sokoteashena.persianblog.ir
سکوت عشق
http://sokoteashena.persianblog.ir/1388/1
كاش گونه ها هنوز جاي پيوند اشكها و قطره هاي باران بودند. کاش دنیایی بود که در ان. صدای شکستن قلبی هیچگاه شنیده نمی شد. طعم تلخ جدایی هرگز چشیده نمی شد. رنگ زشت خیانت هیچ وقت دیده نمی شد. دل بی گناه عاشقی از بی اعتنایی پژمرده نمی شد. عدالت و حق عشق واقعی زیر پا له نمی شد. مهر و محبت کسی با بی رحمی پس داده نمی شد. دست ردی بر سینه پر شوق خواستاری زده نمی شد. عشق در سیاه چالی ابدی زندانی نمی شد. بلبلانش فقط نغمه شادی می سراییدند. گلهایش بی خار و فقط بوی خوش مهر و محبت می دادند. در غمها و شادیها نوشتم. Design...
sokoteashena.persianblog.ir
بهار - سکوت عشق
http://sokoteashena.persianblog.ir/post/24
كاش گونه ها هنوز جاي پيوند اشكها و قطره هاي باران بودند. نسیم باد نوروزی نوازشت نمی کند؟ صدای ترنم هزاران دلباخته را که با جویباران همنوا شده اند را می شنوی؟ شادابی درختان و عطرگلها را حس می کنی؟ ببین چگونه زمین خشک را سیراب می کنند و گیاهان را به جنب و جوش وا می دارند. باد صبا را راهی کن. با بهار طبیعت هم قدم شو و بیا. بیا و صفابخش نغمه خوانی بلبلان عاشق باغ آرزویم باش. بیا و نشاط بخش طراوت بهاری سرزمین امیدم باش. ببار و مژده رویشی نو برایم بیاور. من چشم به راه توام. ای به زبهار آمدنت. مرگ تدریجی یک رویا.
sokoteashena.persianblog.ir
سکوت عشق
http://sokoteashena.persianblog.ir/1388/2
كاش گونه ها هنوز جاي پيوند اشكها و قطره هاي باران بودند. چندیست نهال عشق را با اشک آب میدهم، ای کاش آنقدر بالا رود که ابرها به زیر پایم مانند یک نقطه شوند! آن وقت است که نفس راحتی میکشم و به سراغ فرشتگان می روم . شاید مجالی برای عبور به من بدهند! گمگشته کوچه سار امروز و فردا شده ام. دیروز به اعتماد نگاهت،. دلم در آسمان آبی خیال تو به پرواز در آمد. وامروز را به امید فردا. همان فردایی که چشمانت. از دیگر روز بودنش خبر داده بودند،. بر دروازه های فردا ایستاده ام. ای سپیده دم فردا. سیاهی شب را بشکن.
tanhatarazsokoot.blogfa.com
تنهاتر از سکوت
http://www.tanhatarazsokoot.blogfa.com/8808.aspx
خدایاآنکه درتنهاترین تنهایی ها تنهایم گذاشت در تنهاترین تنهاییش تنهای تنهایش بگذار. عميق ترين درد زندگي مردن نيست. بلكه گذاشتن سدي در برابر روديست كه از چشمانت جاري است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست. بلكه پنهان كردن قلبي است كه به اسفناك ترين حالت شكسته است. عميق ترين درد زندگي مردن نيست. بلكه نداشتن شانه هاي محكمي است كه بتواني به آن تكيه كني. و از غم زندگي برايش اشك بريزي. عميق ترين درد زندگي مردن نيست. بلكه ناتمام ماندن قشنگترين داستان زندگي است كه مجبوري آخرش. را با جدايي به سرانجام برساني.