bazicheye-taghdir.blogfa.com
پای عریان جوانکها
http://bazicheye-taghdir.blogfa.com/9102.aspx
متولد يك روز گرم. فسيل شدن يعني چه؟ 4 aroos - راههاي يك انتخاب درست- سارا. مسافر شهر غم - مريم. چه باید کرد - محمد. در حضور - آيكا. ويولت- من و ام اس. دل سوخته هميشه تنها. فناوري روز . آموزشي-ناصر نوري. چرك نويس - سامان. معراج عشق - عاطفه. دانزانستان- حسین جنت مکان. سنور و کژال- یونس. برره -طنز اجتماعی - مهدی. به جهنم خوش آمدید- بارزان MR-HITMAN. بیا 2 ایران - علی. طعم گس عشق / بهنام. پرستوهای سیاه - پرستو. فرهنگی - اجتماعی - سیاسی - ورزشی - فرهنگ رضا نیا. چشمهای فرشته - میترا. يك قدم تا عشق - اتابک.
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... - نعمت
http://www.taskin86.blogfa.com/post-19.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. گاهي حالتي داري كه نمي تواني توصيفش كني. گاهي احساس هيجاني داري كه نمي داني از كجا سرچشمه مي گيرد. گاهي آرزو مي كني با سكوت بتواني ذهنيات خود را دسته بندي كني. چشمهايم را به روي نور مي بندم و در تاريكي فكرم روشنايي خورشيد را مي يابم. چقدر روح نواز و دل انگيز است. كاش مي شد دستانم را در رودخانه، پر آب سازم و به چهره غبار گرفته ام جلايي دهم. هر آنچه از زيبايي سراغ داريد در فكرم خودنمايي مي كند. آسماني صاف و لاجوردي، سفيدي ابري كه از انتهاي اسمان رخ مي نمايد. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است...
http://www.taskin86.blogfa.com/8705.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. سرت را بر دامنم بگذار شايد تسكين دردت باشد همانگونه كه دامنت مرا آرام مي كرد. دستت را در دستم بگذار شايد گرمي دستم تسكين دردت باشد. كاش مي شد دستت را به قو سپرد تا ميان پرهاي لطيفش بگذارد. كاش مي شد آرامش را به دستانت برگرداند تا به راحتي نوازشگر وجودم باشد. اينبار كه به زيارتت آمدم در بستر درد مهمان نوازي كردي و مجالي نبود تا سرم را بر دامن مهرت بگذارم. برخيز و مهمانت را بدرقه كن. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۵/۱۶ساعت 8:51 توسط دوست. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... - .....
http://www.taskin86.blogfa.com/post-18.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. سرت را بر دامنم بگذار شايد تسكين دردت باشد همانگونه كه دامنت مرا آرام مي كرد. دستت را در دستم بگذار شايد گرمي دستم تسكين دردت باشد. كاش مي شد دستت را به قو سپرد تا ميان پرهاي لطيفش بگذارد. كاش مي شد آرامش را به دستانت برگرداند تا به راحتي نوازشگر وجودم باشد. اينبار كه به زيارتت آمدم در بستر درد مهمان نوازي كردي و مجالي نبود تا سرم را بر دامن مهرت بگذارم. برخيز و مهمانت را بدرقه كن. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۵/۱۶ساعت 8:51 توسط دوست. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... - شفا
http://www.taskin86.blogfa.com/post-20.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. پس از 9 سال اولين عيدي بود كه در كنار پدر و مادرم فطر شد. زادگاهم اينبار هم حكم عيادتگاهي داشت براي زيارت مادرم، دستان مادرم را نتوانستم غرق بوسه فطر كنم. ولي گرماي مادرانه دستهايش را از سرماي انگشتانش به خوبي احساس مي كردم. اينبار اشكهاي رقيقم را در صندوقچه چشمهايم به سختي نگه مي داشتم تا مادرم احساس ضعف نكند. اينبار نگاهم را از چشمان او مي دزديدم تا نگراني را از آنها نخواند. اشكهاي مادرم را از درد و از دوري خود مي ديدم و لبخند تلخ تنها واكنش من بود و. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... - تنهايي
http://www.taskin86.blogfa.com/post-17.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. گاهي احساس مي كنم سنگي سخت قلبم را مي فشارد و نفس در سينه محبوس مي شود و مجبور مي شوم با تنفسي عميق قفس نفس را بشكنم. گاهي احساس مي كنم امواج فكر ساحل درونم را طوفاني مي كند .شايد گذر زمان يا تغيير بتواند آرامش را به دريا برگرداند. گاهي احساس مي كنم همه چيز دست به دست هم مي دهند تاخمودي و خستگي جاي شادي را بگيرد. آنچه از اين سفر ناتمام به من مي رسدحسرت جاماندن است. به دنبال كسي مي گردم تا ساربان كاروانم باشد. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۳/۲۹ساعت 9:18 توسط دوست.
