tanha1.blogfa.com
تنها ترين تنهاي دنياي تنهاييتنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم !
http://tanha1.blogfa.com/
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم !
http://tanha1.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Tuesday
LOAD TIME
0.7 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
61
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.656 sec
SCORE
6.2
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي | tanha1.blogfa.com Reviews
https://tanha1.blogfa.com
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم !
tanha1.blogfa.com
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - دگر بار
http://www.tanha1.blogfa.com/post-29.aspx
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! دلم مدتیست در جدال با غرورم رخست گریه می خواهد و غرورم است که از قدرتمندی غم سر تسلیم فرو آورده و صدای فریاد های نیرومند غم در وجودم طنین انداخته. ای کاش بودی باز در کنارم تا با نسیم دلنواز صدایت ، آبی میگشتی بر آتش جانم . اما صد افسوس که رفتی و حتی قطره ای در فکر آتشی که بر جانم فکندی نبودی که رسم روزگارست اینگونه . نوشته شده در پنجشنبه ۱۳ بهمن۱۳۸۴ساعت توسط تنها ترين. من تنها ترین تنهای دنیای تنهاییم! وبلاگ سزار عزیزترین دوستم.
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - من می دانم !
http://www.tanha1.blogfa.com/post-35.aspx
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! شاید فکر می کردی که کسی نمی داند؟ اما من می دانم ، می دانم که خسته ای . خسته از فراز های بی نشیب زندگی که خود را محکوم به طی آن می بینی و می دانم که گرمای روح لطیفت تاب سرمای میله های قفس دنیا را ندارد ،. آن چشمان زیبایت چرا خسته می نگرد؟ آنچنان که گویی سالهاست منتظر است و هنوز نیامده . نگاهم که می کنی در ظلمات چشم هایت گم می شوم ،. ادامه می دهم . غرق تر می شوم . و به عمق دلت می رسم . وای که چه طوفانی برپاست! وصیت می کنم که پس از م...
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - باز بازگشت ...
http://www.tanha1.blogfa.com/post-39.aspx
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! بازگشت به مسیری که ای کاش ترکش نمی کردم ، و صد افسوس که کردم . هزاران بار خواندم و تو گفتی که مسیرم را گم مکنم که هدف جز دراین سیر نیست ، اما . مرکب غرورم را افسار گسیخته تازاندم و تو نیز دم مزدی ، که گر این بار نیز ناجیم بودی شاید دگر باری نبود تا این کودک لجباز خوب را از بدان. پشت درب ایستاده ام . دربی از شرم ورود ، شرم از رویت که ماه جلوه ای از اوست ، شرم از آنچه می دانستم بد است و کردم ، و حال دوازه ای ساخته در بر رویم.
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - این بار ...
http://www.tanha1.blogfa.com/post-41.aspx
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! شاید این بار بروم از این دیار. شاید آزاد کنم تن خود از تن بار. شاید این بار اگر ، باز هم متولد بشوم. دیگر هرگز من نکنم هوس دیدن یار. شاید اصلا ، خواستم که نباشم این بار. صاحب ان قلب شکسته شده در هر دیدار. شعری از: تنهاترین تنهای دنیای تنهایی. نوشته شده در چهارشنبه ۳۱ مرداد۱۳۸۶ساعت توسط تنها ترين. من تنها ترین تنهای دنیای تنهاییم! وصیت می کنم که پس از مرگم تمام داراییم با من خاک گردد تا شاید این بار سنگین را دیگر کسی تجربه نکند!
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي - شرح فراق و درد و تب ...
http://www.tanha1.blogfa.com/post-30.aspx
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! شرح فراق و درد و تب . عاشقي شرح فراق است، امروز. معشوقه دليل زخم قلب است، امروز. دنيا و عالم گر بريزي بر پايش. تضميني نيست كه با دلت باشد هر روز. در رسم زمانه دل شكستن با گرز. مسئوليت خطير دلدار است هر روز. گر ديدي دست يارت در ميان دستان دگر. غمگين بشوي عامل قهر يار است، امروز. سر بزير انداز نگير سراغي از يارت. كه يار را گر حوصله باشد با توست، هر روز. عشق دست چندم بودن در دل يار. عرف كار طبيعت نامرد است، امروز.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
من مست می عشقم
http://www.ghoroobe-zendegi.blogfa.com/8503.aspx
من مست می عشقم. اشک در چشمان من طوفان غم دارد ولی خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من. نوشته شده در سه شنبه سی ام خرداد 1385ساعت 10:58 توسط سپیده. بسيار سخت است و غريب ، بر سر دوراهي آشنا شدن . شايد اگر در مسير زندگي بعد از اين دو راهي آشنا شده بوديم مقصدمان بهترين ها و خوشترين ها بود. اما كم بود سهم من در سرنوشت تو كه خود اين كاستي را خواستي . هرچه بود تمام شد و وقت تسويه حساب رسيد! تمام لطف هاي لطيفت را چون ديني بر گردن دارم و گرفتم مزد كاري را كه اگر برايت كرده ام از خنده هايت و روي شادت . خسته از طوف...
