rahiy.blogfa.com

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - یک داستان عاشقانه

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-35.aspx

از زندگی خسته شده بود. شقیقه هاش تیر می کشید . بی تفاوت به دیوار سفید خیره شده بود. چقدر خسته بود. از نگاهش پیدا بود. تنها اومیدانست. از زندگی خسته شده بود. شقیقه هاش تیر می کشید . بی تفاوت به دیوار سفید خیره شده بود. چقدر خسته بود. از نگاهش پیدا بود. تنها اومیدانست. کرد جعبه را گذاشت تو جیبش. اما طاقت نیاورد باز کرد و بار دیگر نگاهش کرد. چه قدر زیبا بود اما میدانست این زیبایی در برابر ان عزیز که دلش را سال ها بود دزدیده بود هیچ است. بقیه در ادامه مطلب. گفت: بی تو نمی گذره! گوشی را قطع کرد. چه قدرخوش...

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - خورشید آرزو......

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-52.aspx

بگذار سر به سینه من تا که بشنوی. آهنگ اشتیاق دلی دردمند را. شاید که بیش از این نپسندی به کار عشق. آزار این رمیده ی سر در کمند را. بگذار سر به سینه ی من تا بگویمت. اندوه چیست، عشق کدام است ، غم کجاست. بگذار تا بگویمت این مرغ خسته جان. عمریست در هوای تو ار آشیان جداست. دلتنگم آنچنان که اگر ببینمت به کام. خواهم که جاودانه بنالم به دامنت. شاید که جاودانه بمانی کنار من. ای نازنین که هیچ وفا نیست با منت. تو آسمان آبی آرام و روشنی. من چون کبوتری که پرم در هوای تو. یک شب ستاره های تو را دانه چین کنم.

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - انتخاب کن و امتیاز بده

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-43.aspx

انتخاب کن و امتیاز بده. وبلاگ برتر در تاپ بلاگر. وبلاگ جدیدم روش کلیک کنید مرسی. سلام گلم امتیاز بده مرسی یادت نره هاااااااا منتظرت هست مرسی. شیدایی چت بدو بیا منتظرت هستم کلیک کن بیا زود باشhttp:/ www.sheydaiichat.ir. پنجشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۰. سلام من اکبر هستم 19 سالمه از اینکه به وبلاگم سر زدی متشکرم. امیدوارم اوقات خوبی در وبلاگ داشته باشی با تشکر فراوان راستی پروفایل هم پرش کردم امیدوارم نظر یادتون نره مر30 از همه شما بازدید کنندگان محترم بازم بیایی مر30 لطفا نظر خوصوصی هم ندهید. 6- سرگرمی خالو رجبعلی.

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - یک داستان عاشقانه و واقعی...!!!

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-39.aspx

یک داستان عاشقانه و واقعی! يکي بود يکي نبود. يه پسر بود که زندگي ساده و معمولي داشت. اصلا نميدونست عشق چيه عاشق به کي ميگن. تا حالا هم هيچکس رو بيشتر از خودش دوست نداشته بود. و هرکي رو هم که ميديد داره به خاطر عشقش گريه ميکنه بهش ميخنديد. هرکي که ميومد بهش ميگفت من يکي رو دوست دارم بهش ميگفت دوست داشتن و عاشقي. مال تو کتاب ها و فيلم هاست. روز ها گذشت و گذشت تا اينکه يه شب سرد زمستوني. توي يه خيابون خلوت و تاريک. داشت واسه خودش راه ميرفت که. يه دختري اومد و از کنارش رد شد. اومد بره دنبال دختره ولي نتونست.

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - عشق .......

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-54.aspx

عشق از منو ونگاه تو تشکیل می شود. گاهی تمام من به تو تبدیل می شود. وقتی به داستان نگاه تو می رسم. یکباره شعر وارد تمثیل می شود. ای عابر بزرگ که با گام های تو. از انتظار پنجره تجلیل می شود. تا کی سکوت وخلوت این کوچه های سرد. بر چشم های پنجره تحمیل می شود؟ آیا دوباره مثل همان سالهای پیش. امسال هم بدون تو تحویل می شود؟ بی شک شبی به پاسغزلهای چشم تو. بازار وزن و قافیه تعطیل می شود. آنروز هفسین اهورایی بهار. با سلام تو تکمیل می شود. دوشنبه هشتم اسفند ۱۳۹۰. طراحی و ساخت چت روم و سایت ستایش طرح. 20-با تو خود منی.

