tanhabedonyar.persianblog.ir
خاکستر تنهاییسکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
2.6 seconds
16x16
32x32
PAGES IN
THIS WEBSITE
18
SSL
EXTERNAL LINKS
55
SITE IP
46.224.2.182
LOAD TIME
2.641 sec
SCORE
6.2
خاکستر تنهایی | tanhabedonyar.persianblog.ir Reviews
https://tanhabedonyar.persianblog.ir
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید
خاکستر تنهایی
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/1388/3
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. درد دلم رو گوش کن نگو که بی حسابیم. حسابت رو بگیر و نگو که درد نداری. این حساب درد من حساب درد چند ماهمه. حساب دردیه که تو تنهایی گذاشتیه. حالا دیگه حسابات رو از دل من بر میداری. حسابی که چند وقتی بود تویه دلم جا میذاری. این حساب کهنه ،بی کسی و تنهاییمه. حسابی که تو ای شبها همدم دل بی کسمه. یادم میاد که اون روزها حساب کتابی داشتی. حساب کتابی رو که از من هر روز پنهون میذاشتی. تگ ها : عاشقانه. منو تو تنهایه...
محبوب ترین... - خاکستر تنهایی
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/post/47
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. یا ابا صالح المهدی. آشفته تر از آهم در بی سر و سامانم. سرگشته تر از بادم محکوم پریشانم. از دلهره لبریزم انگار که پائیزم. برگم که چو این عاشق در پای تو میریزم. درکسوت بی تابی آتش زده بر چوبم. یعقوبی ام ، اما هم گریه ی یعقوبم. ای یوسف لیلایی ای عشق زلیخایی. یارا به خدا سوگند تو دلخوشی مایی. از فاصله سرشارم میسوزم و میبارم. هم سینه پر درد و هم دیده تر دارم. ای پادشه خوبان تو خوب ترین هستی. تگ ها : عاشقانه.
tanhabedonyar - خاکستر تنهایی
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/pages/1
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. لحظه های شرجی تیر دارند روبه روی روزگار من رژه میروند. روز مرگی ام را تکیه داده ام به دیوار کوتاه تراس خانه. با تمام وجود متمرکز شده ام روی ته مانده های لبخند شرجی و بی دریغ تو،. که ماسیده اند در جای جای ذهنم! خودت می دانی این سطر ها ،چه مفهومی دارند؟ یک درد مزمن جا خوش کرده است در بندبند استخوان های تنم. یک حفره پرنگ،میهمان ناخوانده گوشه راست قلبم شده. حضورشان را احساس میکنم:. به آن سمت دیوار نگاه میکنم.
گاهی فقط گاهی - خاکستر تنهایی
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/post/45
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. خسته از نامهربونی بعضی آدمه نشسته ام روی نیمکت پارک.قلم به دست دارم. مینویسم شاید نوشتن کمکی باشه برای رهایی از فکرهای مردم آزار! گاهی گم شدن خوبه! گم بشم که فراموش بشم،گم بشم که فراموش بکنم. تا فراموش بکنم فراموش کردنی ها رو! تا ساکت باشم تا ببینم! گاهی بی خبری خوبه! تا بی خبر باشم از راه های فریب دیگران! گاهی دور شدن خوبه! تا دور بشم از بدی بدها! ولی چیزی برای همیشه فراموش کردن ،ندیدن و گم کردن نیست.
