akhtardanesh.persianblog.ir
شرح لمعه - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/post/186
در انتظار هلالی ز صورت ماه. دستی گشاده بر آسمانم و هر لحظه در تکاتک دیدار،. باشد هوای معجزه این بار هم بباردت لختی. بر بیاض دل آزرده کویری عشق! شطحی سروده ام ز شرجی و خرماپزان جنوب. شعر مایه ای به فراخور گل گونه های تو. شرحی به هور، به "لمعه" ی رویت، به ظهر تابستان. یا شبیه تر به تو ، حتی. از تمامی آئینه ها. که ایستاده ام به تماشا و بی دلیل. میهمان خاطره در انعکاس رویایم! از واژگان غزلواره های سپید. که مانده تا همیشه در اندرونی دلتنگ. و توشه ی راهی که بی تو باید رفت. به روز های مبادا! در حوالی حو ا.
akhtardanesh.persianblog.ir
akhtardanesh - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/pages/1
بی تابم و در خود. هی می نشینم و باز. به پای می خیزم و باز. با سرابی از خیس چشم هایی مست. بی پروای و بی امان به سوی تو می دوم. دیگر نه اندوه را مجال دل آشفتگی ست. نه دل خوشم به خیال نازک آغوشی گرم. که به هر تیک تاک ساعتی که می گذرد از عمر. می شکند در من. و نیش می زند در دل ریش. بی تاب لحظه ی پر شکوه فرو ریختنم با تو. که یک از هزار چله چکان لبانت،. چنان به دل بنشیند. که هیچ نماندم از خویش. بی تابم و در خود هزار بار. زنده می شوم از نو. دوباره می میرم و باز. بی تاب، بی تابم! در انتظار هلالی ز صورت ماه. و دل ...
akhtardanesh.persianblog.ir
خیانت به آفتاب - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/tag/خیانت_به_آفتاب
نه خاطر روشن مینا نگهداشتی. نه خواهش خیس گونه های اطلسی حتی. در شبانه های سکوت. آسوده ترم از آن بیش. که بی تاب و خشمگین. به خون بهای خشکی لبخند باغ بخوانمت! پشت گرمم به عشق. و سلطنت جاودانه اش. و این خزانه بی منتهای آبشار زر. که در چکاچک ارتفاع دیده آب شود. دمی که سرد دلم،. 1740;کشنبه ٢۳ تیر ۱۳٩٢ ] [ ۱:٠٥ ق.ظ ] [ نیما اختردانش ] [ نظرات . روزی که روزگارشان فرو می رفت. در سرانجام گذشته های محو. برای رهی که نیمه تمام می ماند،. میانه آنچه که باید و هرگز نبوده است. پلی شدی و شوقی. به خاکستری های مبهم دور.
akhtardanesh.persianblog.ir
مادرم ... - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/post/182
گریه می کنم های های. آنقدر که سهم ترانه از نبودنت پر شود. دوباره آبان رسیده است. و من از راه. دوباره آبان می رود. کجا قرارمان این بود؟ حالا دیگر چه فرق می کند؟ مابقی عمر من است. با خارهای این بوته های گل. که در باغچه مان مانده اند. اگر چه نبوده اند چندان. 1580;معه ٢۳ آبان ۱۳٩۳ ] [ ۱:٤۳ ب.ظ ] [ نیما اختردانش ] [ نظرات . مرکز سلامت الکترونیک ارگانمهر. تلخم اگر چه از باور انگور چکیده ام در خمره خیال این شاعران مست! کلامی کوتاه تقدیم به معلمان و اساتید عزیز. در حوالی حو ا. مرکز سلامت الکترونیک ارگانمهر.
akhtardanesh.persianblog.ir
ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/page/1
آن سوی ناکامی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن هاست. من باور دارم . که دعوا و جر و بحث دو نفر با هم به معنى این که آنها همدیگر را دوست ندارند نیست. و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى این که آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد. من باور دارم . که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم. من باور دارم . که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است. من باور دارم . من باور دارم .
