13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - خبری از احساس
http://www.13601.blogfa.com/post-96.aspx
كافه ادبيات و طنز. تو چه می گویی اگر چشمه ی مهتاب بخ شکد روزی. تو چه می جویی از این خاک غریبی که به رویای همه می خندد. تو چه می گویی اگر من خبری تازه از احساس، به شعرت بدهم. من و این پنجره ی رو به صدا از ن ف ست سرشاریم. گر چه هرگز سفر مرد ره عشق به مقصد نرسید لیک من در پی یأس تو به دردی ابدی محکومم. من به پرواز دل از این قفس خاکی تن فکر کنم یا به تبعید نگاهم به سوی دست غم انگیز دلت؟ تو بگو من به کجای دل تو کوچ کنم؟ نوشته شده در دوشنبه بیست و هفتم مرداد 1393ساعت 0:40 توسط هاتف. منوچهر آتشی(تول د 1312 ش).
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز
http://www.13601.blogfa.com/92053.aspx
كافه ادبيات و طنز. عید فطر فرخنده باد. نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد باده خرم عید است که در ساغر شد. روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر. که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد. ساقی از میمنت عید دهد باده صاف. جرعه گیرید چو معشوق به خم رهبر شد. مطربا نغمه عیدانه زن و دست فراز. که ز هر پرده نغزت هله ای دیگر شد. صد کنم شکر بر این عید که از عرش رسید. صد کشم رشک که ایام صیام آخر شد. فرصتی بود که این تیره ی دل صاف شود. نعمتی بود که بر تشنه لبان کوثر شد. آتشی بود که در سردی سوزان وجود. منوچهر آتشی(تول د 1312 ش).
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - به مناسبت هجدهم تیر روز ادبیات کودک و نوجوان
http://www.13601.blogfa.com/post-89.aspx
كافه ادبيات و طنز. به مناسبت هجدهم تیر روز ادبیات کودک و نوجوان. نخستین کسی که در جهان به گونهای حرفهای به آفرینش ادبیات کودکان پرداخت، هانس کریستین آندرسن. دانمارکی است. هانس کریستین آندرسن از افسانههای عامیانه و پریان استفاده کرد و با بازآفرینی آنها گونهای افسانه معروف به افسانههای نو را پدید آورد. از این پس کسانی دیگر پیدا شدند که برای کودکان داستان مینوشتند و نام خود را بر روی آن میگذاشتند. اما از سده نوزدهم بود که این پیشه در جهان غرب رسمیت یافت. آلیس در سرزمین عجایب. را که در حقیقت ریاضیدان. در آور...
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز
http://www.13601.blogfa.com/92074.aspx
كافه ادبيات و طنز. خوشا به قربانگاه عشق رفتن. خوشا سر به سوداى معبود سپردن و فرمان بردن از حضرت دوست! خوشا شيطان درون خويش را به بند كشيدن و از هر چه غير دوست، چشم پوشيدن! خوشا لحظه قربانى كردن بتهاى ظاهر و باطن به پاى عشق و همسفر شدن با راهيان كوى دلدار! خوشا گرگهاى خشم و غضب را از ديار دل خويش راندن! خوشا نوبت به زمين زدن ناقههاى تكبر كه اسباب زحمت آدمىاند و سد شدهاند در مسير رستگارىاش! خوشا روايت بسم الله بر گلوى خويش خواندن و كلمه توحيد را بر تخت پادشاهى قلب نشاندن! عيد شرافت و بندگى. هفته او ل آبان ...
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز
http://www.13601.blogfa.com/92044.aspx
كافه ادبيات و طنز. یکی از همین روزها. نویسنده: گابریل گارسیا مارکز. برگردان: محمد رضا قلیچ خانی. نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر 1392ساعت 16:19 توسط هاتف. پيشه ام نقاش ی. ميسازم با رنگ ، ميفروشم به شما. تا به آواز شقايق كه در آن زندان ی. پرده ام ب ی. دانم ، حوض نقاش ی. در هند، به سفالينه ای از خاک "سيلک". پدرم پشت دو بار آمدن چلچله ها ، پشت دو برف،. پدرم پشت دو خوابيدن در مهتابی ،. پدرم پشت زمان ها مرده است. مرد آسمان آب ی. مادرم بي خبر از خواب پريد، خواهرم زيبا شد. مرد ، پاسبان ها همه شاعر بودند.