اللهم ارزقنی توفیق الشهاده
http://www.yakhameney.blogfa.com/9106.aspx
امام رضا (ع) میفرمایند: هرکس نتواند به زیارت من بیاید، برادرم را در ری یا خواهرم را درقم زیارت کند که ثواب زیارت مرا در مییابد . میلاد کریمه اهل بیت ، دخت موسی بن جعفر را تبریک عرض میکنم. نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم شهریور ۱۳۹۱ساعت 23:12 توسط دانیال گودرزی. به جان تو که جان در پیکرم نیست. بسیجی بودنم را باورم نیست. از آن ترسم بسیجی ها بفهمند ،. شهادتدرخور این پیکرم نیست. از همه تا به همه.هیچ. سیج واژه ای به وسعت یک دریا. دل نوشته های عاشورایی. سندس دختري در جستجوي حقيقت. نيشتر روي چشم قلدران.
اللهم ارزقنی توفیق الشهاده
http://www.yakhameney.blogfa.com/9010.aspx
السلام علیک یا زینب کبری س. ما مثل زلف نیزه نشینان کاروان از کربلا به کربلا پریشان زینبیم. اربعین سالار شهیدان بر امام زمان عج و یارانش تسلیت باد. دلم برای کربلا تنگ است . نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم دی ۱۳۹۰ساعت 20:12 توسط دانیال گودرزی. صفر زره رسید و عمه سادات پشت درب دروازه شام. یا الله زینب و بازار شام ردشدن از کوچه یهودی ها. متن زیر برای یاداوری روزهایی که گذشت میباشد تقریبا برای دی ماه دو سال پیش. اینجا کوفه نیست احمق هاااااااااااا. السلام علیک یا جبل الصبر یا زینب س. وارد جنگ شدند . که در زمان...
اللهم ارزقنی توفیق الشهاده
http://www.yakhameney.blogfa.com/9011.aspx
آرزوش به دلم موند. کربلا رفتن کربلایی شدن. انگار وقتی میطلبندت میخوان بهت ثابت کنن که دیدی کربلام رفتی آدم نشدی . انگار میخوان سرت داد بکشن که آهاااااااااااای فلانی داری کج میریا. پس قرارمون چی شد؟ گفتی میام کربلا. آدم میشم. درست میشم. شدی؟ نه خدا وکیلی شدی؟ این عرق شرم دیوونم میکنه. نوشته شده در شنبه پانزدهم بهمن ۱۳۹۰ساعت 15:44 توسط دانیال گودرزی. به جان تو که جان در پیکرم نیست. بسیجی بودنم را باورم نیست. از آن ترسم بسیجی ها بفهمند ،. شهادتدرخور این پیکرم نیست. از همه تا به همه.هیچ. دل نوشته های عاشورایی.
اللهم ارزقنی توفیق الشهاده
http://www.yakhameney.blogfa.com/9110.aspx
با شرار غصه های خویش تنها مانده ام. اربعینی ها همه رفتند و من جا مانده ام. خوشا به حال زائرین پیاده ات ارباب. نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ساعت 17:59 توسط دانیال گودرزی. به جان تو که جان در پیکرم نیست. بسیجی بودنم را باورم نیست. از آن ترسم بسیجی ها بفهمند ،. شهادتدرخور این پیکرم نیست. از همه تا به همه.هیچ. سیج واژه ای به وسعت یک دریا. دل نوشته های عاشورایی. سندس دختري در جستجوي حقيقت. نيشتر روي چشم قلدران. بابام میگه امام رضا مریضا روشفا میده. دوستداران حاج منصور ارضی. از قونیه تا بلخ.
