royayeziba.blogsky.com
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسمبرای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم - یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم
http://royayeziba.blogsky.com/
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم - یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم
http://royayeziba.blogsky.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Saturday
LOAD TIME
0.8 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
19
SSL
EXTERNAL LINKS
22
SITE IP
31.3.232.171
LOAD TIME
0.781 sec
SCORE
6.2
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم | royayeziba.blogsky.com Reviews
https://royayeziba.blogsky.com
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم - یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم
royayeziba.blogsky.com
با کلاس - برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
http://www.royayeziba.blogsky.com/1392/03/26/post-29/با-کلاس
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. یکشنبه 26 خردادماه سال 1392. خیلی وقت بود نیومده بودم این ورا! بلاگاسکای چه با کلاس شدیا ا ا ااااااا. ارامشی از جنس عشق. تمام جاده را تنها بوده ام. بعد از مدت ها. الان دقیقا مشکل چیه؟ نامه ای به خدا. امید در اوج ناامیدی. راضی به رضای خدا. عکس از طاها میذارم اگه می خواین بگید تا رمز بدم بهتون ببینید. لیست کامل عناوین یادداشتها. تعداد بازدیدکنندگان : 9076. Powered by blogsky.com.
بعد از مدت ها - برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
http://www.royayeziba.blogsky.com/1391/12/16/post-27
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391. بعد از مدت ها. خیلی وقت می گذره. منم درگیر کار ها و مشکلات روزمره شدم . مشکلاتی که عادی تر از قبل هستند ولی خوب به هر حال باید باهاشون دست و پنجه نرم کرد. خوندن نظرات جدید یادم انداخت چه روزای سختی رو پشت سر گذاشتم پس صد در صد الان که سختیش یک به هزاره می تونم پشت سر بزارم. کمی نا امید بودم. ممنونم از دوستای با معرفت ببخشید دیر میام. ارامشی از جنس عشق.
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
http://www.royayeziba.blogsky.com/page/3
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. جمعه 13 مردادماه سال 1391. از نوشتن دست نکش. دوباره ناامید شدم از نوشتن. دارم وسوسه میشم ویلاگ رو بکشم. دقیقا نمی دونم باید به چی فکر کنم چه احساسی داشته باشم و . حتی نمی دونم چی بگم. خدا نکنه کسی کار کسی به بیمارستان نیفته . یا لااقل ناامید برش نگردونن. پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391. چهارشنبه 11 مردادماه سال 1391. یادمه قبلا خیلی راحت می نوشتم . دستم و میذاشتم رو کیبورد و راحت می رفت ...
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
http://www.royayeziba.blogsky.com/page/2
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. جمعه 20 مردادماه سال 1391. امید در اوج ناامیدی. دیشب شب قدر شب شهادت حضرت علی طه یه مرحله سخت رو پشت سر گذاشت . بهبودی توی حالش نیست ولی از مرگ مغزی دور شدن. شب قبلش از بیمارستان خبر دادن که فردا کمیسیون پزشکی براش تشکیل می دن و خانوادش بیان و اگر که مرگ مغزی شده دستگاه ها رو باز می کنن و اینا . صبح گفتن رفرش مغزش صفر نیست ( مرگ مغزی) ولی خیلی نزدیکه و دیگه بر نمیگرده . راضی به رضای خدا.
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
http://www.royayeziba.blogsky.com/1391/07/05/post-26
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. چهارشنبه 5 مهرماه سال 1391. در این وبلاگ و تخته کنم بهتره. دیشب (احتمالا وقتی من پست میفرستادم) دوستم فوت کرده. صبح خبر دار شدم. حالم بده . خیلی بده . چرا هی اینجوری میشه؟ ارامشی از جنس عشق. تمام جاده را تنها بوده ام. بعد از مدت ها. الان دقیقا مشکل چیه؟ نامه ای به خدا. امید در اوج ناامیدی. راضی به رضای خدا. عکس از طاها میذارم اگه می خواین بگید تا رمز بدم بهتون ببینید.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
19
اینجا پرنده بود - موبلند....!
