asiregahvare.blogfa.com
اسیر گهوارهاسیر گهواره - هيچ كس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمي نويسم، هيچ كس بيش از من نمي نويسد
http://asiregahvare.blogfa.com/
اسیر گهواره - هيچ كس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمي نويسم، هيچ كس بيش از من نمي نويسد
http://asiregahvare.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Thursday
LOAD TIME
0.5 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
38
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.455 sec
SCORE
6.2
اسیر گهواره | asiregahvare.blogfa.com Reviews
https://asiregahvare.blogfa.com
اسیر گهواره - هيچ كس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمي نويسم، هيچ كس بيش از من نمي نويسد
asiregahvare.blogfa.com
اسیر گهواره - یک روز خوش برای موز ماهی
http://www.asiregahvare.blogfa.com/post-7.aspx
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. یک روز خوش برای موز ماهی. سایه خاطره ها بر در و دیوار این اتاقه .هر طرف رو که نگاه کنی. نقش صد خاطره است روزهای دور. نمی شه با خاطره ها زندگی کرد ولی می شه نگهشون داشت. پن:نمی دونم اگه فریدون فروغی نبود کسی "چون سایه های بی امان /بازیچه دست زمان می شد"؟ آدمی چون آدمک مخلوقی سر گردان. نوشته شده در چهارشنبه یازدهم فروردین ۱۳۸۹ساعت 11:33 توسط من. خانه ای از شن و مه. نامه هایی از تیمارستان. بیمارگونه های یک روشنفکرنما.
اسیر گهواره - ...
http://www.asiregahvare.blogfa.com/post-10.aspx
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. به خوردمان می دهند این حرفهای صد من یه غا ز را,. می گویند ببین ,بشنو,فکر کن,. این چیزی است که باید بشی , این تو و این هم لیستی از کارهایی که باید بکنی . لجم می گیره از شعار های این کسانی که فکر میکنند. خیلی بارشون وفهمیده هستن ولی حرفهاشون رو فقط اگر چشماتو ببندی و به قیافه ابلهشون نگاه نکنی شاید,تازه شاید بشه شنید .فقط به عنوان یکی از هزاران جمله ای که در طول روز می شنویم و این گوش های بدبختمان را بدبخت تر کنیم.
اسیر گهواره - تردید
http://www.asiregahvare.blogfa.com/post-4.aspx
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. این جا بر تخته سنگ. پشت سرم نارنج زار. رو در رو دریا. در یک موقعیتی هستی نمی دونی باید چی کار کنی همه بهت می گن افسرده ای ولی هیچ کدوم جای تو نیستن که بدونن .تو می خوای به هدف بالایی که داری برسی ولی باید از خیلی چیزا صرف نظر کنی تا بعدها بتونی به همشون برسی.بعدها. نوشته شده در شنبه هفدهم بهمن ۱۳۸۸ساعت 19:3 توسط من. خانه ای از شن و مه. نامه هایی از تیمارستان. بیمارگونه های یک روشنفکرنما.
اسیر گهواره - تنها
http://www.asiregahvare.blogfa.com/post-2.aspx
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. من این جا هستم تنها. تنها. تنها. توضیح اینکه این تنهایی معنوی است یک جور حس غوطه ور شدن در خود. نوشته شده در شنبه بیست و یکم آذر ۱۳۸۸ساعت 22:3 توسط من. خانه ای از شن و مه. نامه هایی از تیمارستان. بیمارگونه های یک روشنفکرنما.
اسیر گهواره - انسانم آرزوست...
http://www.asiregahvare.blogfa.com/post-3.aspx
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. چند وقته که خیلی با دقت به اطرافم توجه می کنم می بینم که تعداد انسانهای روزگار به شدت کاهش پیدا کرده! بیشتر که دقت می کنم این آدم ها دقیقا همان هایی هستند که فکر می کنند بیشتر از بقیه انسان اند! دی شیخ با چراغ همه گشت گرد شهر. کز دیو و دد ملولم و انسانم. نوشته شده در شنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۸۸ساعت 20:58 توسط من. خانه ای از شن و مه. نامه هایی از تیمارستان. بیمارگونه های یک روشنفکرنما.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
نامه هایی از تیمارستان - نامه ی پنجاه و پنجم...
http://www.psychotic.blogfa.com/post-66.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و پنجم. چیزهایی در این مغز وامانده قلمبه شده! یا شاید هم قلنبه شده! دهانهای بسته و چشمان بسته و دلهای بسته تر زندگی می خواهند که چه؟ گناهان جلا یافته. تاریکی های رقصان.فکر های درهم و نالان. آن چیزهای فلمبه شده دارند فروکش می کنند.قورت داده می شوند. تکه تکه می شوند. بیماری فریاد می کشد. بیماری درد می کشد. بیماری ناخن بر دیوار می کشد. یا آن قدر کالبدم را می ک شد تا مرا بک شد؟ هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹.