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... -
http://www.taskin86.blogfa.com/post-25.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. هيچوقت فكر نمي كردم در يك مكاني در يك شهر دور از دسترس. يك تكه سنگ سياه محل آرامش من باشد. اما آن سنگ نشاني از يار سفركرده را در بر دارد. من بي تابم بي تاب زيارت. نوشته شده در یکشنبه ۱۳۸۷/۱۱/۲۰ساعت 10:21 توسط دوست. فسيل شدن يعني چه؟ شگردهاي عددي، با متلب مسافر.
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است... - غم هجران
http://www.taskin86.blogfa.com/post-22.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. دلم براي دستهاي دردمندت. دلم براي قامت رعنايت. دلم براي سفره مهري كه مرا ميمان مي كردي. دلم براي تمام وجودم ، براي عزيزترين همدم و مونسم. دلم براي تو مادر تنگ شده است. چند روزي است بي تو به هر چه مي نگرم تو را مي بينم. چند روزي است كه به جاي تو سجاده عبادتت، انگشتر عقيقت و چادر نمازت بايد مرا نوازش كنند. چند روزي است كه به جاي تو برايم سبد گل مي آورند تا جايت خالي از بوي مادري نباشد. مادرم دوريت مرا تحمل نباشد هر چند خدا نزديكتر است. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است...
http://www.taskin86.blogfa.com/8706.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. گاهي حالتي داري كه نمي تواني توصيفش كني. گاهي احساس هيجاني داري كه نمي داني از كجا سرچشمه مي گيرد. گاهي آرزو مي كني با سكوت بتواني ذهنيات خود را دسته بندي كني. چشمهايم را به روي نور مي بندم و در تاريكي فكرم روشنايي خورشيد را مي يابم. چقدر روح نواز و دل انگيز است. كاش مي شد دستانم را در رودخانه، پر آب سازم و به چهره غبار گرفته ام جلايي دهم. هر آنچه از زيبايي سراغ داريد در فكرم خودنمايي مي كند. آسماني صاف و لاجوردي، سفيدي ابري كه از انتهاي اسمان رخ مي نمايد. فسيل شدن يعني چه؟
taskin86.blogfa.com
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است...
http://www.taskin86.blogfa.com/8708.aspx
دستهاي نيازم بسوي تو دراز است. اشكهايت را بدرقه راهم نكن كه راهم پر از اميد است. كوله پشتي ام را از خاطره ها پر كن كه راهم نزديك است. بقچه دلم را لبريز عشق كن كه راهم رفتني است. كاسه انتظار را پر از آب كن كه راهم باراني است. قطرات باران را در سبويي خواهم ريخت و برايت خواهم فرستاد تا تسكين دوريم باشد. نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۸۷/۰۸/۲۹ساعت 7:22 توسط دوست. فسيل شدن يعني چه؟ شگردهاي عددي، با متلب مسافر.