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-30.aspx
تاريخ : دوشنبه دوازدهم مهر ۱۳۸۹ ۲۱:۱۷ بعد از ظهر نویسنده : رویا. در روستایی که پدربزرگ ما متولد شده ،یک عدد جن افسانه ای،تحت عنوان"مو بلند"وجود دارد که هروقت در شبهای تاریک هراس به سراغشان می آید،آن را گردن. موبلند بیچاره می اندازند! خب،تقصیر ما چیست که موهای بلندمان باعث شده این اکیپ دختر عمه های جلف،به ما لقب موبلند بدهند؟ نباید حالشان را بگیریم؟ قضیه از این قرار بود که در یکی از شبهای تابستانی که ما در خانه ی قدیمی پدبزرگمان در همان روستای مربوطه به سر می بردیم،کاری پیش آمد وآقایان جمع دسته. هروقت می ...
اینجا پرنده بود - نوروز.....
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-35.aspx
تاريخ : شنبه سوم فروردین ۱۳۹۲ ۲:۷ قبل از ظهر نویسنده : رویا. نوروز بر همه مبارک. بر همه ی رفقا. مخصوصا بر مانی جانی که (قرنهاست)به اینجا پرنده بود سر نزده. Weblog Themes By Pichak. ابر و باد و مهتاب (مونا جون). کسی که فراموش شد(داستان های مهناز). عاشقانه یا پر از نفرت(بردیای عزیز). این همه خاطره رو چی کار کنم(صدف جون). سیاه سپید خاکستری (نسرین). برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم(فاطمه ). عشقم تویی.(علی علی نژاد). خاطرات یک دون ژوان بازنشسته. به همین سادگی . ت مثل ترانه ( عادل عبادی ). فال و طالع بینی.
اینجا پرنده بود - من به گلهای خیالی دلخوشم...
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-37.aspx
من به گلهای خیالی دلخوشم. تاريخ : جمعه هفدهم خرداد ۱۳۹۲ ۱۶:۲۸ بعد از ظهر نویسنده : رویا. گاهی اوقات چیزای کوچیک ولی دوست داشتنی چقدر میتونن آدمو خوشحال کنن. مثلا همین الان که دارم مینویسم و به دو تا دستم که رو کیبورد تند تند جا به جا میشن و ناخونای رنگی زرد و آبیم نگاه میکنم قند تو دلم آب میشه. :) همین دو تا لاک تازه ، کافین تا بتونن سر حال نگهم دارن. یا از لاک و گوشواره های چوبی و این زر و زیورای دخترونه ی کوچولو و دلخوش کننده که بگذریم ،. من به یک احساس خالی دل خوشم. من به گل های خیالی دل خوشم. پن 1: ب...
اینجا پرنده بود - روانی
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-28.aspx
تاريخ : دوشنبه هفتم دی ۱۳۸۸ ۱۶:۷ بعد از ظهر نویسنده : رویا. صبا،پرستار تازه ی تیمارستان،روی نیمکت رنگ پریده ای در محوطه،کنار زن نشست. زن غرق در فکر بود.صبا چند باری او را دیده بود اما دوست داشت که پای صحبتش بنشیند،آخر. زن،جوان بود و زیبا،خیلی از حرکات و رفتارهایش معقول و منطقی و بی شباهت به دیوانه ها بود. آرام و با وقار بود.صبا خوب یادش نمی آمد علت بستری شدن این زن چیست،آخر دو هفته بیشتر نبود. که کار می کرد.توی صورت زن نگاه کرد و گفت:ببخشید،می تونم اسمتون رو بپرسم؟ خودتم مثل بهار خوشگلی! دو تا بچه ش رو س...
اینجا پرنده بود -
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-32.aspx
تاريخ : پنجشنبه بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۹۱ ۲۳:۲۹ بعد از ظهر نویسنده : رویا. تقصیر ما چیست که دیگر هیچ چیز عجیبی روی نداده که برایتان روایت کنیم؟ به خدا دیگر هیچ پدیده ی جدیدی وارد زندگیمان نشده! پکیج را که بلدیم،. آیفون تصویری را هم که بعد از قدری کنکاش فول شدیم،. کولر گازی را هم که بعد از کلی تلاش اطرافیان فهمیدیم که به گاز غذا درست کردن هیچ ربطی ندارد! البته،این ها را می گوییم که شما بدانید ما در چه خانه با امکاناتی زندگی می کنیم و تا چه حد متمول هستیم! حتی آسانسور هم داریم! نه سوتی عجیبی داده ایم،.
