payamade.blogfa.com

hastieno.persianblog.ir

زندگی شاید همین باشد

http://hastieno.persianblog.ir/1393/6

زندگی شاید همین باشد. پاییز که از راه رسید. از شرم و شوق. 1583;وشنبه ۱۳٩۳/٦/۳۱ ] [ ٦:۳٥ ‎ب.ظ ] [ هستی ] [ نظرات . یک توپ و یک زمین مستطیل که توری آن را دو نیم کرده است. سرویسی زده می شود. دریافتی انجام می گیرد. پاسوری پاس می دهد. مهاجمی آبشار می زند. مدافعی دفاع می کند. و توپ بین دو نیمه زمین در جریان است. تا در جایی خالی از مدافع و مهاجم و پاسور و دریافت کننده. البته در محدوده ی مستطیلی شکل فرو بنشیند. یک توپ ، یک زمین مستطیل، یک تور در وسط. و یک عالمه هیجان. چه می کند این توپ با دل تماشاگران.

serendipity89.blogfa.com

ܓܓܨدلخــوشـےها کمـــ نیستــــܓܓܨ

http://serendipity89.blogfa.com/1391/08

ܓܓܨدل من شک دارد. نه به این جمله, به کم شک دارد .ܓܓܨ. گفتنی ها کم نیست. من و تو کم بودیم. خشک و پژمرده و تا روی زمین خم بودیم. گفتنی ها کم نیست. من و تو کم گفتیم. مثل هذیان دم مرگ , از آغاز , چنین درهم و برهم گفتیم. دیدنی ها کم نیست. من و تو کم دیدیم. بی سبب از پاییز , جای میلاد اقاقی ها را پرسیدیم. چیدنی ها کم نیست. من و تو کم چیدیم. وقت گل دادن عشق , روی دار قالی. بی سبب حتی پرتاب گل سرخی را ترسیدیم. خواندنی ها کم نیست. من و تو " کم خواندیم. من و تو " ساده ترین شکل سرودن را در معبر باد ,. و " گل مریم ".

hastieno.persianblog.ir

زندگی شاید همین باشد

http://hastieno.persianblog.ir/1393/7

زندگی شاید همین باشد. ای قوم به حج رفته ، کجایید، کجایید. معشوق همین جاست ، بیایید، بیایید. معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار. در بادیه سرگشته، شما در چه هوایید. گر صورت بی صورت معشوق ببینید. هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید. ده بار از آن راه بدان خانه برفتید. یکبار از این خانه بر این بام برایید. آن خانه لطیف است ، نشانهاش بگفتید. از خواجه ی آن خانه نشانی بنمایید. یک دسته ی گل کو ، اگر باغ بدیدیت. یک گوهر جان کو ، اگر از بحر خدایید. با اینهمه آن رنج شما گنج شما باد. افسوس که بر گنج شما پرده شمایید.

hastieno.persianblog.ir

زندگی شاید همین باشد

http://hastieno.persianblog.ir/1393/3

زندگی شاید همین باشد. چای با طعم خدا. این سماور جوش است. پس چرا می گفتی. دیگر این خاموش است؟ چای تو دم بکشد. شعله اش را کم کن. دستهایت: سینی نقره ی نور. اشک هایم: استکان های بلور. کاش استکان هایم را. توی سینی خودت می چیدی. کاشکی اشک مرا می دیدی. خنده هایت قند است. چای هم آماده است. چای با طعم خدا. از دلت تا همه جا. Laquo;عرفان نظرآهاری». 1587;ه‌شنبه ۱۳٩۳/۳/٦ ] [ ٤:٠٤ ‎ب.ظ ] [ هستی ] [ نظرات . زاده سپید ترین فصل سال در سبزترین نقطه نقشه جغرافیایی ایران. و پیامی در راه. من و دنیای چولوکی. غزل غزل با تو.

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - خداحافظ ...

http://balagerefte.blogfa.com/post/160

مینویسم از روزگارم . چشم تا باز کنم فرصت دیدار گذشت. همه طول سفر یک چمدان بستن بود. مرحوم قیصر امین پور. هر آغازی پایانی دارد و هر آمدنی رفتنی . بارها بار سفر بستیم از این خانه اما لطف دوستان مانع شد . اما بالاخره لحظه عزیمتمان فرا رسید . دوست عزیزی میگفت : خوب است تغییر . آری تغییر هم خوب است و هم واجب! حذفش نمیکنم . خاطرات دارم از اینجا بودن ولو در این مدت کوتاه! تلخ و شیرین . آشنایی با عزیزانی که هیچگاه از یاد نمی بریمشان . از همین مجاز حقیقتهایی بر ما رخ نمودند که بیشتر به افسانه می مانست! هنوز انسان...

