tanha-dar-baran-4.blogfa.com
ترنم بارانترنم باران -
http://tanha-dar-baran-4.blogfa.com/
ترنم باران -
http://tanha-dar-baran-4.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
1.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
1
SSL
EXTERNAL LINKS
43
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
1.281 sec
SCORE
6.2
ترنم باران | tanha-dar-baran-4.blogfa.com Reviews
https://tanha-dar-baran-4.blogfa.com
ترنم باران -
tanha-dar-baran-4.blogfa.com
BLOGFA
http://www.tanha-dar-baran-4.blogfa.com/Profile
پروفایل مدیر این وبلاگ فعال نیست.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
1
بازیابی ایام - دل نوشته ها
http://orooj-a.persianblog.ir/post/161
يا من بابه مفتوح للطالبين. یک اربعین اسیر بلایم، اسبر عشق. یک اربعین دچار فراتم، دچار تو. صبح - خانه پدری:. آماده می شدم برای رفتن به اداره. تکرار آماده شدن های روزهای پیش از این روزها. همان کارها، به همان ترتیب،. چقدر زود خاطره می شوند روزانه های پیش از اینمان. امروز خانه پدری را همانگونه که بود پیش از این، حس کردم. اما چیزی درونم گم بود. پن: یکسال می شود امروز اگر به فرض تاریخی خودمان نگاه کنیم. شکر خدا را برای این یکسال و همه سالهای پس از این. یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸٩. در نظر بازی ما. بی تار و پود.
دل نوشته ها
http://orooj-a.persianblog.ir/1389/9
يا من بابه مفتوح للطالبين. نمی دانم چرا مجنون کار را تمام نمی کرد، فقط کافی بود که یکروز که لیلی از کوچه پس کوچه های شهر گذر می کرد، همه چیز را به او بگوید. به او بگوید که هیچ عاشقی چون او مجنون نشده است. به او بگوید که هرچه داشته در قمار عشق او باخته و تنها یک جان برایش مانده. به او بگوید. نمی دانم چرا وقتی او را می دید، این چیزها را نمی گفت! تنها غرق در تماشایش زیر لب زمزمه می کرد: سبحان الله، سبحان الله! براستی که تنها برازنده توست که تمام عالم را مجنون خود کرده ای! گفت او می داند. یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸٩.
کمکــــــــــــــــــ - دل نوشته ها
http://orooj-a.persianblog.ir/post/168
يا من بابه مفتوح للطالبين. مدتیه که نمی تونم وبلاگ هایی که مربوط به بلاگفا هست رو باز کنم. کسی می تونه راهنماییم کنه؟ بخاطر همین مشکل نمی تونم به دوستان بلاگفایی سر بزنم و شرمندشونم. 1777;۱:۱٠ ق.ظ ; شنبه ۱۱ تیر ۱۳٩٠. من : باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران، صبر بلبل بایدش. یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸٩. در نظر بازی ما. آیینه ها دچار فراموشی اند. بی تار و پود. متی ترانا و نراک. معصومیت از دست رفته. ردپای لحظه های من و تو. زندگی در جریان است. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان.
سال نو/انسانم آرزوست - دل نوشته ها
http://orooj-a.persianblog.ir/post/165
يا من بابه مفتوح للطالبين. همه چیز داره تازه و نو میشه" ". کلیشه ای ترین جمله این روزها.شاید خیلی راحت از کنارش بگذریم بخاطر تکرارهای مکرر. اما وقتی تازگی ها و طراوت ها رو میبینی، حتی شمشادهای کنار خیابون رو تماشا می کنی و میبینی که برگای ریز و تازه و با طراوتشون، همه ی حس تازه شدن رو بهت القا می کنن، اون موقع با همه وجودت می فهمی که این " کلیشه ای ترین جمله" چه مصداقی داره. یا مقلب القلوب و الابصار. حول حالنا الی احسن الحال. من : باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران، صبر بلبل بایدش.