اینجا پرنده بود
http://www.mandana2000.blogfa.com/8907.aspx
تاريخ : دوشنبه دوازدهم مهر ۱۳۸۹ ۲۱:۱۷ بعد از ظهر نویسنده : رویا. در روستایی که پدربزرگ ما متولد شده ،یک عدد جن افسانه ای،تحت عنوان"مو بلند"وجود دارد که هروقت در شبهای تاریک هراس به سراغشان می آید،آن را گردن. موبلند بیچاره می اندازند! خب،تقصیر ما چیست که موهای بلندمان باعث شده این اکیپ دختر عمه های جلف،به ما لقب موبلند بدهند؟ نباید حالشان را بگیریم؟ قضیه از این قرار بود که در یکی از شبهای تابستانی که ما در خانه ی قدیمی پدبزرگمان در همان روستای مربوطه به سر می بردیم،کاری پیش آمد وآقایان جمع دسته. هروقت می ...
اینجا پرنده بود - جک شدیم رفت..............!
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-33.aspx
تاريخ : چهارشنبه یازدهم مرداد ۱۳۹۱ ۱:۱۷ قبل از ظهر نویسنده : رویا. تب فیس بوک این روزها کی را نگرفته خب؟ دلمان خواست ما هم فیسبوکی شویم! به حدی که داشت بلاگفا هم یادمان میرفت! اینروزها آنقدربی جنبه شده ایم که وقتی وبلاگ کسی را می خوانیم دلمان می خواهد لایکش بزنیم تا کامنت بگذاریم! همه چیز را فیس بوکی می بینیم! چند روز پیش خانه داییمان پرت شدیم روی کاناپه،آمدیم بگوییم:ولو شدم! از دهانمان در رفت که :shareشدم! ربطش را نمی دانیم والا! فقط مثالی بود از چگوتگی تب کریمه ی فیسبوکی ما! که هنوز هم نمی دانیم که!
اینجا پرنده بود
http://www.mandana2000.blogfa.com/9010.aspx
ما را چه به پکیج! تاريخ : جمعه نهم دی ۱۳۹۰ ۲۳:۱۵ بعد از ظهر نویسنده : رویا. پس از مدت ها تنبلی و بی حوصلگی و خلاصه این حرفها،عزممان را جزمیدیم که بیاییم و چند خطی بنویسیم،که مثلا بگوییم هنوز علائم حیاتی در ما وجود دارد و نفسی می آید و می رود و این ها. در این مدت که نبودیم(نه که نبودیم،دورادور بودیم،روی مود وبلاگ نویسی نبودیم)،حوادثی بسیاران بر ما گذشت.از غم و اندوه از دست دادن یک دوست عزیز گرفته،تا هلهله و شادی توی عروسی دخترخاله ی بابایمان و شکستن پاشنه ی کفش مبارکمان! تا قبر آ.آ.ا.آ! یعنی اگر این آقا غ...
اینجا پرنده بود - پیرزن ها همیشه هم دوست داشتنی نیستند!!
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-29.aspx
پیرزن ها همیشه هم دوست داشتنی نیستند! تاريخ : چهارشنبه سی ام دی ۱۳۸۸ ۱۹:۳۰ بعد از ظهر نویسنده : رویا. ما همچون شنی سرگردان در کویر در پی آدرسی می گردیم.از دور می بینیم که یک صف. طویلی تشکیل شده و دو تا تشخیص می دهیم:. یا نذری می دهند ،یا صف شیر است! و پاسخ درست،گزینه ی (ب) صف شیر است! دوستانی که غلط جواب دادند از دور بعدی مسابقه. همانطور که نزدیک می شویم،پیرزنی را می بینیم که(این جا ها را با احساس بخوانید! دوست داشتنی اش در آفتاب زلال برق می زند.لبخندی آسمانی به لب دارد و انگار،این خورشید. و ما برمی گردی...
اینجا پرنده بود - کره ای دیگر...
http://www.mandana2000.blogfa.com/post-26.aspx
تاريخ : چهارشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۸۸ ۲۳:۵۳ بعد از ظهر نویسنده : رویا. سلام پس از مدت ها سلام.و عیدتان(هر چند بیات شده)مبارک . مطلبی هست که می خواهیم طنزش کنیم اما ه چه می خواهیم قلممان لبخند اندود شود نمی شود.حالا ما نهایت زورمان را می زنیم که خبر مرگمان طنز نویسی کنیم اما طنزمان نمی آید . همین چند روز پیش بود که لیلا گیر داد که بیا بریم پیش یه فالگیری که من تعریفشو شنیدم و . ما هم بر آن شدیم تا با او رفته و هر چند به این جور فال ها معتقد نیستیم کمی تفریح کنیم . با رنگ هایی دیگر. به قعر شهر فرو رفتیم .