کم توقع - خاکستر تنهایی
http://tanhabedonyar.persianblog.ir/post/50
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. وقتی می شد چشم رو به پنجره دوخت. یا می شد چشم ها رو به جاده فروخت. هیچ کس سراغ ماها رو نگرفت. هیچ کسی دلش برای ما نسوخت. غم اومد ثانیه هارو غم گرفت. زندگی هم ما رو دست کم گرفت. غم اومد با دست های خاکستری. هر چی داشتم همه رو ازم گرفت. پشت ازدحام این ثانیه ها. که دارن یه ریز تیک تیک می کنن. حالا که عقربه های لعنتی. بی خودی ساعت رو تحریک می کنن. حالا که قلب همه سنگ شده. حالا که پای دلت لنگ شده. مانده ام بی تو.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
18
...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/1388/7
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ٩:٤٧ ب.ظ روز ٩ مهر ۱۳۸۸. تولد کشتن احساس به فرمان کتاب. تولد پاییز یک برگ ز سردی هواست. تولد شاخه سرسبز درخت خلقت از. هزاران جنگل پاک خداست. وقتی به روز های گذشته می نگری می بینی مانند برق گذشته اند،زمان درازا ندارد و هیچکس هم ، در این کره خاکی ، عمر ابدی ندارد. یک عمر در انتظاری تا بیابی آن را که درکت کند و تو را همان گونه که هستی بپذیرد، و عاقبت در می یابی که او از همان آغاز خودت بودی. به خاطر بسپار : ترک این جسم همانقدر توهم است که زیستن در آن. پروفایل مدیر : .
نمی دونم - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/8
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ٧:۱٠ ب.ظ روز ۱٩ آبان ۱۳۸۸. دلم می خواست مشتم را بکوبم بر دهان آنکه این لولیدن و خوردن و خزیدن در میان این لجن را زندگی نامید. دست شستن از آنچه می خواستی. آیا این کار لازم است؟ چقدر سخته دلت پرباشه، ساکت شی ،ولی تو سینه داغون شی. چقدر سخته که چشمات رنگ غم باشه ولی ظاهر پر از خنده. چقدر سخته که عشقت روبروت باشه نتونی هم صداش باشی. چقدر سخته که رفتن راهه آخر شه نتونی راهیش باشی. چقدر سخته تو خونت عین مهمون شی بپوسی . پروفایل مدیر : . باز هم خواب دیدم.
به راه زندگی از زندگی بایست بگذشتن - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/5
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. به راه زندگی از زندگی بایست بگذشتن. ساعت ٧:۳٥ ب.ظ روز ۱٠ شهریور ۱۳۸۸. به راه زندگی از زندگی بایست بگذشتن. مجو ای هموطن از ایزد تقدیر تو بخت خویش طلب کن بخت را از جنبش بازوی سخت خ. بی رحمند بد خواهان. طریق رزم ناهموار قدارند همراهان. نیاید زآسمانها هدیه ای نی قدرتی غیبی برآید سفره ایی گسترده اندر خانه برچیند. به خواب است آنکه راه و رسم هستی را نمی بیند. کلید گنج عالم رنج انسانیست آگه شو. دو ره در پیش یا تسلیم یا پیکار جان فرسا. از آن راه خطا برگرد و با همت بر این ره شو.
...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/1388/5
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ۸:۳٩ ب.ظ روز ۱۸ امرداد ۱۳۸۸. گوسفندا گاو و میشا ماست و پنیر ندادن،. گندمای بیابون یه لقمه نون ندادن،. چشمه های تو دالون یه چیکه آب ندادن،. به هرکی هرچی گفتم به من جواب ندادن،. مردای مست کوچه ،. تلو تلو می رفتن،. از پیچ و تاب کوچه،. آی آدمای مرده ، ترس دلاتونو برده؟ پس چرا ساکت هستین ، سگ دلاتونو خورده،. بسه ساکت نشستن ، در خونه هارو بستن،. از همه دل بریدن ، دل به کسی نبستن،. با این روزای ننگین. چه فایده داره اینجا ، حتی نشه بخندین. تویی سازندۀ جلوه های پیرامونت.