akhtardanesh.persianblog.ir
ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/page/life
شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. نرمش کن. بدو. کم غذا بخور. زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن. هر چند وقت یک بار نقاشی بکش. در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن. آب نبات چوبی لیس بزن. به کوچکتر ها سلام کن. شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس. زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش. به دوست های قدیمیت تلفن بزن. هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن. چای بخور و برای دیگران چای دم کن. جوراب های رنگی بپوش. مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس. به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن. با بچه ها توپ بازی کن.
akhtardanesh.persianblog.ir
جهاز عشق - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/post/181
از انباشت جهاز کهنه ی عشق. که دالان هفت توی دلم را به تنگ آورده ست. اوجی ساخته ام مدام. برای هی های توسن گریخته ی واژگانی سبز. و رام مهربان نگاهی شوند. که مژگان بلند نخوتش حتی. به طرفه ای دریغ نتواند کرد! 1587;هشنبه ۱ مهر ۱۳٩۳ ] [ ۱۱:٠٢ ب.ظ ] [ نیما اختردانش ] [ نظرات . مرکز سلامت الکترونیک ارگانمهر. تلخم اگر چه از باور انگور چکیده ام در خمره خیال این شاعران مست! کلامی کوتاه تقدیم به معلمان و اساتید عزیز. در حوالی حو ا. مرکز سلامت الکترونیک ارگانمهر. کویر دل یک دوست قدیمی. آسمان سهم من است.
akhtardanesh.persianblog.ir
شیرین ولی ... - ارگانمهر
http://akhtardanesh.persianblog.ir/post/184
در این خالی شیرین. که دلخوشم به نشئه بی نشاطی که نیست. جز به آخرین جرعه از نگاه بدرقه ات، مدیون. نه وهم فلسفه در فهم مانای تاریخ ترک آغوشت. زمانی که چیزی نمانده از هوشت. مرا بسنده نمی کند این هر دو عفریت گول. که در بسیط شبارام دلتنگی همیشگی ام. از تو و رؤیا و آشفتگی،. مرا به مرارت انس تاریخی ست. اگر چه بریده ام از پای. اگر چه که این درد. تا هنوز و همیشه. به دستار صبر و سکوت سربسته ست. نه شکوه می کنم از تو. به سودای دوباره ی دیدنت، فصلی هست. که بهار را نیز. در پدیدار بهتی شگرف خواهد برد. در حوالی حو ا.
balmer.blogfa.com
...آسمان سهم من است - 06
http://www.balmer.blogfa.com/post/17/06
آسمان سهم من است. خوشحالم ، از اینکه انسانم.و برای ابدیت آفریده شده ام. میخواهم روی چهرهام خط بکشم. تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم. یک ضربدر هم روی قلبم تا به هوس هم نیفتم! یک مداد پاک کن بده برای محو لبها. نمیخواهم کسی به هوای سرخیشان، سیاهم کند! یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم. شخم بزنم وجودم را بدون اینها راحتتر به بهشت میروم گویا! یک تیغ بده، موهایم را از ته بتراشم، سرم هوایی بخورد. و بیواسطه روسری کمی بیاندیشم! نخ و سوزن هم بده، برای زبانم. میخواهم بدوزمش به سق. بغضم را در گلو خفه کنم!
balmer.blogfa.com
...آسمان سهم من است - باران باش
http://www.balmer.blogfa.com/post/41/باران-باش
آسمان سهم من است. خوشحالم ، از اینکه انسانم.و برای ابدیت آفریده شده ام. چترت را کنار ایستگاهی در مه فراموش کن. خیس و خسته به خانه بیا. نمی خواهم شاعر باشی. همین برای هفت پشت روییدن کافیست. نوشته شده در چهارشنبه ۲۶ بهمن۱۳۹۰ساعت 22:29 توسط balmer. گاهی حالم برزخ است. نه میل بهشت رفتن دارم. نه پای از جهنم بیرون می کشم. حالم را به جامی می ریزم. دوزخم را تجربه می کنم. دوباره و می گویم حال من خوب است. وبم مخاطب خاص نداره! بقای حرمت ماست که بسوزیم و بسازیم. نه گندم نه سیب. کرفس زادگاه کورش کبیر. از قدیم تا کنون.