ميكده ي بي باده... - تو یادت نیست...آنجا اولش بود
http://www.naghuse-biseda.blogfa.com/post-28.aspx
ميكده ي بي باده. تو یادت نیست.آنجا اولش بود. در کدامين ايينه مي توان تو را جستجو کرد؟ در کدامين چشمه زلال مي توان تو را ديد؟ در کدامين راه نرفته تو را مي توان پيمود؟ سهم من از تو چيست؟ گلدان خالي کنار پنجره ؟ نوشته شده در چهارشنبه ۳ شهریور۱۳۸۹ساعت 3:17 توسط مائده. به نام او که مرا دیوانه ی تو و تو را دیوانه ی دیگری کرد. احساس غریبی دارم .دلم برای تو تنگ است بوی عطر تو در فضای ذهنم پیچیده.کاش می شد می فهمیدی بی تو چه دردی می کشم.این است که می گویم مجنون شده ام! حالا ستاره ی آسمان کدام بی ستاره ای شده ای؟
ميكده ي بي باده...
http://www.naghuse-biseda.blogfa.com/87071.aspx
ميكده ي بي باده. می نويسم تو رو با بغض با همين دستای خسته ام. می نويسم تا بدونی من هنوز ياد تو هستم. می نويسم از رهايی از نگاه عاشقونه. از اميد عشق و خوبی توی اين دوره زمونه. می نويسم تو رو با اشک روی بی تابی مهتاب. يا که با دل شکسته رو گل های زرد آفتاب. می نويسمت با ترديد روی تنهايی پونه. می نويسم گل مريم قصه ی عشقو می خونه. می نويسم از ترانه توی اين سکوت مهتاب. از دوتا چشمای خسته ام که واسه توشده بی تاب. می نويسمت با احساس روی تک درخت خونه. شايد اون دستای سردت قدر عشقمو بدونه. می نويسم از جدايی. هفته س...
دل نوشته ها
http://orooj-a.persianblog.ir/post/163
يا من بابه مفتوح للطالبين. 1641;:٢٩ ق.ظ ; یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸٩. من : باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش بر جفای خار هجران، صبر بلبل بایدش. یکشنبه ۱ اسفند ۱۳۸٩. در نظر بازی ما. آیینه ها دچار فراموشی اند. بی تار و پود. متی ترانا و نراک. معصومیت از دست رفته. ردپای لحظه های من و تو. زندگی در جریان است. شبکه اجتماعی بهشت من. باشگاه مدیران و متخصصان. لیست وبلاگ های فارسی. زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست* هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود* صحنه پیوسته بجاست* خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد .
ميكده ي بي باده...
http://www.naghuse-biseda.blogfa.com/87043.aspx
ميكده ي بي باده. که دلداده ات را با غمی جان فرسا. و بار گرانی از. اندوه و دوری تنها گذاشته ای و خود. در سرزمین مهر و محبت مأوا گرفته ای. نمیدانم از که باید گله کنم؟ از تو یا از بخت بد خودم. با من سر ستیز داردو مرا از من دور ساخته است. ای کاش میتوانستی به عمق تنهایی ام. ببری و ذره ای به احساسم واقف شوی . ای کاش ناله ام در گوشت چون صدای ناقوس به. صدا در می آمد و تو را وا میداشت تا بر من اندیشه. کنی و به یاد آوری که گفتم :. بدون تو قادر به زندگی نیستم و خود را کامل نمیدانم". تو در آن است به بهار تبدیل کنم.
ميكده ي بي باده...
http://www.naghuse-biseda.blogfa.com/87051.aspx
ميكده ي بي باده. هیچی برام باقی نذاشتی. شهریور سال ۸۶ بود که باهاش آشنا شدم. می گفت دوستم داره. یه شب مثل همه شبا. بهم زنگ زد مثل خیلی وقتا. دعوتم کرد مثل گاهی وقتا. به عروسیش مثل هیچ وقت. وقتی علتش رو ازش پرسیدم گفت:. When you have a pain. If you don't tell a friend. It's a kind of. نوشته شده در دوشنبه ۷ مرداد۱۳۸۷ساعت 22:35 توسط مائده. به نام او که مرا دیوانه ی تو و تو را دیوانه ی دیگری کرد. حالا ستاره ی آسمان کدام بی ستاره ای شده ای؟ روی قلب چه کسی پا گذاشته ا ی؟ مشکل مشکل من است. دلم برای تو تنگ است!
