tardidhaie-man.blogfa.com
تردیدتردید - - تردید
http://tardidhaie-man.blogfa.com/
تردید - - تردید
http://tardidhaie-man.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.3 seconds
16x16
PAGES IN
THIS WEBSITE
16
SSL
EXTERNAL LINKS
1
SITE IP
149.56.201.253
LOAD TIME
0.26 sec
SCORE
6.2
تردید | tardidhaie-man.blogfa.com Reviews
https://tardidhaie-man.blogfa.com
تردید - - تردید
tardidhaie-man.blogfa.com
تردید
http://www.tardidhaie-man.blogfa.com/post-31.aspx
جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۹۰. کتاب را باز می کنم و می بندم. من با این کتابها هم .غریبم. دیروز میثم را دیدم . لاغر بود و خمار . او هم از بچه های نسل من است .نسل سیاهی. گفتم : چی کردی با خودت؟ گفت : زندگی قصه پیرمرده یخ فروشه . وقتی ازش پرسیدن فروختی؟ گفت : نفروختم . نخریدن . تموم شد . . گفتن ار من فایده ندارد. بگذار از دیگران بگویم. ضر نو شت tow. ديروز روز اول پريودي من بود. Weblog Themes By Blog Skin. فروشگاه اينترنتي ايران آرنا.
تردید
http://www.tardidhaie-man.blogfa.com/post-18.aspx
سه شنبه ۱۴ دی ۱۳۸۹. یکی بود یکی نبود. مردن که تعریف کردن نداره. مثل دامن زن کوتاه و . (به قول کودک فهیم). گفتن ار من فایده ندارد. بگذار از دیگران بگویم. ضر نو شت tow. ديروز روز اول پريودي من بود. Weblog Themes By Blog Skin. فروشگاه اينترنتي ايران آرنا.
تردید
http://www.tardidhaie-man.blogfa.com/post-16.aspx
سه شنبه ۷ دی ۱۳۸۹. صدای نجواها را میشنوی؟ آن روح های سرگردان را می بینی! گاهی تردید می کنم در دیدن و شنیدن و زندگی کردن . ته سیگار الف :. من و تو ، گاهی من هستیم. گاهی تو می شویم. ته سیگار ب :. زندگی من پر از شمع و گل و پروانه نیست . من همینم تنها همین . نوشته هایم تهوعی عمیق از غمهایم است . غمی مطلق . نسبیت را فراموش کن. گفتن ار من فایده ندارد. بگذار از دیگران بگویم. ضر نو شت tow. ديروز روز اول پريودي من بود. Weblog Themes By Blog Skin. فروشگاه اينترنتي ايران آرنا.
تردید
http://www.tardidhaie-man.blogfa.com/9005.aspx
سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۰. مدتی هست که نوشته هایم دیگر به خودم هم حال نمی دهد . گفتن از یتیمی و بی کسی برای انسانهایی که با شنیدنش فقط ترحمشان قلمبه می شود چه فایده ای می تواند داشته باشد . مدتی هست به خودم فکر نمی کنم . می خواستم در این وبلاگ را ببندم اما دوستانی نگداشتند . قرار شد کلا متفاوت شوم . شعر زیر را تقدیم می کنم به. و غزل های پست مدرنش و دنیای جدیدی که به من گشود :. تو در پی تکرارم. من ار خود من خسته. من از همه بیزارم. من باطل و بیکارم. من پول لازم دارم. اینجا هیچی روشن نیست. اینجا همه چی داغون.
تردید
http://www.tardidhaie-man.blogfa.com/9003.aspx
جمعه ۲۷ خرداد ۱۳۹۰. کتاب را باز می کنم و می بندم. من با این کتابها هم .غریبم. دیروز میثم را دیدم . لاغر بود و خمار . او هم از بچه های نسل من است .نسل سیاهی. گفتم : چی کردی با خودت؟ گفت : زندگی قصه پیرمرده یخ فروشه . وقتی ازش پرسیدن فروختی؟ گفت : نفروختم . نخریدن . تموم شد . . پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۰. و تو گلوله لعنتی. استخوان جمجمه ام را می شکافی. مغزم را به تکه های کوچکی متلاشی می کنی. و خونم روی سنگ فرش خیابان می جهد. یاد روزهایی می افتم که از مدرسه فرار می کردم.یاد پک های عمیقم به سیگار. می شم منتهی مهبل.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
16
تردید
سلام به همه دوستان عزیزم. شرمنده این چند وقت کمتر تونستم بهتون سر بزنم. اخه این امتحانات که نمیگذاره. ادم نفس بکشه . به هرحال.الان اومدم اپ کنم بگم. ببخشید که مدتی رو نبودم همه تون رو هم دوست دارم. وممنون از همه دوستای گلم که تو این مدت بهم سرزدن. سنگ صبورم ورفیق تنهایی هام بودن. اشک به دادم نرسد مي شکنم اگر از ياد تو يادي نکنم مي شکنم. بر لب کلبه ي محصور وجود، من در اين خلوت خاموش سکوت،. اگر از ياد تو يادي نکنم، مي شکنم اگر از هجر تو آهي نکشم،. تک و تنها، مي شکنم به خدا مي شکنم. دلم برای همه تون تنگ شده.