مهمانخانه... - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/2
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ٩:۳٥ ب.ظ روز ۳ امرداد ۱۳۸۸. من دلم سخت گرفته است. از این مهمانخانه مهمان کش روزش تاریک. تازه اومدم قبلا بودم با یه وبلاگ مشترک که متلاشی شد! اینبار تنها اومدم امیدوارم که بمونم اما متفاوت! پروفایل مدیر : . باز هم خواب دیدم. عجب صبری خدا دارد. به راه زندگی از زندگی بایست بگذشتن. لیست وبلاگ های تخصصی. با قدرت پرشین بلاگ.
axiom - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/4
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ٧:٢٦ ب.ظ روز ۳ شهریور ۱۳۸۸. می خواستم مطلبی در ارتباط با مطالب قبلی بنویسم ولی بهتر دونستم این مطلبو کمی متفا وت بنویسم . زندگی ناگزیرت نمی کند. بامزه،خرفت،سالم، حریص، زیبا، تنبل،. حساس،ابله،دست و دل باز،درتنگنا،صمیمی،. خوش گذران،سخت کوش،فریب کار،خردمند،. بوالهوس،عاقل،خودخواه،مهربان یا فداکار باشی. مگر پذیرش قوانین بدون تفکر و بر آوردن. اگر بهوش نباشی ،چه بسیار و بسیار چنین خواهی کرد. پروفایل مدیر : . باز هم خواب دیدم. عجب صبری خدا دارد. لیست وبلاگ های تخصصی.
سال قحطی - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/3
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ۸:۳٩ ب.ظ روز ۱۸ امرداد ۱۳۸۸. گوسفندا گاو و میشا ماست و پنیر ندادن،. گندمای بیابون یه لقمه نون ندادن،. چشمه های تو دالون یه چیکه آب ندادن،. به هرکی هرچی گفتم به من جواب ندادن،. مردای مست کوچه ،. تلو تلو می رفتن،. از پیچ و تاب کوچه،. آی آدمای مرده ، ترس دلاتونو برده؟ پس چرا ساکت هستین ، سگ دلاتونو خورده،. بسه ساکت نشستن ، در خونه هارو بستن،. از همه دل بریدن ، دل به کسی نبستن،. با این روزای ننگین. چه فایده داره اینجا ، حتی نشه بخندین. تویی سازندۀ جلوه های پیرامونت.
مست و هوشیار - ...من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی
http://faryad-r.persianblog.ir/post/10
من همونم که می تونی اونو فریاد بزنی. ساعت ٧:٥۸ ب.ظ روز ۱۳ بهمن ۱۳۸۸. محتسب مستی به ره دید و گریبانش گرفت. مست گفت ای دوست این پیراهن است افسار نیست. گفت مستی ،زان سبب افتان و خیزان می روی. گفت، جرم راه رفتن نیست،ره هموار نیست. گفت می باید تو را تا خانه قاضی برم. گفت رو صبح آی قاضی نیمه شب بیدار نیست. گفت نزدیک است والی سرا، آنجا شویم. گفت والی از کجا در خانه خمار نیست. گفت تا داروغه را گوییم در مسجد بخواب. گفت مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست. گفت دیناری بده پنهان و خود را وا رهان. پروفایل مدیر : .
سایلنت فریاد
http://www.silentefaryad.blogfa.com/8902.aspx
شعر ، مقاله ، داستان ، متن ادبی. یک روز یک زن وشوهری که تازه یک ماه بود ازدواج کرده بودند رفتند خرید. زن رو به شوهر کرد وگفت :همسرم می دانی که چقدر خوش تیپ وجذاب هستی؟ همسر که از این تعریف بی مقدمه یکه خورده بودگفت:چطور عزیزم؟ خانم رو به آقا کرد وادامه دادکه همسر مهربانم ،تو اساسا وقتی کتت را می دهی دست من و چشمهایت را می بندی ،از نیم رخ خیلی جذاب وتو دل برو می شوی . شوهر عزیز هم که جو گیر شده بود (راستش جو را نگرفته بود یعنی خیلی زیاد ذوق زده شده بود)کت را داد دست خانم وچشمهایش را بست ونیم رخ ایستاد.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
55
ღگاهي غم ღ ★ ღگاهي خوشي ღ
ღگاهي غم ღ ღگاهي خوشي ღ. ღ ღ تقد یر ღ ღ. نوشته شده در پنجشنبه 4 آذر1389ساعت 13 توسط هادی. عشق گاهي خواهش برگ است در اندوه تاك. عشق گاهي رويش برگ است در تن پوش خاك. عشق گاهي ناودان گريه ي اشك بهار. عشق گاهي طعنه بر سرو است در بالاي دار. عشق گاهي يك تلنگر بر زلال تنگ نور. پيچ و تاب ماهي انديشه در ژرفاي تور. عشق گاهي مي رود آهسته تا عمق نگاه. همنشين خلوت غمگين آه. عشق گاهي شور رستن در گياه. عشق گاهي غرقه ي خورشيد در افسون ماه. عشق گاهي سوز هجران است در اندوه ني. رمز هوشياريست در مستي مي. عشق گاهي بوي ياس را...
