. راهی جاده ها بشیم. اینجا همه غریبه ان. خبر ندارن که کین. فکر می کنن که خیلین. بیا از این خیلی خوبا. جدا بشیم بریم سفر. بریم به جنگ سرنوشت. سراغ سختی و خطر. حالم داره بد می شه از. سکوت و عادت و دعا. بیا که فریاد بزنیم. بگیم خدا خدا خدا. آخه منم می خوام که تو. تو هم تو جاده گم می شی. جدا شدن نیست تو سرم. باد می شه همسفرم. باد و تو و بارون و دل. همه برای من می شن. اگه بیای با هم بریم. جاده ها رویایی می شن. من صدا می داد؟

dokhtaredaneshjo.persianblog.ir

خاطرات ِ هفتگی یک دختر دانشجو

http://dokhtaredaneshjo.persianblog.ir/1386/12

خاطرات هفتگی یک دختر دانشجو. آخر ای آسمان آبی خسته ام زین گفتگوها. یاد من کن هر کجا هستی ای عروس آرزوها . . . بهار دارد می آید. بهار چه می خواند؟ بهار چه می گوید؟ نمی دانم ولی ژان کریستف که می گوید :" هیچ چیز به اندازه ی از سر گرفتن عشق انسان را از زندگی خسته نمی کند، در این صورت همه چیز را از سر گرفتن چقدر خسته کننده تر است.". ولی بهار چه می خواهد؟ چرا شرمگین می آید و چرا بی خبر می رود؟ آیا به قلب خسته ی یک عاشق. شرمگین تر از بهار هم می توان وارد شد؟ و می گوید بلند شو و از سر بگیر . چطور جرات می کند؟

dokhtaredaneshjo.persianblog.ir

خاطرات ِ هفتگی یک دختر دانشجو

http://dokhtaredaneshjo.persianblog.ir/1386/10

خاطرات هفتگی یک دختر دانشجو. تا به حال برایت از شکفتن گفته اند؟ از نفرین و سکوت و مرگ چه؟ تا به حال برایت از آسمانی بودن گفته اند؟ از به خاک افتادن و بلند شدن. از گریستن مداوم پس از خنده. از زندگی برایت چه گفته اند؟ از بودن چه درکی داری؟ خودت را چگونه می شناسی؟ خدای خود را شیطان می خوانی. یا شیطان را همان خدا می دانی؟ چه تفسیری از اطاعت داری؟ از پذیرش و تسلیم خیری برده ای؟ از آفرینش پس از مرگ چه شنیده ای؟ مرگ را عروسک می دانی یا هفت تیر؟ برایت از دوستی چه گفته اند. چند فصل دوستی را پشت سر گذاشته ای.