تردید خاکستری
رسما داره بلاگفا منو می ندازه بیرون! نوشته شده در پنجشنبه 4 مهر1392ساعت 12:21 بعد از ظهر توسط تردید. چرا نظراتم اینطوری شده؟ نظرات این پستم نیست به جاش معلوم نیست نظرات کدوم پست که پاک شده اومده اینجا! چه خبره اینجا آیا؟ نوشته شده در یکشنبه 24 شهریور1392ساعت 12:31 بعد از ظهر توسط تردید. نوشته شده در شنبه 23 شهریور1392ساعت 9:34 قبل از ظهر توسط تردید. من و بلاگفا 1. نوشته شده در دوشنبه 4 شهریور1392ساعت 1:44 بعد از ظهر توسط تردید. 4نظرات خصوصی قبل از اینکه خوانده شوند،پاک می شوند.
پژواک تردیدها
تصادفی است که اینجایم. نگاهی کرد و بی پاسخ ،در حالیکه پک عمیقی به سیگارش می زد ،دور شد و به آشپزخانه بازگشت. ماشین را روشن کردم.پیرمرد که بالای پلههای ورودی رستوران ایستاده بود با دست راستش،سمتی را که باید می رفتم نشانم می داد.راه افتادم .آفتاب پس از بارش برف،تند و تیز در حال درخشیدن بود.رادیو خاموش بود و چشمهای غمگین پسرک داخل عکس ،روی داشبورد ماشین،جادهی خیس را تماشا می کرد. جوانمرگی در موسیقی معاصر ایرانی. گلشیری سخنرانی ای دارد در خصوص جوانمرگی در نثر معاصر فارسی. این خیلی طبیعی است که آدم ها تحت تاث...
تردید ها تمام نمی شوند
دلم کمی نوشتن می خواهد, بدون حاشیه. هاردی دست از تحقیر لورل بردار! کنار در به دری خانه نشستم و گریه کردم. یک فنجان قهوه ارزان با آسمان. پائیز جانم است و. نمی شود که نشود ، به درک. آخرهای بیست و هفت سالگی. مرگ کسب و کار من است. روزهایی که تاوان همه ی دنیا را از من می گیرد. من اندیشیدن نمی دانم. لطفا کمی صبر کنید. صندلی ، فکر ، سینما. باشگاه مدیران و متخصصان. تردید ها تمام نمی شوند. هاردی دست از تحقیر لورل بردار! ماریا ، ماریا، ماریای عزیزم دوست قدیمی ام کجا گمت کردم؟ کی از کنارم گم شدی؟ نویسنده: هیوا - &#...
تردید
سه شنبه 18 مرداد1390. مدتی هست که نوشته هایم دیگر به خودم هم حال نمی دهد . گفتن از یتیمی و بی کسی برای انسانهایی که با شنیدنش فقط ترحمشان قلمبه می شود چه فایده ای می تواند داشته باشد . مدتی هست به خودم فکر نمی کنم . می خواستم در این وبلاگ را ببندم اما دوستانی نگداشتند . قرار شد کلا متفاوت شوم . شعر زیر را تقدیم می کنم به. و غزل های پست مدرنش و دنیای جدیدی که به من گشود :. تو در پی تکرارم. من ار خود من خسته. من از همه بیزارم. من باطل و بیکارم. من پول لازم دارم. اینجا هیچی روشن نیست. اینجا همه چی داغون.
Blog de tardidi58 - the blog of tardidi - Skyrock.com
Mot de passe :. J'ai oublié mon mot de passe. The blog of tardidi. Voici mon blog ou vous pourrez y voir les photos des personnes que j'aprécis le plus du lycée et qui me manquerons beaucoup. Mise à jour :. Abonne-toi à mon blog! Voici ma chtite Karo. Voici une de mes meilleures amies, je t'oublirai jamais. Ou poster avec :. Retape dans le champ ci-dessous la suite de chiffres et de lettres qui apparaissent dans le cadre ci-contre. Posté le vendredi 06 juin 2008 09:07. Ou poster avec :. N'oublie pas que ...
آتش مقدس«تردید»
امروز وارد سی سالگی شدم. نمیدونم چرا فکر میکردم تجربه سختی است اما انقدر امروز کار داشتم که حتی یادم نیفتادکه امروز تولدم هست. بر خلاف همیشه امروز کارم بیشتر بود و موقع برگشتن به خونه، دو تا سفارش کار دیگه هم داشتم که باید برنامه ریزی میکردم برای انجامشون. به عبارت دیگر اون ترسها مسبوق به چیزی بودن که دیگه اهمیتشو از دست داده بود و به نوعی استحال شده بود. نوشته شده در دوشنبه 1392/10/30. ساعت 22:51 توسط سودابه. نوشته شده در پنجشنبه 1392/10/26. ساعت 0:30 توسط سودابه. یه داستان که جدید شنیدم. پن : رونوشت به .
تردید نکن!
و این جهان پر از صدای پای مردمی است که روی تو را می بوسند و درذهن خود طناب دار تو را می بافند. نوشته شده در شنبه ۱۰ مرداد۱۳۹۴ساعت 16:54 توسط - -. متأسفانه دو تا سایتی که عکس های وبلاگ رو آپلود کرده بودم بدون اخطار قبلی سایتشون رو جمع کردند و کلیه عکس ها پرید! نوشتم که بدونید برای چی بعضی از پست ها بدون عکس یا خالی هست کلا!
به جهنمـــــــــــــــــــــــــــ D-:
Tardie.net