✘تـכּهـآ بـآ تــو✘
تכ هآ بآ تو. مست شבخوآست ڪﮧ سآغر شڪنב! عهد شڪست. فرق پیمانﮧ و پیمان ز ڪجاבاند، مست. جمعه چهاردهم تیر 1392. لرزشی روی میز کن. ن صدا متنفر بودم اما. چشم هایم را میم. تا لود شود آرزو م. ی کنم کاش تو. یک پایان تلخ ! بهتر از یک تلخی بی پایان هست! پنجشنبه یازدهم مهر 1392. امشب باز دلم ب بهونه همیش. نمیدونم یا شایدم دلت. نگم برا کسیه ک دیگه دلتن. گ دلتنگی هام نیس. کاش یکی بود ک حالمو بدون. ه و درکم کنه. کاش اونی ک میگفت دوست. ت دارم و میمونم. یکم معنی دوست داشتن و کل. باهاش منوب جنون کشیده می. ن میشم ک . Style ...
[ضَخـمـے]
pejman naderali
مدیر وبلاگ (پژمان نادرعلی). نوشته شده در پنجشنبه 8 اردیبهشت 1390 ساعت 03:47 ب.ظ توسط pejman naderali. تویی که داری میری تنهام میزاری. نگو از درد دلم خبر نداری. تویی که یه روز گفتی برات می میرم. حالا امروز می بینم دوستم نداری. منو باش به عشقت گفتم آسمونی. می گفتم معنیه احساسو می دونی. ترانه پشت ترانه گریه کردم. تو دلیل گریه هام بلای جونی. از همه دنیا برام یه حسی مونده. حسی که قلب منو زده سوزونده. بیا بردار و ببر خاطره هاتو. روی قلب من نزار تو جای پاتو. تویی که داری میری تنهام میزاری. عشق یک جوشش کور است.
دلتنگی های آدمی
به وبلاگ دلتنگی های آدمی خوش آمدید ، امیدوارم مطالب وبلاگ من برای شما مفید باشد. یه بار گریه میکنی.دوبار گریه میکنی.دفعه سوم پوستت کلفت میشه و لبخند میزنی. قالب های حرفه ای وبلاگ. خرید عینک آنتی رفلکس. Weblog Themes By Pichak. چای ساز مستر تی. گوشی کودک تاچ می. Weblog Themes By : Pichak.net.
خاکستر تنهایی
سکوتم را تماشایی بخوانید مرا تنهای تنهایی بخوانید مرادرقصه های تلخ و شیرین همیشه مرد رویایی بخوانید. سلام به دوست های خوبم یه چند روزی نیستم. من از دعا های خیرتون جا نندازید. ساعت ۱:٥۳ ب.ظ روز چهارشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۸. تگ ها : عاشقانه. ترسم از دست تو بوده برای خواستن عشقم. نیاد اون روزی که دیره واسه داشتن عشقم. ترسم از اینه که روزی من تو نباشم. دیگه دلسرد بشم از تو برم و با تو نباشم. ترس من اینه که روزی روی قولم پا بزارم. واسه بدبینی و حرفات تو رو تنها بزارم. ترس من از خنده ها تلخ و بی روح لب توست. راستش...
