parsatohidi.persianblog.ir

prousha.persianblog.ir

پروشا در مدرسه - پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/post/78

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. ساعت ۸:٢٩ ‎ق.ظ روز شنبه ۱۸ آبان ۱۳٩٢. و بالاخره پروشای من هم رفت مدرسهههههههه. تو خیلی ماهیییییی .خیلی درکت بالاس و من همیشه از اینکه تو اینقدر شرایط رو میسنجی و ما رو درک میکنی شرمنده ام. اولین حرفی که یاد گرفتی س. هست , البته فقط خواندن هست و نه نوشتن.فقط به صورت صوت و پیدا کردن اون در کلمات . ریاضی ذهنی هم داری امسال که من فکر میکنم سنگین باشه اما خوب تا اینجاش رو خوب پیش رفتی و همین الان تا 100 رو به انگلیسی هم میتونی بنویسی و هم بخونی.

prousha.persianblog.ir

اواخر سال 91 - پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/post/74

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. ساعت ۱:۳٩ ‎ب.ظ روز شنبه ٢٦ اسفند ۱۳٩۱. پروشا عزیزم سالی که داره تموم میشه بسیار پر خاطره و همرا با کلی تغییرات بودی. هر بار که میخام برات بنویسم وجودم سر شار از دوست داشتن و عشق می شه با تمام وجود دوستت دارم و برای لحظه به لحظت اروز های خوب دارم. امیدوارم همه چیزخوب پیش بره و سال خوبی رو شروع کنیم. درباره : هدیه زیبایی که من و علی مدت زیادی منتظرش بودیم سرانجام صحیح و سالم به ما اعطا گشت. نیم سال دوم زندگی پروشا. دخترمون هفت ساله شد.

prousha.persianblog.ir

پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/post/80

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. ساعت ۸:٠٠ ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ٢٠ اسفند ۱۳٩٢. پروشای عزیزم سال 92 هم رو به پایانه و یواش یواش میخای سفره هفت سین رو بچینی و تخم مرغاتو رنگ کنی. سالی که گذشت توی مدرسه برات پربار بود و خداروشکر از مدرسه و مربیات راضی بودم واقعا دستشون دردنکنه! خیلی چیز یاد گرفتی و خوندن رو تقریبا یاد گرفتی .شیطونیای توی مدرسه هم که دیگه اخر سالی داره از حد میگذره.هر روز یه داستان جدید هست. دو تا از عکسایی که توی مدرسه ازت گرفتن. نیم سال دوم زندگی پروشا.

prousha.persianblog.ir

دندان هایی که می ریزند - پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/post/82

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. دندان هایی که می ریزند. ساعت ۸:٠٦ ‎ق.ظ روز چهارشنبه ۳ اردیبهشت ۱۳٩۳. عزیزم گذشت و گذشت دندونهایی که اون همه منتظر دراومدنشون بودیم و یادش بخیر با قاشق میزدم اروم به لثت تا ببینم کی در میان .هیییییییی شیش ماهگیت مامان علی جشن دندونی برات گرفت و یکی یکی منتظر دراومدن اونها بودیم.حالا مدتی بود به خاطر اینکه تو خیلی دوست داشتی دندونت بیفته و اصطلاحا بزرگ شی منم ارزو میکردم زودتر از این انتظار دربیایی و دندونت بیفته! عاشق افکارتم .که بی دلیل چی...

prousha.persianblog.ir

پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/1393/9

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. ساعت ٦:٥٥ ‎ق.ظ روز سه‌شنبه ٤ آذر ۱۳٩۳. بالاخره بیسوادی در خونه ما هم ریشه کن شد و پروشای من کلاس اولی! اگرچه که این نظر ما بزرگتراس و به نظر خود پروشا خیلی هم نیازی نیست که بره به مدرسه چون میگه من که بلدم بخونم و باسوادم. بهرحال جشن کوچولویی برای آغاز اولین سال تحصیل در منزل برات گرفتیم وکلی هم کادو گرفتی. و در حالیکه از زیر قران رد شدی راهی مدرست کردیم. خیلی خوشحالم که مدرسه جدید ثبت نام کردم و تونستم مدرسه ای که نامبر وان بود بزارمت . خلاصه...

