shoruedobareh.blogfa.com

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ -

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/post/48

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. سلامی به گرمیه این روز ها. سلامی به سردیه قلب ها. سلامی به تاریکیه دل ها. سلامی به وسعت دروغ ها. سلام های این دوره زمونه. و اما پایانی تلخ. پایانی که کاشکی شروع نمیشد. روز ها میگذرند و افکار ها. بیشتر درگیر میشند و دروغ ها زیاد تر. کسی به کسی کمک نمیکنه. وقتی این حرفای دل رو میزنم. یاده حرف پدر ژپتو میوفتم. دنیای آدم ها سنگیست. سنگی که نه به درد میاد نه میشکنه. دیگر آن رابطه های عاشقانه کجاست. آن مردم صمیمی کجان؟ هرکس به فکر خودست و بس.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/1392/06

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. بازم مثل همیشه سلام میکنم. ولی هرچقدر سلام کردم. آخرش گفتن خداحافظ و تمام. سلام سلامتی ک نیاورد برام هیچ. یه کوله بار غم و درد و بدبختی برام اورد. شاید تقدیر ما اینه. شاید سرنوشت اینو برام خواسته. شاید از همون اول ما باید جز بدبخت های این روزگار میشدیم. حسرت با تو نبودن. حسرت دوری از تو. اما تمام این ها حسرت است. چیزی ک واقعی است. تنهایی بدون توجیه من است. تیشه به ریشم نزن. همه چیز ممنوع است. روز ها و شب ها گذشت. روز ها مدفون در انتظار.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ -

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/post/53

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. حداقل تا اطلاع ثانوی. درد و دل هام. میمونه واسه خودم و خودم. چی تو این دل لامصبم میگذره. ولی مطلب های قبلی میمونه. کسی هم دیگه کامنت نذاره. در واقع نمیام ک بخوام جواب بدم. دیگه هیچوقت سر نمیزنم. دیگه مهم نیست بود و نبودم. از همه کسانی که ناراحتشون کردم. خشک بودم و خشن. واقعا عذر میخوام از یکایکتون. ممنونم از کسانی که پای حرف های دلم نشستن و خوندن. برام کامنت میذاشتن و تشویقم میکردن. در ناراحتی هام کنارم بودن. با خدا باش و پادشاهی کن.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ -

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/post/58

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. ی سلامه پر از حرف. ی سلامی که اگه بخوام حرفاشو بزنم. واسه خودم میشم یه ناشر کتاب. کتابی که مثل بمب توی جهان صدا بده. کتابی که وقتی بازش میکنم. شروع میکنم به دوره کردنش. دلمو مثل ی بمب ساعتی عذاب میده. هر لحظه میترسم بترکه. ولی نمیتونم حدس بزنم کی. هر ثانیه امکانش هست. دیگر به حضور آدم های اطرافم. حتی قادر به فکر کردن هم نیستم. تلخ تر از همیشه. از همه ی آدم ها بریدم. میتوانم درد و دل هایم را بنویسم. شب هایی میشود که من. تهی است از تو.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/1392/11

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. بازم من اومدم یه مشت خاطرات مزخرف. بازم من برگشتم با ی دل پر. بازم من برگشتم با زخم های قدیمی. ازم من موندم و این وبلاگ خاک خورده. بازم من موندم و این صحفه ی دفترم. ازم من موندم و این حرف های دل. چون بگذرد غمی نیست. پنج ماهی میشه نیستم. نج ماه دردسر ساز. پنج ماهی که توش اسمی از آرامش نبود. پنج ماهی که برام عین پنج سال گذشت. محرم اومد و رفت. ادش بخیر شبا تو هیئت ها. نمیدونم چطوری ولی گذشت. روز اول محرم یادمه. با خودم و اقام ی عهدی بستم.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ -

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/post/57

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. یکبار دیگه اومدم سلام کنم. سلامی که پشتش درده. سلامی که گاهی وقتا میگم. وقتی فردا باید بگی خداحافظ. وقتی فردا دیگه پیشت نیست. وقتی دیگه نیست که بهش سلام کنی. این ، این چرا ها. به جز فکر و غصه هیچی برام نداره. پس بدون دلیل سلام. سالی که خیلی ها درد کشیدن. سالی همراه با غم. سالی پر از سیاهی. سال 92 برای من. تیرگی این سال رو هیچ موقع یادم نمیره. اگه گذشت پس چرا این خاطرات لعنتی ولم نمیکنن؟ چرا دارن جلوی چشمام رژه میره؟ بوی تهوع و کثافت میده.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/1392/07

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. حداقل تا اطلاع ثانوی. درد و دل هام. میمونه واسه خودم و خودم. چی تو این دل لامصبم میگذره. ولی مطلب های قبلی میمونه. کسی هم دیگه کامنت نذاره. در واقع نمیام ک بخوام جواب بدم. دیگه هیچوقت سر نمیزنم. دیگه مهم نیست بود و نبودم. از همه کسانی که ناراحتشون کردم. خشک بودم و خشن. واقعا عذر میخوام از یکایکتون. ممنونم از کسانی که پای حرف های دلم نشستن و خوندن. برام کامنت میذاشتن و تشویقم میکردن. در ناراحتی هام کنارم بودن. با خدا باش و پادشاهی کن.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ -

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/post/55

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. بازم من اومدم یه مشت خاطرات مزخرف. بازم من برگشتم با ی دل پر. بازم من برگشتم با زخم های قدیمی. ازم من موندم و این وبلاگ خاک خورده. بازم من موندم و این صحفه ی دفترم. ازم من موندم و این حرف های دل. چون بگذرد غمی نیست. پنج ماهی میشه نیستم. نج ماه دردسر ساز. پنج ماهی که توش اسمی از آرامش نبود. پنج ماهی که برام عین پنج سال گذشت. محرم اومد و رفت. ادش بخیر شبا تو هیئت ها. نمیدونم چطوری ولی گذشت. روز اول محرم یادمه. با خودم و اقام ی عهدی بستم.

ice-l0ve.blogfa.com

ღミღ ἔṩђʛђἔ...ẏᾄќђἷ ღミღ

http://www.ice-l0ve.blogfa.com/1392/04

ღミღ ἔṩђʛђἔ.ẏᾄќђἷ ღミღ. ºO Ƹ Ӝ Ʒ [ [ αløɴe ℓø ε ] ] Ƹ Ӝ Ʒ. . . . Oº ‘. دلم بازم حرف داره. بازم میخواد خودشو خالی کنه. بازم میخواد بگه چی میگذره بهش. بازم میخواد دستامو وادار به نوشتن کنه. میخواد بگه هنوزم دوستت دارم. این دل لعنتیه من. قبلا هرصبح که از خواب بلند میشدم. باهام حرف تازه میزد. خوابی تو چشام نیومده. یکسره درحال گله و شکایته. تنهات گذاشت و رفت. تو باعث شدی خیلی بلا ها سرش بیاد. اما گوشش بدهکار نیست. ول کن من نیست. هر روز از چشمام تمنا میکنه که. اشک بریزه تا آروم شه. از دست و پام خواهش میکنه که.