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
43
آخرين مرغابي بركه تنهايي
آخرين مرغابي بركه تنهايي. تنها بودن را دوست دارم زيرا. بودنم را هیچ کس باور نداشت. هیچ کس کاری به کار من نداشت. بعد مرگم حک کنید بر روی سنگ. با خطوطی نرم و زیبا و قشنگ. آنکه اکنون خوابه در این گور سرد. بودنش را هیچ کس باور نکرد. مطلب زیبا از دوست خوبم رضا). نوشته شده در ساعت 9:13 توسط آرش. روزهايي که فقط به جدايي فکر مي کنم . به اشکهايي که سرازير ميشه و هيچ چاره اي براشون نيست . فکر مي کنم چرا آدم " عاشق " ميشه . و چرا بعدش بايد " جدايي " رو تجربه کنه . جدايي . فکر ميکنم بزرگترين غم عالمه. ببين چقدر درهم...
تنهایی
سه شنبه یکم مرداد 1392 10:20 رسول ترقی خواه. سه شنبه یکم مرداد 1392 10:12 رسول ترقی خواه. آرزویم برای دوستانم این است که در میان مردمی که می دوند. آرام قدم بردارن برای زندگی! صبور و محکم و در سکوت! سکوتی که سرشار از حرفهای ناگفتنیست، که ارزش بسیاری ازکلمات در نگفتن. که گاهی هر چقدر هم تلاش کنن برای ثابت کردن خودشان مردم معمولا آنگونه که. دوست دارند تو را " خواهند دید نه آنچه که خود هستی، و نه واقعیت تو را! پس آرام گام بردار با کوله باری از رویاها و افکار و خاطراتت و در خلوت. خود همانی باش که می خواهی.
تنها دلیل
يعني وصل شيرين دو لب بوسه. يعني خفته در اعماق شب. يعني مستي از مشروب عشق بوسه. يعني آتش و گرماي تب. يعني لذت از دلدادگي لذت از شب , لذت از ديوانگي. يعني حس طعم خوب عشق طعم شيريني به رنگ سادگي. آغازي براي ما شدن لحظه اي با دلبري تنها شدن. سرفصل كتاب عاشقي بوسه. رمز وارد دلها شدن. آتش مي زند بر جسم و جان بوسه. يعني عشق من , با من بمان. شرم در دلدادگي بي معني است بوسه. بر مي دارد اين شرم از ميان. طعم شيرين عسل از بوسه. است پاسخ هر بوسه اي يك بوسه. بهترين هديه پس از يك انتظار بشنويد از من فقط يك بوسه. خدا جو...
tanha-dalile-bodanam.blogfa.com
کلبه تنهایی
ابن وبلاگ قبلا مال عشقم بود اما . . . اما حالا تنها شدم . . . . . . حالا برای دلم می نویسم ، برای اونی که نیست . . . . . . سرت سلامت . . . . . این وبلاگو درست کردم تا وقتی چشمام گریونه ، وقتی یادش می افتم بیام اینجا و یکم راحت بشم. فقط حرفای دلمو می نویسم ، حرفایی که اگه بود بهش می گفتم . . . . . . . ممنون از اونی که میاد حرفای دلمو می خونه باعث می شه تا آروم بشم . . . . . . . تاريخ : شنبه یکم مهر 1391 21:8 نویسنده : تنها. بعد 8 ماه دوباره. تاريخ : جمعه بیست و هفتم اردیبهشت 1392 2:53 نویسنده : تنها.
tanha-dalile-budanam.blogfa.com
تنها دلیل بودنم
را براے کسے مینویسم که. عاشقانه مرا دوست دارد. کسے که عشق را میشناسد. و لایق عشق ورزیدن است. کاش می فهمیدی وبلاگ تمام زندگیم. آخرین حرف دل خودم. با صدای تپش های. تا كوكم تمام نشده! تاريخ : یکشنبه 1392/04/23. 1:41 نویسنده : شجاع. چ شم های ت. با چ شم های ت. کاندید ش ده ای،. من و مرد م. برچسبها: حرف دل خودم. تاريخ : یکشنبه 1392/04/23. 1:29 نویسنده : شجاع. مینویس م براے خودم. براے دلم ، برای یکے که. غریبه بود ،آشنا شد. عادت شد، عشق ش د. هستے ش د، روزگار ش د. تاريخ : یکشنبه 1392/04/23. 1:18 نویسنده : شجاع.