prousha.persianblog.ir

پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/1393/2

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. اولین سال تحصیلی در مدرسه نیز گذشت. ساعت ٩:٥۸ ‎ب.ظ روز سه‌شنبه ٢۳ اردیبهشت ۱۳٩۳. سال تحصیلی پروشا هم در اردیبهشت سال ۹۳ تموم میشه. در کل سال شادی رو گذروندی و همین برام کافی بود (البته بجز دعواهایی که با بچه ها داشتی .). دندان هایی که می ریزند. اما دندونت گم شد و بهت گفتیم که فرشته دندون همیشه اولین دندونو خودش پیدا میکنه هر جا که باشه برمیداره و برات بالاخره هدیه میزاره! بهرحال همه جای تختتو گشتی و معترض بودی .اخرش هم گفتی من نمیتونم درک ...

avasoltani.persianblog.ir

سال اول زندگی - عشق مامان معصومه و بابا علی

http://avasoltani.persianblog.ir/post/2

عشق مامان معصومه و بابا علی. تولد چهارسالگی (تم باربی). تولد سه سالگی (تم تینکر بل). تولد دو سالگی (تم هلو کیتی). سال دوم زندگی (18 تا 24 ماهگی). سال دوم زندگی (12 تا 18 ماهگی). تولد یکسالگی ( تولد کفشدوزکی)- جشن قدم. قالب هاي نايت نما. ناز گلک مامان ،تو بعد از ۹ ماه انتظاری که من و بابا کشیدیم تا آوای زندگیمان را ببینیم بالاخره ۳۰شهریور سال ۱۳۹۰ ساعت ۹:۲۰ صبح پا به این دنیای قشنگ گذاشتی. به من تکیه کن! من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو سرت را بر آن بنهی! از این لحظه مرا داشته باش. آوای عزیزم در این ...

prousha.persianblog.ir

آرزوهای دخملم پروشا - پروشا دختری پر از شادی

http://prousha.persianblog.ir/post/72

پروشا دختری پر از شادی. زندگی با پروشا یعنی لحظه به لحظه عشق. ساعت ٢:۳۱ ‎ب.ظ روز یکشنبه ۱٤ آبان ۱۳٩۱. مامی جون توی این تاپیک میخام آرزوهای ریز و درشت تو رو بنویسم تا وقتی ایشالله بزرگ شدی اینا رو بخونی مطمئنم که واست جالبه. البته باید زودتر از اینا به ذهنم می رسید اما تا جایی که یادم میاد رو میگم . دوست دارم مربی مهدکودک باشم.این ارزو تقریبا از زمانی که مهد رفتی شروع شد. این روزا ارزو زیاد داری.یعنی نیمسال اول 4 سالگی. عروسی کردن .که بیشتر اوقات هم ددی رو بعنوان داماد انتخاب میکنی. بدیش اینه که اوایل حاض...

avasoltani.persianblog.ir

avasoltani - عشق مامان معصومه و بابا علی

http://avasoltani.persianblog.ir/pages/1

عشق مامان معصومه و بابا علی. تولد چهارسالگی (تم باربی). تولد سه سالگی (تم تینکر بل). تولد دو سالگی (تم هلو کیتی). سال دوم زندگی (18 تا 24 ماهگی). سال دوم زندگی (12 تا 18 ماهگی). تولد یکسالگی ( تولد کفشدوزکی)- جشن قدم. قالب هاي نايت نما. تولد یکسالگی ( تولد کفشدوزکی)- جشن قدم. تولدت یکسالگیت مبارک عزیزترینم. تولد آوا در مهد کودک. تولد کفشدوزکی آوا در منزل. آوای ژولی پولی قبل از شروع تولد (مامانی دیگه وقت حمام کردن و آماده شدنه مهمونا دارن میان ). هدیه به دوستان آوا. لباس و کفش و کلاه کفشدوزکی. تمام وجود خ...