negoligh4.blogfa.com

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - اعتراف!

http://www.aidally.blogfa.com/post-5.aspx

خدایا این جا که فقط منو توئیم پس اشکال نداره بگم.مگه نه؟ اشکال نداره بگم از تنهایی خسته شدم.دوست دارم یکی کم کم دوسم داشته باشه،بعد منم کم کم دوسش داشته باشم،. دلم شیطنت می خواد،این که خودمو واسه یکی لوس کنم،این که واسه یکی دلواپس شم،واسه یکی دلم زود زود تنگ شه،دنبال بهونه بگردم که بهش اس ام اس بزنم و سر بحث باز شه،بعضی وقتا سرش شلوغ باشه و دیر جوابمو بده،منم قهر کنمو وقتی اس ام اسش می آد،کلی خودمو کنترل کنم که دیر جواب بدمو تلافی کنم. مثه دختر ترشیده ها حرف می زنم، نه؟ یه آدم که به تو نزدیکه می خوام!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - و خدایی که در این نزدیکیست.....

http://www.aidally.blogfa.com/post-9.aspx

و خدایی که در این نزدیکیست. من ازت خواستم کمکم کنی.نخواستم که اینقدر فکرم رو مشغول کنی. نهفکر کنم چهارراه شده زندگی من! با زندگیم چیکار کنم؟ با این چیزهای عجیب غریبی که سر راهم می فرستی.با این تصمیمای سختی که مجبورم می کنی بگیرم! نا شکری نمی کنم.چقدر دلم واسه اینجا تنگ شده بود.واسه این چهار دیواری که بیام خط خطیش کنم و فکر کنم که فقط خودم و خودت می خونیمش! فکر کنم عدد من چهاره.چهار دیواریو .چهارراهو.چهار نقطه جای سه نقطه! مرسی که تورو دارم. نوشته شده در پنجشنبه یکم بهمن ۱۳۸۸ساعت 3:33 توسط آیدا.

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - یه فریبا....

http://www.aidally.blogfa.com/post-19.aspx

تمام روزهائی که اومدم اینجا و یه چیزی نوشتم یا روزهائی بوده که خیلی دلتنگ بودم و یا روزهائی که خیلی خوشحال! امشب بعد از آخرین پست اولین باری بود که به اینجا سر زدم یه نظر ،نظرمو جالب کرد! باورم نمیشد که من انقدر واسه اون یه نفر مهم باشم ،که اینجارو پیدا کرده باشه ،خونده باشه ،و . امشب دلم واسه خنده هاش تنگ شده وقتی به من میگفت : . سرت. نوشته شده در سه شنبه شانزدهم آذر ۱۳۸۹ساعت 1:59 توسط آیدا. من تو چند خط:. زورکی IT می خونم! واسه رسیدن به چیزایی که دوست داشتم،از کسایی که دوست داشتم دورم!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - مرد واقعی زندگی من....

http://www.aidally.blogfa.com/post-10.aspx

مرد واقعی زندگی من. تا حالا شده به دستای پدرت نگاه کنی؟ من یادم نیست چند بار با اون دستها به هوا پرت شدم! من از ترس زمین افتادن جیغ می زدم در حالی که تمام مدت دستای اون آماده ی گرفتن من بود. شبهایی که تب داشتم یا خواب ترسناک می دیدم،بابا می اومد در اتاقو می گفت :داری خواب می بینی عزیزم! وقتی کوچیک بودم نزدیکای ساعت برگشتش به خونه بی تابی می کردم حتی وقتی ما موریت می رفت مریض می شدم، اما وقتی بزرگ شدم(یا شاید حس کردم دیگه بزرگ شدم)وقتی من دیر می اومدم خونه و اون نگران شده بود ،می گفتم :نگرانی نداره که!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - دو دو تا؟؟....صفر یا صد؟؟

http://www.aidally.blogfa.com/post-21.aspx

از اون اتفاق مهم گذشت ،اتفاقی که دلم میخواست توش برنده باشم،اما نشد ،من باختم ،چیزی که فکر می کردم ماله خودم بود و چقدر حس بدی داشت. اما از اون اتفاق گذشت،من یه چیزو تو زندگی از دست دادم،یه شانسو ،اما یه چیزائی به د ست آوردم،. اینکه زندگی رو دو دوتا چهارتا پیش نمیره،اینکه زندگی منصف نیست،بعضی جاها حقتو بهت نمیده،و بعضی چیزا تو زندگی بسته به شرایط معنیشو عوض میکنه،مثل معنی بازنده واسه من! لذتی که من تو باختم داشتم،برنده ی بازی نداشت! چون من یه آدم خوشبختم. حتما تو صلاح دونستی ،حتما این بهترین بود!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - اما من افسرده و دلتنگ نیستم....