ترنم باران
به نام آن که دوستی را بنیان نهاد. هرگاه که نامت را بر زبانم جاری میکنم انگار که تمام بغض های قفل شده ام را کلیدی پیدا میشود. من تو را در تمام رنگدانه های زندگی ام نقش زده ام. هرگاه که دیدمت از تمام خودی ها گذشتم و تو شدم. زبانم از وصف دل کوتاه است و گونه هایم از اشک شرمسار. تو در انتهای قصه ی زندگی من چه خواهی شد؟ و کاش این انتظار خسته کننده به پایان میرسید خوب من. نوشته شده در پنجشنبه ۱۲ دی۱۳۹۲ساعت 11:30 توسط رویا. امروز موهایم را کوتاه کردم.فکر میکنی شوخی میکنم؟ به نام آن که دوستی را بنیان نهاد. شاید ا...
فرشـــتــه تنــها
مرغ افسانه (سهراب سپهری). پنجره اي در مرز شب و روز باز شد. و مرغ افسانه از آن بيرون پريد. ميان بيداري و خواب. بيراهه فضا را پيمود،. و كنار مردابي به زمين نشست. تپش هايش با مرداب آميخت. مرداب كم كم زيبا شد. گياهي در آن روييد،. گياهي تاريك و زيبا. مرغ افسانه سينه خود را شكافت:. تهي درونش شبيه گياهي بود . شكاف سينه اش را با پرها پوشاند. خلوت شفافش كدر شده بود. از روي زمين پر كشيد،. بيراهه اي را پيمود. و از پنجره اي به درون رفت. انتظاري در رگ هايش صدا مي كرد. مرغ افسانه از پنجره فرود آمد،. سينه او را شكافت.
*DoKhTaRe TaNhA *
بغضهای کهنه ی من. اگر بیدار شوند درد دارند. می دونست دلم اسیره ولی رفت. می دونست گریه ام می گیره ولی رفت. می دونست تنهایی سخته ، می دونست. می تونست باهام بمونه ، نتونست. می دونست دلم شکسته ولی رفت. غم اون تو دل نشسته ولی رفت. وقتی مجازی دل بستی. و مجازی عاشق شدی. منتظر روزی باش که. و واقعی تنها بمونی ! وقتی ازم می پرسی که خوبی؟ و من میگم: ای بد نیستم. پس نگو خدا رو شکر! گاهﮯ دلم آنقدر از زندگﮯ. سیر مﮯ شود ڪہ. مﮯ خواهم تا اوج آسماט پرواز ڪنم. و روﮮ ابرها دراز بڪشم! مثل ماهﮯ حوضماט ڪہ. دیگر به کسی نمی گویم:.
tanha-dar-shabe-sard.blogfa.com
تو برای همه عمرم
تو برای همه عمرم. عشق باور قلبی من است اما دور از ذهن تو. خدا مارو برای هم نمی خواست. فقط میخواست همو فهمیده باشیم. بدونیم نیمه ما مال ما نیست. فقط میخواست نیمه مونو دیده باشیم. تموم لحظه های این تب تلخ. خدا از حسرت ما با خبر بود. خودش مارو برای هم نمی خواست. خودت دیدی دعامون بی اثر بود. چه سخت مال هم باشیم و بی هم. می بینم میری و می بینی میرم. تو وقتی هستی ، اما دوری از من. نه میشه زنده باشم نه بمیرم. نمیگم دلخورم از تقدیر اما. تو میدونی چه دلگیر این عشق. فقط چون باید دیر می رسیدیم. نوشته شده در 90/01/19.
تنها در سکوت
این هفته اصلا حالم خوب نبود و هیچکی هم نفهمید. دلم به آخر هفته خوش بود که بچه ها میان یه کم دور هم جمع خوش میگذرونیم و کمی آروم میشم. ولی بی معرفتها برنامه رو کنسل کردن و خیلی هم بی تفاوت از من گذشتن. منی که بخاطرشون و اینکه آخر هفته مرخصی باشم اینجا کلی جر و بحث کردم و آخرش از بالا استعفا دادم و با کم شدن 100000 تومان از حقوقم بهای سنگسنی پس دادم. الان هم در تنهایی هام تا جان داشتم اشک ریختم و مثل همیشه هیچکی نمی فهمه. کاش کسی به من هم اهمیت میداد یا حداقل منو می دید. باز هم همون حس اضافه بودن دارم.