من مست می عشقم
http://www.ghoroobe-zendegi.blogfa.com/8504.aspx
من مست می عشقم. اشک در چشمان من طوفان غم دارد ولی خنده بر لب میزنم تا کس نداند راز من. بنال اي ساز عشق. كه دلم بسيار گرفته است. دلتنگم دلتنگ براي دلبرده ام و صدای. جيرجيركها غم تنهايي ام را صد چندان مي كنند. اينجا از دوست خبري نيست. اينجا عشاق را به دار مي آويزند و. مهربانان را برگودال مي اندازند. حرمت عشق را شكسته اند و نمي دانند تو اي ساز عشق. روزگاري بي صداي عشق نفسهايم را مي شمردم كه بيكار. نباشم امروز با عشق همنفسم در دياري كه نفسها تكرار سنگين. نقش تنهاييم را بر چه بكشم. نقاشي كشيد و چه گذشت. مسیری...
زندگی مثل قماره
http://www.jojekopoli.blogfa.com/8608.aspx
مراقب چیزهایی که شکستند و کاریشان نمیتوان کرد و مراقب آنهایی که هنوز هم میشود مانع شکستنشان شد باش. راستی دل من را دیدی؟ دل من تنها بود،. دل من هرزه نبود. دل من عادت داشت که بماند يک جا. به در خانه تو. دل من عادت داشت. که بماند آنجا،پشت يک پرده توري. که تو آن را به کناري بزني. دل من ساکن ديوار و دريست. که تو هر روز از آن ميگذري. دل من ساکن دستان تو بود. دل من گوشه يک باغچه بود. که تو هر روز به آن مينگري. راستي دل من را ديدي؟ نتراود اشک از چشم تو هرگز مگر از شوق زياد. نرود لبخند از عمق نگاهت هرگز.
غزل - بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد
http://www.elit.blogfa.com/post-49.aspx
بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد. تو بگو وقتی خواب بودم چه کسی مداد رنگیش برداشت و فاصله ها رو پ ررنگ کرد؟ نگاهم کرد پنداشتم دوستم دارد. نگاهم کرد در نگاهش هزاران شوق عشق را خواندم. نگاهم کرد دل به او بستم. نگاهم کرد اما بعدها فهمیدم فقط نگاه میکرد. از او که رفته نباید رنجشی به دل گرفت. آنکه دوستش داریم همه گونه حقی بر ما دارد. حتی حق آنکه دیگر دوستمان نداشته باشد. نمی توان از او رنجشی به دل گرفت . بلکه باید تنها از خود رنجید. که چرا باید آنقدر شایسته ی محبت نباشیم که دوست ما را ترک کند . حرف هایی برای نگفتن.
غزل - !چه رنجی میکشد آنکس که از احساس سرشار است
http://www.elit.blogfa.com/post-54.aspx
چه رنجی میکشد آنکس که از احساس سرشار است. روزها دنبال هم می دون و ثانیه ها هم دیگرو می بلعن. اما اونیکه داره پیر میشه زمان نیست ، ما آدماییم که هر. روزو شب می کنیم و هر شب و روز ، بدون این که. بفهمیم چیو داریم از دست میدیم و توی این همه از. دست دادنا چی به دست میاریم؟ یه روزی میاد که چشمامونو باز می کنیم و می بینیم. ای دل غافل کفه ترازوی عمر ما هم سنگین شد و ما. موندیم و یه کوله بار حسرت ، حسرت همون وقتایی که. ولش کن بابا حالا وقت زیاده . خدایا کفر نمی گویم ، پریشانم ،چه می خواهی تو از جانم.
غزل - همسفرم
http://www.elit.blogfa.com/post-47.aspx
در اين راه طولاني - که ما بي خبريم. و چون باد مي گذرد. بگذار خرده اختلاف هايمان با هم باقي بماند. مخواه که يکي شويم ، مطلقا يکي. مخواه که هر چه تو دوست داري ، من همان را، به همان شدت دوست داشته باشم. و هر چه من دوست دارم، به همان گونه مورد دوست داشتن تو نيز باشد. مخواه که هر دو يک آواز را بپسنديم. يک ساز را، يک کتاب را، يک طعم را، يک رنگ را. و يک شيوه نگاه کردن را. مخواه که انتخابمان يکي باشد، سليقه مان يکي و روياهامان يکي. هم سفر بودن و هم هدف بودن ، ابدا به معني شبيه بودن و شبيه شدن نيست. من و تو حق دا...
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
61
تنهایی های من
حکایت ما آدم ها . حکایت کفشایی اند که اگه جفت نباشند. هرکدومشون هرچقدر شیک باشند. تا همیشه لنگه به لنگه اند. کاش خدا وقتی آدم ها رو می آفرید. جفت هرکس رو باهاش می آفرید. تا این همه آدمهای لنگه به لنگه زیر این سقف ها. به اجبار خودشونو جفت نشون نمی دادند . نوشته شده در جمعه دوم مرداد ۱۳۹۴ساعت 10:18 توسط مهدي. ث انیه ها رنگ اعتباری ندارند. ضربان دقیقه ها کوزه ی دلتنگی را پر کردند. و انتهای این سکوت سراب است. و عشق فاصله ای شد میان زندگی و مرگ. و دیگر اعتباری به صدا ها نیست. گرمی ها دروغ است. جعبه ای از لبخند.