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
22
زندگی چیست؟
زندگی شوق رسیدن به همان فردایی است که نخواهد آمد. امروز می تونه روز قشنگی باشه. اگر ما هنر این رو داشته باشیم که. قشنگ زندگی کنیم . نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۵ساعت 18:14 توسط Elhamabbasi.
royayezendegi62.persianblog.ir
زمزمه های دلتنگی
1777;۳۸٧/۱/۱٦. به یاد آرزوهایی که می میرند. سکوتی میکنم سنگین تر از فریاد. هروقت دلت برایم تنگ شد به آسمان آبی و بی انتها بنگر. فردا آسمان از آن من است. همدم روزهای دلتنگی ات بهناز. پيام هاي ديگران . نی نی کوچولوی مامان و بابا. روزهای گرم با تو بودن. زيبا ترين قالب هاي وبلاگ در پرشين وبلاگ.
ღ ♥ قطعه ای از رويا ♥ ღ
ღ قطعه ای از رويا ღ. سلام دوستان خوبم ممنون که به من سر زدین. من سعي ميكنم كه در وبم بيشتر خاطره بزارم. دار,جک و حتی بعضی اوقات داستان هاي عشقي هم میزارم.اميد. وارم خشتون بياد.پروفایلم روشنه میتونید سر بزنید.نظر فراموش. مائده / شنبه بیست و هفتم خرداد ۱۳۹۱ 17:4 /. به کمکتون نیاز دارم. ما هفته ی دیگه امتحان ریاضی از صفحه ی ۱ تا ۱۲۵ داریم. میخوام بهم روش تقلب یاد بدید. اصن مگه چیز غیر قانونی هست؟ خوب راستش من تو تقلب مهارتم بالاست. حالا میخوام ازتون یک سوال بپرسم. خواهشا مثه همیشه جوابش رو توی نظرات بدید.
رویای زندگی
سلام به همه دوستای گلم. من این وبلاگو تازه درست کردم میخوام باحضور شما همیشه به روز باشم. هم اکنون نیازمند یاری سبزتان هستم"در ضمن نظر یادتون نره ". نوشته شده در پنجشنبه سوم مرداد ۱۳۹۲ساعت 13:46 توسط آرمان. خداحافظ آرمان جان خیلی دوست دارم. خداحافظ آرمان جان خیلی دوست دارم. ای کاش خودت بودی و میدیدی که دوستات دارن میان و نظر میذارن. برچسبها: خداحافظ آرمان جان خیلی دوست دارم. نوشته شده در یکشنبه دوازدهم آبان ۱۳۹۲ساعت 19:48 توسط آرمان. دلم تنگ می شود گاهی . برای يک دوستت دارم ساده! دو فنجان قهوه ی داغ!
رویاهای زیر بارون
مطالب کاربردی روانشناسی در زندگی به زبان ساده. ﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﻢ ،. ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﯽ : ﻣﮕﺮ ﺧﺪﺍﯾﺖ ﻧﺒﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺍﯾﻨﮕﻮﻧﻪ ﺑﻐﺾ ﮐﻨﯽ؟ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻣﻦ ﺑﮕﻮﯾﻢ: ﺧ ﺪﺍﯾﺎ؟ ﺗﻮ ﺑﮕﻮﯾﯽ : ﺟﺎﻥ ﺩﻟﻢ؟ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۲ساعت 11:44 توسط هدیه. تنهایی برای ادم های پاک است! وگرنه هرزه ها گه تنها نمیمانند. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم آبان ۱۳۹۲ساعت 11:40 توسط هدیه. Design By : Mihantheme. بانک جامع قالب های فارسی. بانک جامع قالب های فارسی. قالب های مهین تم.
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم
برای هزارمین بار سعی می کنم بنویسم. یه روزایی بود که نوشتن تنها راه اروم شدنم بود وای از اون روز که از نوشتن دور شدم. پنجشنبه 3 مهرماه سال 1393. یکشنبه 26 خردادماه سال 1392. خیلی وقت بود نیومده بودم این ورا! بلاگاسکای چه با کلاس شدیا ا ا ااااااا. چهارشنبه 16 اسفندماه سال 1391. بعد از مدت ها. خیلی وقت می گذره. منم درگیر کار ها و مشکلات روزمره شدم . مشکلاتی که عادی تر از قبل هستند ولی خوب به هر حال باید باهاشون دست و پنجه نرم کرد. کمی نا امید بودم. ممنونم از دوستای با معرفت ببخشید دیر میام. صبح خبر دار شدم.