http://www.aidally.blogfa.com/post-22.aspx

اما من افسرده و دلتنگ نیستم. دیگه دانشگاهمو دوست ندارم.خونمو .درس خوندن (نخوندن) این شهرو هم دوست ندارم .این روزها رو. فقط اتاق بی پنجره وبی نور و بی ساعتمو دوست دارم . PS: دورو برم پر از NOBODY هایی شده که به فکرم هستند! اما من به یه KNOWN body نیاز دارم. نوشته شده در سه شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۳۹۰ساعت 18:33 توسط آیدا. من تو چند خط:. اسمم آیداست اما وقتی خیلی دختر خوبی می شم(نه همیشه،چون سخته) مامانم آیدالی صدام می کنه. اسم اینجارو گذاشتم آیدالی که یادم باشه دختر خوبی باشم :). زورکی IT می خونم!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - سرزمین من...

http://www.aidally.blogfa.com/post-11.aspx

چه دلشوره ی بدی دارم امشب.واسه ما الان 22 بهمن شروع شده،و ایران امشب یه شب عجیبو داره رد می کنه! سر ما رو به چی گرم کردی؟ هر کی می آد هر کی میره،هر کی میمونه مهم نیست،فقط. به مردم سرزمینم آرامش وآسایش بده! یه زمانی وقتی آهنگ افغانی "سرزمین من"رو می شنیدیم،اشکم بی دلیل راه می افتاد اما این روزها برعکسه این روزها هر چی اشکم در می آد می گم ". نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۸۸ساعت 1:48 توسط آیدا. من تو چند خط:. زورکی IT می خونم! واسه رسیدن به چیزایی که دوست داشتم،از کسایی که دوست داشتم دورم!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - طولاتی ترین یلـــــــــــــــــدای من

http://www.aidally.blogfa.com/post-7.aspx

طولاتی ترین یلدای من. امسال واسه اولین بار تو عمرم فهمیدم که شب یلدا چقدر طولانیه! اولین یلدایی که تنهام،اولین یلدای بی هندونه و انارو.خونواده! صبح نمی شه چرا؟ شب یلدا تنهایی طولانی تره. الان مامان داشت واسه همه فال حافظ می گرفت ،منم داشتم تفسیر می کردم،بقیه می خندیدن،مامان هم از دستم عصبانی شده بود D:. منم تنهایی یه سری به حافظ زدم، بد یا خوبشو نفهمیدم اما زدم.اگه بد بود هم من می زارم به حساب اینکه حافظ گرفتاره، امشب خط ها به حافظ شلوغه،حتما خط رو خط شده ،اگه هم خوبه که . من تو چند خط:. زورکی IT می خونم!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - عدل إلهیتو شکر !!!

http://www.aidally.blogfa.com/post-23.aspx

ازت میخام که حداقل تو یکی تو این دنیا حرفو عدالتتو به یک فاحشه نفروشی! این روز ها چیه که من پشت سر میزارم؟ منو با کی پای میز محاکمه میکشونی؟ اون که بلده چیکار کنه که نظر همرو بخره،تو یکی واسه من هیات منصفه باش! به کدوم طرف رو کنم این روزا؟ به حرمت همین ماه رمضونت روزها و شبای منو هم آروم کن. تنهائی از پسش بر نمیام ،کنارم باش. نوشته شده در دوشنبه دهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 23:35 توسط آیدا. من تو چند خط:. زورکی IT می خونم! واسه رسیدن به چیزایی که دوست داشتم،از کسایی که دوست داشتم دورم!

aidally.blogfa.com

حرف های یواشکی - بنده ی پرروو : From

http://www.aidally.blogfa.com/post-18.aspx

بنده ی پرروو : From. خدایا کمکم کن استرسی که دارم مانع تلاش یا حتی موفقیتم نشه! لقمه ی بزرگتر از دهانم برداشتم! اینم میدونم که تو خدای همه ی اونائی که من ازشون میترسم هستی،و به دعا های هممون گوش میدی ،اما من از این کار،شروعش،و بیشتر از اینا پایانش میترسم،مثل همیشه .به من آرامش بده ،مثل همیشه بهت نیاز دارم،مثل همیشه کنارم باش و تنهام نزار،سخت تر از اینا و بیشتر از اینا کنارم بودی ،این دفعه هم. پاورقی واسه اونایی که اتفاقی گذرشون به اینجا میفته و درد دل های منو میخونن! من تو چند خط:. زورکی IT می خونم!