تنگ تر از ساپورت
تنگ تر از ساپورت. دكتر پاي نسخه ام بنويس ملاقات ممنوع بگذار تنهايي ام دليل پزشكي داشته باشد. دوستاي گل و هموطنان عزيزم لطفا بيجنبه بازي در نيارين همش محض خندست. لره خفاش ميبينه ميزنه زير خنده ميگن چرا ميخندي ميگه آخه تا حالا موش با چادر عربي نديده بودم! به لره ميگن 10 تا جوجه داريم 4 تاشو گربه ميخوره چندتا ميمونه؟ لره ميگه اون ديگه جاشونو ياد گرفته بقيه شم ميخوره! به قزوينيه ميگن عروسي حال داد ميگه آره بابا مردا و پسرا قاطي بودن! قزوينيه رو ميفرستن جهنم پيش اژدهاي دو سر. مدرسه نهضت در لرستان. دلتنگي مرض ...
تنهاترازهمیشه
نویسنده : بی کس تنها. تاریخ:پنجشنبه 29 تیر 1391-06:30 ب.ظ. دوست داشتن کسی که شما رو دوست نداره. مثل بغل کردن کاکتوس می مونه. هر چی محکم تر بغل کنی. بیشتر آسیب میبینی . نویسنده : بی کس تنها. تاریخ:پنجشنبه 9 شهریور 1391-02:06 ب.ظ. با سلام خدمت تمام دوستان گلم. اومدم بهتون یه چیزی بگم من یه مدت شاید طولانی یا کوتاه یا. دیگه نتوننم بیام اینجا تونستم تمام غصه ها. و نوشته هایه درون دلمو خالی کنم. اخرش دیگه به اینجا ختم شد. نویسنده : بی کس تنها. تاریخ:دوشنبه 2 مرداد 1391-06:10 ب.ظ. نویسنده : بی کس تنها. به تو ح...
✘...ᗷɪ ᗩsᴀʙ...✘
پنجشنبه چهارم مهر 1392 20:56 .RoJiN. Wᴇʟᴄᴏᴍᴇ Tᴏ Mʏ Bʟᴏɢ. Today You Are You. That Is True Than True. There Is No One Alive. Who Is Youer Than You. شنبه بیست و پنجم بهمن 1393 16:40 .RoJiN. به معل م ع ربیمون گ فتم این ع ربا چطوری ع طسه میکنند. در حالی که ". گ فت همون جوری که میگوز ن و ". شنبه چهارم بهمن 1393 17:10 .RoJiN. سا می ب ی گی نی ست م. هی چی ن میف هم م ف ق ط ﻣﯿخوام باشی. ﻃ وری ﻣیز ن م ت ﺍ ز ﻭﺳ ط ﺗﺎﺷﯽ. ب ه م وزای ک ب گى کاشى. خلاصش كه همچين ادمه خطرناكيم من ! پنجشنبه دوم بهمن 1393 15:32 .RoJiN. دوشنب...
عــــشـــقــــــ❤خــــیــــالـیـــــــــ
فرقی نمی کنه دور و برت چقدر شلوغ باشه وقتی از درون تنهایی ! دختر به سادگی چشماشو میبنده. و اجازه بوسیدن میده. اما پسر پیشونیشو میبوسه. شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:33 ب ه قلم تنهای اول. تو دختر شدی نه برای در حسرت ماندن یک بوسه! برای خلق بوسه ای از جنس آرامش ! تو دختر نشدی که همخواب آدمهای بی خواب شوی! دختر شدی که برای خواب کسی رویا باشی! تو دختر نشدی که. در نهایت ! حسرت آغوشی عاشقانه را داشته باشی ! دختر شدی تا آغوشی در تنهایی عشقت باشی ! شنبه بیست و ششم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:28 ب ه قلم تنهای اول.
