accuracy.mihanblog.com

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ -

http://www.baranbalkh.blogfa.com/post-30.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. ميش هاي سر در پيش! بود نبود چكار داري كجابود يك بزك چيني بود دو شاخ بالاي بيني بود. شاخهايش را آمريكا تيز كرده بود تا بتواند از الول و بلول يا ميش هاي سر در پيش، يا همين سياست مداران بي آزار و خوب ما دفاع كند! يك روز بزك چيني به الول و بلول گفت: بچه هاي من ده سال گذشت شما نه بال كردين و نه شاخ! خدا شمارا از من بگيرد الو و پلو شوين زير كاسه خ و شوين عين برف ا و شوين. اگر پرنده مي شدين بايد پر در مي آوردين اگر چرنده بودين هم يك گپي! حبه انگور هم باد انداخت و سر فه پراند:. هي هي مالو...

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ -

http://www.baranbalkh.blogfa.com/post-26.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. دنيا د ور است روزي بن لادن گوشت گرم پرندگان كوه بابا را با لحن انكر عربي، ولحم طيرمما يشتهون گفته مي خورد وحالا شايد پرندگان مهاجر همان كوه ها با گوشت باروتي او جشن گرفته باشند. و شايد هم بال بر چيده از كنار بدن سمي او پريده باشند! ارباب پي را به عروسي دعوت كرده بودند گفت:. نه بلدم بازي كنم و نه بنوازم بگو بار كجاست؟ اما اين اشتر يك چشم هم نواخت و هم به نفع بيگانه بازي كرد. من فكر مي كنم ملا عمر يك ذره از شهامت نداشته بن لادن را نداشت براي كه فرزند لا دن پسامرگش دو ويژگي كمايي كرد.

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ -

http://www.baranbalkh.blogfa.com/post-24.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. در دشت عراق آمد آن رهبر آزادی. پای پیاده رفت قافله نگاه من تا آسمان. مه شامگاه محرم چه دل انگیز بود هوای زمستانی و زلالین ذهنم را به دور ها برد. در قدیم وقتی هوا سرد می شد صندلی گر مایشی برگذار می شد. مادر کلان ها قصه می گفتند. یکی بود یکی نبود زیر گنبد کبود یک بزک چینی بود دوشاخ بالای بینی بود می آمد دم درمی گفت الول من بلول من بدو بچوش بدو بچوش. غافل این که خدا بیا مرزدشان آن ها، قصه امروز مارا ساز می کر دند. آن هم اول محرم حرکت نمادین اباما در خاک سیدجمال حسینی افغانی. وه چه خد...

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ

http://www.baranbalkh.blogfa.com/9203.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. ساعت شش بود استاد سياسي وارد كلاس شد. شاگرد ها به چوكي ها جابه جاشدند استاد پكولش را از سر برداشت مو هاي ماش و برنجش شقه شقه بدو طرف سرش ريخت. به چوكي لم داد گفت:. مانده شدم آمدم راي دادم تا اينجا آمدم دير شد. ساعت شش بود و ادامه داد:. گفت امروز تحليل آزاد است موضوع تحليل سياسي را از اخبار مي گيريم. تلويزيون را روشن كرد خبر ساعت شش گفت:. امروز يك جوان قندهاري خواست در پارك، كنار گل عكس بگيرد منفجر شد! استاد پيچ تلويزيون را بست دماغش را بالا داد حس تحليل به خود گرفت:.

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ

http://www.baranbalkh.blogfa.com/9003.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. دنيا د ور است روزي بن لادن گوشت گرم پرندگان كوه بابا را با لحن انكر عربي، ولحم طيرمما يشتهون گفته مي خورد وحالا شايد پرندگان مهاجر همان كوه ها با گوشت باروتي او جشن گرفته باشند. و شايد هم بال بر چيده از كنار بدن سمي او پريده باشند! ارباب پي را به عروسي دعوت كرده بودند گفت:. نه بلدم بازي كنم و نه بنوازم بگو بار كجاست؟ اما اين اشتر يك چشم هم نواخت و هم به نفع بيگانه بازي كرد. من فكر مي كنم ملا عمر يك ذره از شهامت نداشته بن لادن را نداشت براي كه فرزند لا دن پسامرگش دو ويژگي كمايي كرد.

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ

http://www.baranbalkh.blogfa.com/9103.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. ولين كاري كه كرد، دمش را پيچاند بالاپوش پدرش را پوشيده بود لبهاي لباس، به زمين كشال مي شد. از بس ت خس و تك رو بود هميشه لباس كلان هاره مي پوشيد شايد اقتضاي سن و سالش بود با اينكه بيست و پنج ساله شده بود ولي قدش يك قيله بود براي همين بالا پوش را د م و دامنش را بالا زد عين اسب شيهه كشيد تو سن وار يرغه كرد. شوخي و خيز برداشتن عادتش بود در كودكي پشمالو بود در ده سالگي ريش دار شد! او بچه كلب را آزرده اي برو بيارش. بلي صاحب خير باشد. چه شده چرا سرت؟ به اين چه كار داشتي؟ رفت كه لباس عوض ...

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ

http://www.baranbalkh.blogfa.com/9212.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. کتاب رنگ حقیقت نوشته آقای محمد یحی قربانی( خاکساری) از چاپ خارج شد. Http:/ www.bankkm.com/bookdetail.php? 18 نویسنده : علي اكبر.ر. آل مولا. Weblog Themes By VatanSkin. خرید گچ موی موقت. طراح قالب وبلاگ بهشت آسمانی. Weblog Themes By : VatanSkin.com.

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ

http://www.baranbalkh.blogfa.com/9011.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. پیر چنگی، کور جنگی. آن شنید ستی كه در عهد عمر. بودپیر چنگی با كر و فر. امروز قلمم ارنگ می خرامد. شاید علتش این باشد در مورد یک قضیه ای دست و پا گیر نوشته می راند. به هر حال چند روز است که قلم را از شاخه های گونا گون و شلوغ روز گار و شاید هم تنبلی کشیدم و به جلگه سپید و پرندین کاغذ یله نمودم. همیشه نوشتن در عین شیرینی برایم تلخ و درد ناک بوده! بلا تو هین نگو زمین تر کید بدر شد کله خر. حیف آن قوچ بره سرمست قره گل افغان،که پوستش بر تارک کرزی جناب، می درخشد. ای کاش جلا لت مآب ما کرزی ...

baranbalkh.blogfa.com

باران بلخ -

http://www.baranbalkh.blogfa.com/post-31.aspx

قالب وبلاگ بهشت آسمانی. ساعت شش بود استاد سياسي وارد كلاس شد. شاگرد ها به چوكي ها جابه جاشدند استاد پكولش را از سر برداشت مو هاي ماش و برنجش شقه شقه بدو طرف سرش ريخت. به چوكي لم داد گفت:. مانده شدم آمدم راي دادم تا اينجا آمدم دير شد. ساعت شش بود و ادامه داد:. گفت امروز تحليل آزاد است موضوع تحليل سياسي را از اخبار مي گيريم. تلويزيون را روشن كرد خبر ساعت شش گفت:. امروز يك جوان قندهاري خواست در پارك، كنار گل عكس بگيرد منفجر شد! استاد پيچ تلويزيون را بست دماغش را بالا داد حس تحليل به خود گرفت:.