(✿◠‿◠) رویای زیبا (◡‿◡✿)
نوشته شده در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۴ساعت ۱۷ بعد از ظهر توسط fsr. نوشته شده در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۴ساعت ۱۷ بعد از ظهر توسط fsr. دلم میخواهد عاشق باشد، عقلم میخواهد عاقل باشد، این میگوید زود باش، آن میگوید دور باش احساسم این روزها دوشیفت کار میکند و حقوقش را از من میگیرد. نوشته شده در سه شنبه چهارم اسفند ۱۳۹۴ساعت ۱۸ بعد از ظهر توسط fsr. Design By : RoozGozar.com.
**ارزوهاي ريز و درشت يه جوجه روانشناس**
ارزوهاي ريز و درشت يه جوجه روانشناس*. ما ميتوانيم زندگي را ان طور كه ميخواهيم بسازيم و از ان لذت ببريم. پیش به سوی کاهش وزن. متاسفانه نه کسی بهم سرمیزنه و نه من به کسی سر میزنم.خخخخخخ. کلا اینجا انحصارا فقط واسه خودم مینویسم. مخاطب وبلاگم خودمم. خب دوستان پس با این برنامه ریزی تا 23 شهریور باید به وزن 62 حداقل رسیده باشم با ورزش و رژیم مناسب وگرنه کم کاری کردم. کالریم در حال حاضر 1100 هست اما تمرکزمو بیشتر روی ورزش میخوام بزارم تا رژیم. دوست داشتید سربزنید و نظر بزارید.فعلا بای. تعیین اهداف و برنامه ها.
حرفایی از سر دلتنگی
حرفایی از سر دلتنگی. از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟ دلم بدجور شکست مثله غرورم. پر و بالم شکست وقتی تو رفتی. نمی تونم بگم خیلی صبورم. نمی تونم بگم خیلی صبورم. از این شکسته تر دیگه چی میخوای؟ تک و تنها و بی صدا شکستم. یه عمره تنها نشستم پای دردام. پر و بال تو رو اینجا نبستم. می دونی چه حسی داره وقتی. بسوزی و بسازی و بمیری. تک و تنها بشینی پای عشق اما. نباشی حقتو از دل بگیری. منو دیدی ولی کاری نکردی. نگفتی این شکستن درد داره. مهم نیست آخرش بد میشه یا خوب. همیشه قصه یه نامرد داره(قصه یه نامرد داره). خرس خوا...
(✿◠‿◠) رویای زیبا (◡‿◡✿)
آدم عشقشو یادش نمیره! فقط یاد میگیره راجبش کمتر حرف بزنه ، بهش کمتر فکر کنه ، دلش کمتر تنگ بشه! سه شنبه ۲۸ خرداد۱۳۹۲ ] [ 22:33 ] [ royayezibaaa ]. سلام بچه ها خوبید مرسی ازاینهمه لطفت و محبتتون تصمیم گرفتم وبم پاک کنم اما مطمئن باشید ادرس وب جدیدمو به کسایی که دوست دارم باهاشون درارتباط باشم میدم مرسی ازهمتون دوستون دارم به امید دیدار. چهارشنبه ۲ بهمن۱۳۹۲ ] [ 17:42 ] [ royayezibaaa ]. تا اطلاع ثانوی تعطیل. دوشنبه ۱۱ آذر۱۳۹۲ ] [ 20:3 ] [ royayezibaaa ]. از همان ابتدا دروغ گفتند! بیا باهم حرف بزنیم،.
royayezibayeman
برای رویاهای یخ زده ام. این زمستان قصد دل کندن ندارد! برای رویاهای یخ زده ام. این زمستان قصد دل کندن ندارد! تا اطلاع ثانوی خوردن شیرینی جات برای اینجانب ممنوع می باشد. چون وقتی من شیرینی و شکلات می خورم. عرشیا صورتش جوش می زنه. دوشنبه 24 بهمن 1390. روز 22 دی برای اولین بار عرشیا رو بردیم مرند خونه بابای شوشو. عرشیا تمام راه رو خوابیده بود. وقتی هم رسیدیم خونه حسابی با آقا جون و دختر عمه هاش بازی میکردو می خندید. از آقا جون و عمو نوری هم پاگشا گرفت. دوشنبه 24 بهمن 1390. یه عمل جراحی کوچولو. جمعه 9 دی 1390.