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي
تنها ترين تنهاي دنياي تنهايي. دارم برای تو می نویسم که جز تو مونسی ندارم! با سلام آغاز نمی کنم که بیش از هر وقتی محتاج توجه آفریدگارم. دیرزمانیست غرق شدن در هیاهوی پوچ دنیا روحم را سنگیم کرده، و مجال درد دل قلم در دستم و دل پاک کاغذ را نمی دهد. آمدم غبار روی این دست نوشته ها که هر یک سند یک زخم است را کنار بزنم، آنها را مرور کردم و غبار ها را فرو ریختم. آن صدای آشنا نمی آمد، غبار دنیا سالها گلوی ساز خلوتگاهم را گرفته بود، با گوشه ای از آستین پاکش کردم و به نواختن خواندمش . از شرم که سخن می گویم یاد می آو...
معرفی شهید علی اکبر باقری
معرفی شهید علی اکبر باقری. مروری بر زندگی نامه شهید علی اکبر باقری. پدر یعنی محبت عشق ایثار. پدر، عشق تو مثل لطافت و زیبایی یک روز قشنگ بهاری است. پدر، یاد تو مثل بیخیالی و راحتی یک روح سبکبال، در گردش یک روز خوش آب و هوای تابستانی است. پدر، فکر به تو مثل گرمای کنار هیزمی سرخ شده از آتش، در یک روز سرد زمستانی است. پدر، امنیت در تو مثل آغوش گرم مادری پر مهر، برای فرزندی ترسان از دنیای ناشناختههاست. پدر، کلام تو مثل مشعلی روشن و فروزان، در تاریکی راههای مخوف و پر پیچ و خم زندگی است. خونی که در رگم بود.
ارامش طوفانی
نعره ی هیچ شیری خانه ی. چوبی را خراب نمی کند! موریانه می ترسم ! چهارشنبه بیست و هشتم اسفند 1392 ] [ 23:18 ] [ maasoom ] . دانشجویی به استادش گفت:. اگر شما خدا را به من نشان بدهید عبادتش می کنم و تا وقتی خدا را نبینم او را عبادت نمی کنم. استاد به انتهای کلاس رفت و به آن دانشجو گفت: آیا مرا می بینی؟ دانشجو پاسخ داد: نه استاد! وقتی پشت من به شما باشد مسلما شما را نمی بینم. استاد کنار او رفت و نگاهی به او کرد و گفت:. تا وقتی به خدا پشت کرده باشی او را. چهارشنبه بیست و هشتم اسفند 1392 ] [ 23:12 ] [ maasoom ] .
تنهاترین تنها منم
تکیه بر دیوار کردم خاک بررویم نشست دوستی باهرکه کردم عاقبت قلبم شکست. نوشته شده در سه شنبه بیست و نهم فروردین ۱۳۹۱ساعت ۱۳ بعد از ظهر توسط Meisam. دو نفر که همديگر را خيلي دوست داشتند و يک لحظه. نمي توانستند از هم جدا باشند ، با خواندن يک جمله معروف. از هم جدا مي شوند تا يکديگر رو امتحان کنند و هر کدام. در انتظار ديگري همديگر را نمي بينند. چون هر دو به صورت اتفاقي به جمله معروف. ويليام شکسپير بر مي خورند:. عشقت را رها کن، اگر خودش برگشت،. مال تو است و اگر برنگشت از قبل هم مال تو نبوده. مرا در آغوش خود بگیر.
عشق یعنی لحظه های بی قرار
عشق یعنی لحظه های بی قرار. اشکی به چشم و در دلم آهی نمانده است. دیگرا مرا ز عشق گواهی نمانده است. در چشم بی فروغ من از رنج انتظار. غیر از نگاه مانده به راهی نمانده است. در سینه سر چرا نکشم چونکه بر سرم. جز سایه های بخت سیاهی نمانده است. در دوره ای که عشق گناه است بر دلم. جز جای داغ مهر گناهی نمانده است. نوری زمهر تو نیست به دلهای دوستان. لطفی دگر به جلوه ی ماهی نمانده است. در باغ خشک دوستی ای باغبان عشق. از گل گذشته برگ گیاهی نمانده است. شور و حلاوتی ز کلامی ندیده ام. شوقی و جذبه ای به نگاهی نمانده است.
ALONE
Emrooz dobare be saram zad ke be in veblog biam o bad az chand vaght apesh konam.dashtam be in fekr mikardanm ke vaghan eshggh o nefrat yani chi? Vali khob har chi fekr kardam be natije ee naresidam.chetor mishe ke adama ye modat asheghe ye nafarando badan migan azash motenaferim? Mage mishe ham ashegh boo do ham motenafer? Atge gharar bood adam motenafer bashe aslan chera ashegh mishe? Aslan ta vaghti eshgh hast chera bayad motenafer bood? نوشته شده در چهارشنبه بیست و ششم آبان ۱۳۸۹ساعت 10:42 توسط n&s.