تنها بهشتی | می توان خواند تنها بهشتی یا بهشتی تنها اما در این مجال در پی آنیم که کاری کنیم تا تفکر بهشتی تنها نماند، تفکری که راه به بهشت دارد…
می توان خواند تنها بهشتی یا بهشتی تنها اما در این مجال در پی آنیم که کاری کنیم تا تفکر بهشتی تنها نماند، تفکری که راه به بهشت دارد…. سه گونه اسلام – بخش سوم. ژانویه 27, 2011 بدست 1طلبه. پرسش و پاسخ [1]. به خواندن ادامه دهید ». نوشته شده در کتاب سخنرانی. سه گونه اسلام – بخش دوم. ژانویه 22, 2011 بدست 1طلبه. در طول تاریخ تا آن مقدار که من مطالعه دارم نهضتهای عالم، معمولا با همهی این پنج گروه روبهرو بودهاند. پیشتازان و السابقون السابقون چه کسانی بودهاند؟ به خواندن ادامه دهید ». نوشته شده در کتاب سخنرانی.
▒▒▄▀▄ ❤㋡♥مثل هیچکـــــس❤㋡♥▄▀▄▒▒
تو ، چه می فهمی! حال و روز کسی را که ، دیگر هیچ نگاهی دلش را نمی لرزاند ! این آدرس وبلاگ گروهی ماست. نوشته شده در پنجشنبه هشتم اردیبهشت 1390ساعت 4:1 توسط بنفشه. سر به هوا نیستم اما. همیشه چشم به آسمان دارم. حال عجیبی ست دیدن همان آسمان که شاید تو دقایقی پیش به آن نگاه کرده ای . . . مرد من روزت مبارک. نوشته شده در یکشنبه چهاردهم خرداد 1391ساعت 2:50 توسط بنفشه. ولی در حد سرگرمی که بودم. از زده بودن سیر. ولی باز به تو حسی خاص. عزیزم خوب منم احساس. داره بارون میاد آسمونم مثل دل من بارونی. نه می شناسم ات.
بگو کجایی؟؟؟؟
حرف های ناگفته زیاده .ولی چه فایده گل من.داد و امون از این جدایی. به شوق روی تو. به طرف کوی تو. مگر تو را حویم. دیگر ساعتی بر دست های من نخواهی دید! م ن بعد، عبور ریز عقربه ها را مرور نخواهم کرد! وقتی قراری ما بین نگاه من و بی اعتنایی نگاه تو نیست،. ساعت به چه کار من می آید؟ میخواهم به سرعت پروانه ها پیر شوم! نیمی به زمین دادم. نیمی آب شد نیمی آبی. نیمی به آسمان دادم. نیمی م اه شد. نیمی به زمین دادم. آیینه ی قفس نمی گذارد. یک لحظه تنهایی خود را! سکوت هم نمی گذارد که من تنهایی خود را فراموش کنم! ادکلن کشن...
برای پدر
نوشته شده در شنبه هفدهم دی ۱۳۹۰ساعت 14:49 توسط تنها. بلاخره انگار کم کم پدرم از خواب زمستانی بیدار میشود انگار به وجود من پی برده است شاید نزدیکی من به مرگ باعث بیداری پدرم بشود اشکهایی که امروز پدرم پشت تلفن ریخت خبر از بیدار شدن پدرم میدهد میدانم که دیگر دیر است و هرکاری هم که انجام بدهی نمیتوانی شکافی که بین من و تو افتاده است را پر کنی اما همین که بلاخره به خودت آمدی و به وجودم پی بردی ، خوشحالم. خوشحالم که بلاخره بخاطر من اشکهایت سرازیر شدند. نوشته شده در چهارشنبه شانزدهم آذر ۱۳۹۰ساعت 15:18 توسط تنها.