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - خداحافظی تا 5 روز

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-42.aspx

خداحافظی تا 5 روز. سلام به همه گلهای خودم مرسی از امدنت نظر یادت نره ولی من 45 روز در کلاس های کارت سبز می رفتم حالا نوبت اردوی کارت سبز است من تا 5 روز یعنی از شنبه تا چهارشنبه نیستم تو رو خدا هر چی بعدی از من دیدن حلالم کنید من بعد 5 روز باز هم میام ومطالب عاشقانه می گزارم ولی نظریادتون نره کوچک شما هستم. جمعه سی ام دی ۱۳۹۰. سلام من اکبر هستم 19 سالمه از اینکه به وبلاگم سر زدی متشکرم. طراحی و ساخت چت روم و سایت ستایش طرح. 2-بهترین چت روم شیدایی چت. 6- سرگرمی خالو رجبعلی. 7-دختری از جنس ماه.

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - ابراز عشق ( داستان عاشقانه)

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-37.aspx

ابراز عشق ( داستان عاشقانه). یک روز آموزگار از دانشآموزانى که در کلاس بودند پرسید آیا مىتوانید راهى غیرتکرارى براى ابراز عشق، بیان کنید؟ برخى از دانشآموزان گفتند بعضیها عشقشان را با بخشیدن معنا مىکنند. برخى دادن گل و هدیه و حرفهاى دلنشین را راه بیان عشق عنوان کردند. شمارى دیگر هم گفتند که با هم بودن در تحمل رنجها و لذت بردن از خوشبختى را راه بیان عشق مىدانند. در آن بین، پسرى برخاست و پیش از این که شیوه دلخواه خود را براى ابراز عشق بیان کند، داستان کوتاهى تعریف کرد:. قطرههاى بلورین اشک، صورت راوى را خیس ک...

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - داستان عاشــقانه ی واقعی داستان عاشـــــقــانه ی کیارش با ساناز!!

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-38.aspx

داستان عاشقانه ی واقعی داستان عاشقانه ی کیارش با ساناز! مگه مغز خر خوردی؟ سیم کارتو بده من یه طوری خودم می دم اون موقع ساناز خواهر کیارشو می شناخت و به طور دوستانه می ره به طرف ساناز و باهاش احوال پرسی می کنه و به طوری که بابا و مامان ساناز نفهمه سیم کار تو بهش می ده بعدچند ساعت بعد ساناز به کیارش زنگ می زنه و. طوری که بابا و مامان ساناز نفهمه سیم کار تو بهش می ده بعدچند ساعت ساناز به کیارش زنگ می زنه وبا کیارش یه. خلاصه ساناز با دختر داییش میرن خونه کیارش هم باناراحتی میره خونه بعد یک ساعتی ساناز زنگ می...

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - سهم زندگی شما چقدره؟

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-46.aspx

سهم زندگی شما چقدره؟ سهم زندگی شما چقدره؟ دو روز مانده به پایان جهان، تازه فهمیده که هیچ زندگی نکرده است،. تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود، پریشان شد. آشفته و عصبانی نزد فرشته مرگ رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت! آسمان و زمین را به هم ریخت! جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت! به پرو پای فرشته پیچید! کفر گفت و سجاده دور انداخت! باز هم فرشته سکوت کرد). دلش گرفت و گریست به سجاده افتاد! این بار فرشته سکوتش را شکست و گفت:). بدان که یک روز دیگر را هم از دست دادی!

akbar1994.blogfa.com

♥عاشقانه ترین اکبر2♥ - بنده خدا فقط سلام كرد

http://www.akbar1994.blogfa.com/post-45.aspx

بنده خدا فقط سلام كرد. دختری از کوچه باغی میگذشت. یک پسر در راه ناگه سبز گشت. در پی اش افتاد و گفتا او سلام. بعد از ان دیگر نگفت او یک کلام. دختر اما ناگهان و بی درنگ. سوی او برگشت مانند پلنگ. گفت با او بچه پروی خفن. می دهی زحمت به بانویی چو من؟ من که نامم هست آزیتای صدر. من که زیبایم مثال ماه بدر. من که در نبش خیابان بهار. میکنم در شرکت رایانه کار. دختری چون من که خیلی خانمه. بیشت و شش ساله مجرد دیپلمه. دختری که خانه اش در شهرک است. کوی پنجم نبش کوچه نمره شصت. در چه مورد با تو گردد هم کلام.