n63.blogfa.com

ghandeasal-iut.blogfa.com

!!!نشکن دلمو!!!

http://www.ghandeasal-iut.blogfa.com/8707.aspx

از عشق گریزی نیست! مهتابي تو بي تابي. روشن تر ز هر آبي. و شايد سرنوشت اينست. و شايد سهم من. و شايد ها و بايد ها . و اينک در دلم گرماي عشق تو. که چون خورشيد هستي سوز ميماند. که جان مي بخشد و گرمي. ولي ناگاه مي ميرد. و بعد از آن زمستاني پر از سرما. که مي ميرد در آن هر آنچه از احساس مي رويد. و تاريکي و تنهائي. و آن ياد دل انگيزت. که با خود مي برد من. را به شهر آشنائي ها،. به عصر هم صدائي ها. و مي آرد به ياد من. و آن موسيقي غمناک و غم افزا. با آن همه خوبي. با آن صداي غرق مهجوري. با اشک و با گريه به تو. اگر م...

ghandeasal-iut.blogfa.com

!!!نشکن دلمو!!!

http://www.ghandeasal-iut.blogfa.com/post-54.aspx

هر روز می پرسی که :آیا دوستم داری؟ من ،جای پاسخ بر نگاهت خیره می مانم. تو در نگاه من ، چه می خوانی، نمی دانم. اما به جای من تو پاسخ می دهی آری. من دوستت دارم را. پیوسته در چشم تو می خوانم. ناگفته ، می دانم. من ، آنچه را احساس باید کرد. یا از نگاه دوست باید خواند. هرگز نمی پرسم که : آیا دوستم داری. قلب من و چشم تو می گوید به من : آری. زندگی کوچکتر از آن است که. و زشت تر از آن که. دلم بر آن بلرزد. هستی تهی تر از آن که. بدست آوردنی مرا زبون سازد. و من تهی دست تر از آن که. از دست دادنی مرا بترساند!

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8505.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. کسی که باا وخنديده ای راازيادمی بری ولی کسی که بااوگريستی راهرگز. آمده ام بلکه نگاهم کني. عاشق آن لحظه طوفاني. دلخوش گرماي کسي نيستم. خو ب ترين حادثه مي دانمت. خوب ترين حادثه مي. نوشته شده در دوشنبه شانزدهم مرداد ۱۳۸۵ساعت 22:20 توسط پرنده مهاجر. الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم . پیش از آنکه مرا بفهمند ، دیگران را درک کنم . پیش از آنکه دوستم بدارند ، دوست بدارم . زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است ،. هر جا هستم باشم اسمان مال من است.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8607.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. می دانم خسته ای. این قطره اشکم افتاد. این شعر هم بارانی می شود. این از من و دلم،. نوشته شده در شنبه بیست و یکم مهر ۱۳۸۶ساعت 1:10 توسط پرنده مهاجر. انقدر برایت مرده ام. آنقدر برایت مرده ام که نمی دانی کجا خاکم کنی. امشب میان خش خش پاییز پرسه میزنم،. تو را که دیگر نیستی، اما یادم باشد که هنگام. بازگشت، شانه هایم را جا بگذارم. شاید یکروز غرور چشمهایت بشکند، در همین راه. کسی چه می داند! نوشته شده در شنبه هفتم مهر ۱۳۸۶ساعت 19:50 توسط پرنده مهاجر. هر جا هستم باشم اسمان مال من است.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8507.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. سلام به همه دوستانی که منو تنها نذاشتن امیدوارم دراین ماه پر خیر و برکت طاعات و عبادات همه شمادوستان عزیزم مورد قبول درگاه خداوندبزرگ قرار بگیره. ازهمه دوستان معذرت می خوام که دیر اومدم چند وقتی کسالت داشتم نبودم به لطف خدا. الان بهترم و اومدم یه سری به وبلاگم زدم ای که دلم برای شما دوستان گلم و وبلاگم تنگ. شده بود که نگو تازه اومدم پسورد وبلاگمو فراموش کرده بودم چقد حالم گرفته شد به هر. دری زدم وارد بخش مدیرت نشد که نشد ناامید شدم تا این که پسوردم یادم اومد اونقدر.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم -

http://www.mb12.blogfa.com/post-74.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. من می پذیرم رفته ای. و بر نمی گردی همین! خود را برای درک این ، صد بار تحسین می کنم. گاهی سکوت گویاترین فریاد است ونگفتن کوبنده ترین سخن. نوشته شده در پنجشنبه سوم بهمن ۱۳۸۷ساعت 13:13 توسط پرنده مهاجر. الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم . پیش از آنکه مرا بفهمند ، دیگران را درک کنم . پیش از آنکه دوستم بدارند ، دوست بدارم . زیرا در عطا کردن است که می ستانیم و در بخشیدن است ،. که بخشیده می شویم ودر مردن است ، که حیات ابدی می یابیم. هر جا هستم باشم اسمان مال من است.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8509.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. دلم پره از دست هرچی ادمه. تا کی زندگی ادامه داره. نوشته شده در جمعه دهم آذر ۱۳۸۵ساعت 1:52 توسط پرنده مهاجر. يه داستان جالب براتون بگم كه خودم وقتي خوندمش كلي كيف كردم. درسته شايد خيلي از دوستان اين داستان رو خونده باشن. اما اينو براي اون دسته از دوستاني گذاشتم كه هميشه فكر ميكنن. مشكلاتشون از همه بيشتر هستش. اين داستان يه چيزه خيلي مهم به ما ياد ميده. مردي از تحمل بار سنگين رنج و بدبختياي خودش سرگردان شده بود. هر روز به درگاه خدا دعا ميكرد كه:. چرا همه شاد به نظر ميرسن.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8611.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. گفتم كه اختيارم را به دلم بسپارم هر جا كه او رفت من هم بروم فهميدم كه غصه دل غصه توست. وقتي كه به دلم سر زدم و ناله هاي او را در اوج لبخند ديدم آنوقت بود كه فهميدم خيلي. تنهاست، تنها تر از هميشه. پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردني است. نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۸۶ساعت 0:36 توسط پرنده مهاجر. الهی توفیقم ده که بیش از طلب همدردی ، همدردی کنم . پیش از آنکه مرا بفهمند ، دیگران را درک کنم . پیش از آنکه دوستم بدارند ، دوست بدارم . هر جا هستم باشم اسمان مال من است.

mb12.blogfa.com

باشد که نباشیم بدانند که بودیم

http://www.mb12.blogfa.com/8506.aspx

باشد که نباشیم بدانند که بودیم. خدا غم آنها را مي ديد و غمگين بود.خدا گفت:شما را دوست دارم.پس همديگر را دوست بداريد و با هم مهربان باشيد. مرد سرش را پايين آورد,مرد به آب رودخانه نگاه کرد و در آب زن را ديد.زن به آب رودخانه نگاه مي کرد,مرد را ديد. خدا به آنها مهرباني بخشيد و آنها خوشحال شدند.خداخوشحال شد و از آسمان باران باريد. مرد دستهايش را بالاي سر زن گرفت تا زير باران خيس نشود.زن خنديد. خدا به مرد گفت:به دستهاي تو قدرت مي دهم تا خانه اي بسازي و هر دو در آن آسوده زندگي کنيد. مرد زن را مي ديد که مي خندد&...