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - شعر
http://www.13601.blogfa.com/post-97.aspx
كافه ادبيات و طنز. از مجموعه حجم سبز سهراب سپهری). با سبد رفتم به ميدان، صبحگاهى بود. ميوه ها آواز مى خواندند. ميوه ها در آفتاب آواز مى خواندند. در طبق ها، زندگى روى كمال پوست ها خواب سطوح. اضطراب باغ ها در سايه ی هر ميوه روشن بود. گاه مجهولى ميان تابش به ها شنا مى كرد. هر انارى رنگ خود را تا زمين پارسايان گسترش مى داد. بر محيط رونق نارنج ها خط م ماسى بود. من به خانه باز گشتم، مادرم پرسيد:. ميوه از ميدان خريدى هيچ؟ ميوه هاى بى نهايت را كجا مى شد ميان اين سبد جا داد؟ گفتم از ميدان بخر يک من انار خوب.
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - خوشا به قربانگاه عشق رفتن
http://www.13601.blogfa.com/post-94.aspx
كافه ادبيات و طنز. خوشا به قربانگاه عشق رفتن. قيد پدرانى است كه جان فرزند خويش را نذر قربانگاهها مىكردند. عيد قربان، عيد سربلند بيرون آمدن از امتحان عبوديت است. عيد قربان، نقطه عطف آزادى است در تاريخ اسارتها و بردگىهايى كه بر انسان تحميل شده بود. عيد قربان، سرآغاز حكومت توحيد است و تولد ايمان و مرگ ترديد. عيد قربان، عيد تسليم است و تعظيم شعاير الهى. از اين حيوانات كه قربانى مىكنيد، نه گوشت و خونشان، كه تقواى شما به خدا مىرسد. اسماعيل و ابراهيم به راه افتادهاند. سجادهاى به وسعت تمامى زمين، در قربانگاه...
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - منوچهر آتشی(تولّد 1312 ش)
http://www.13601.blogfa.com/post-95.aspx
كافه ادبيات و طنز. منوچهر آتشی(تول د 1312 ش). خنجرها، بوسه ها، پیمان ها. بر آخور ایستاده گران سر. اندیشناک سینه ی مفلوک دشت هاست. اندوهناک قلعه ی خورشید سوخته است. با سر غرورش اما دل با دریغ ریش. عطر قصیل تازه نمی گیردش به خویش. اسب سفید وحشی، سیلاب دره ها،. بسیار صخره وار که غلتیده بر نشیب. رم داده پرشکوه گوزنان. بسیار صخره وار که بگسسته از فراز. اسب سفید وحشی با نعل نقره گون. بس قصه ها نوشته به طومار جاده ها. بس دختران ربوده ز درگاه غرفه ها. خورشید بارها به گذرگاه گرم خویش. از اوج قله بر کفل او غروب کرد.
13601.blogfa.com
كافه ادبيات و طنز - عید فطر فرخنده باد
http://www.13601.blogfa.com/post-92.aspx
كافه ادبيات و طنز. عید فطر فرخنده باد. نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد باده خرم عید است که در ساغر شد. روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر. که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد. ساقی از میمنت عید دهد باده صاف. جرعه گیرید چو معشوق به خم رهبر شد. مطربا نغمه عیدانه زن و دست فراز. که ز هر پرده نغزت هله ای دیگر شد. صد کنم شکر بر این عید که از عرش رسید. صد کشم رشک که ایام صیام آخر شد. فرصتی بود که این تیره ی دل صاف شود. نعمتی بود که بر تشنه لبان کوثر شد. آتشی بود که در سردی سوزان وجود. منوچهر آتشی(تول د 1312 ش).