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - جای خالی مهتاب ...

http://balagerefte.blogfa.com/post/147

مینویسم از روزگارم . جای خالی مهتاب . امروز ما بودیم و یک کوه بغض . ما و یک سنگ سپید . ما و جای خالی تو . ما و سیل اشک در فراق تو . ما و عکس ماه در چارچوب قاب بر روی خاک . ما و یک جهان عشق نهفته در دل خاک . مبارک بادت دومین سالگرد عروجت . ملکوتیان را چه به خاک! یادت نرود این زمینی غل و زنجیر شده در خاک را . دو سال پیش همچین روزی ماه گرفت . و چقدر این دل تنگ بود برایت و بهانه میگرفت تو را . امروز بغض یه غربت غربت یه عاشق داشت خفه ام میکرد . نوشته شده در شنبه یازدهم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:20 توسط آنشرلی.

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - هشتمین قرار : مهر 91

http://balagerefte.blogfa.com/post/153

مینویسم از روزگارم . هشتمین قرار : مهر 91. اولین شب پاییز هزار رنگ قشنگ مبارکتان! دلتان گرم به مهر . تفالی زدیم به حضرت حافظ پیشکش حضور یکایکتان :. هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود. هرگز از ياد من آن سرو خرامان نرود. از دماغ من سرگشته خيال رخ دوست. به جفاي فلك و غصه ي دوران نرود. در ازل بست دلم با سر زلفت پيوند. تا ابد سر نكشد وز سر پيمان نرود. هر چه جز بار غمت بر دل مسكين من است. برود از دل من وز دل من آن نرود. آن چنان مهر توام در دل و جان جاي گرفت. كه اگر سر برود از دل و از جان نرود. داغ بر روی داغ .

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - سیب سرخ حوا ...

http://balagerefte.blogfa.com/post/138

مینویسم از روزگارم . سیب سرخ حوا . بنده خدا حق داشت . گاز زدن سیب هم لذتی دارد! بعضی وقتها اسراف هم بد نیست! اینکه سیب سرخ نیمه گاز زده ات را ادامه ندهی . تازه فهمیدم برخی سالها فقط یک شب یلدا ندارند! بی تو هر شبم به بلندی شب یلداست و به سیاهی چشمانم . گاهی یک دم غفلت حرکتت را به سمت مقصد عقب می اندازد آن هم د هری! یا غافر الخ طایا! اینجاست که از اسم غفرانت بیشتر از پیش خوشم می آید . نامی که امروز تو را با آن خواندم اما با سری که سنگین بود و بالا نمی آمد! خودت که میدانی . چشمانم نمی کشید اسامی اعظمت را!

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - خاطره !

http://balagerefte.blogfa.com/post/151

مینویسم از روزگارم . امروزمون هم ثبت شد . بتاریخ بیست و هفتم شهریور هزار و سیصد و نود و یک خورشیدی . ی راه دور دور . دعوت به منزل خواهر دوست عزیزمان باران جان بمناسبت میلاد کریمه اهل بیت . ی هدیه بسیار زیبا! و اولین دیدار با مادر نازنین و مهربانشان. میهمان نوازی خواهر عزیزشان و دیدن امیر حسین کوچولوی لپ کشانی نمکدون با ابروی شکسته. این بار درست ادا کردم و نگفتم امیرحسن. و البته برگشت پرخاطره و پرماجرایمان . شونصد بار زنگیدن و مزاحم دوست عزیزمان شدن . ی گوشی که بی موقع شارژ تموم میکنه! ی فرشته ی نجات .

balagerefte.blogfa.com

دل نوشته ها - دلم سوخت ...

http://balagerefte.blogfa.com/post/135

مینویسم از روزگارم . نیمه شب بود بلند شدم آرام آرام و پاورچین پاورچین رفتم آشپزخانه تا سحری را آماده کنم . اولین سفره سحری ماه مبارک را . سفره را که انداختم ناگه نگاهم افتاد به گوشه ی سفره . کتری غ ل و غ ل می جوشید . چای دم کردم . دوباره نگاهم رفت به سمت سفره و جای خالی تو! از بس غرق در لمس حس نبودنت بودم که دستم سوخت! سوزشش زیاد بود ولی بدتر از آن دلم بود . دلم سوخت . یادم هست هر سحر نجوا میکردی دعای سحر را :. ا لل ه م ا ن ی ا س ئ ل ک م ن ب ها ئ ک ب ا ب هاه و ک ل ب ها ئ ک ب ه ی. هست همه چیز هست . منتظر ...