نامه هایی از تیمارستان
http://www.psychotic.blogfa.com/88124.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و پنجم. چیزهایی در این مغز وامانده قلمبه شده! یا شاید هم قلنبه شده! دهانهای بسته و چشمان بسته و دلهای بسته تر زندگی می خواهند که چه؟ گناهان جلا یافته. تاریکی های رقصان.فکر های درهم و نالان. آن چیزهای فلمبه شده دارند فروکش می کنند.قورت داده می شوند. تکه تکه می شوند. بیماری فریاد می کشد. بیماری درد می کشد. بیماری ناخن بر دیوار می کشد. یا آن قدر کالبدم را می ک شد تا مرا بک شد؟ هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹.
نامه هایی از تیمارستان
http://www.psychotic.blogfa.com/89023.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و هفتم. چشم هایم می سوزند و سرخ می شوند و من باز هم نمی خوابم! اصلا حرف ها جور نمی شوند کنار هم! بگذریم. آن جا هوا چطور است؟ نوشته شده در جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 15:34 توسط بیمار لائوتسه. زیستن،به مرگ جان نمی بخشد مردن،زندگی را نمی کشد.زندگی مشروط است و مرگ هم.زندگی و مرگ را ارتباطی بس بزرگتر در بر گرفته است. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸.
نامه هایی از تیمارستان
http://www.psychotic.blogfa.com/87043.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی چهل و هفتم. من را می ترکاند. فکر های ناکرده هم. بق کرده و لرزان پشت همان درختان گیلاس آخر تیمارستان برای فکر هایم داستان می گویم. دستم به نوشتن نمی رود. کسی صدایم می کند انگار. حنجره ات را می خواهم! نوشته شده در سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۸۷ساعت 9:47 توسط بیمار لائوتسه. زیستن،به مرگ جان نمی بخشد مردن،زندگی را نمی کشد.زندگی مشروط است و مرگ هم.زندگی و مرگ را ارتباطی بس بزرگتر در بر گرفته است. هفته دوم اسفند ۱۳۸۸.
بیمارگونه های یک روشنفکرنما - و من هنوز همان اسکیزوفرن همیشگی.....
http://bimarguneha.blogfa.com/post-57.aspx
بیمارگونه های یک روشنفکرنما. مرا چه کار با فاوست من میخ کفشم از هر تراژدی گوته دردناکتر است. و من هنوز همان اسکیزوفرن همیشگی. جیرجیرک های آخر تابستان. تو را با خود. به سکوت ازین پسشان. و بویی خواهد آمد. بوی تعفن مرده ای. که می خواست زندگی کند. آن کس که همیشه فرق داشت. تو بودی دختر جان. تو همان دو دست را داشتی. همان دو چشم را. تو بیش از این نتوانستی. ته مانده ی آن شراب سرخی بودی. که بیش از تمام شراب مست می کرد. کسی تو را ننوشید. ته آن بطری ها. حالا بوی تو را می دهد. بوی تلخ مرده ای. که می خواست زنده باشد.
نامه هایی از تیمارستان - نامه ی پنجاه و سوم...
http://www.psychotic.blogfa.com/post-64.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و سوم. طراوت چشمانم را خشکاند. عریانی نگاهم نه از تپش عشق که از پرده دری زمان! همین یک لحظه می تواند تمام ارزش هایت را سنگ شور کند. من پس می کشم! عریانی اش را قیر اندود می کنم. تا دیگر نبیند دیگر نبوید دیگر نگوید! دخترک نگاه تند آن لعنتی ها را شنید. هرچه که بود هر جور که بود هر قدر که لبانش بزرگ و دندانهایش پیش افتاده بود. نمی دانم! اما هر طور که بود زیبا تر از آن حوری نمایان بود. ای کاش خدا بودم!
نامه هایی از تیمارستان - نامه ی پنجاه و هفتم...
http://www.psychotic.blogfa.com/post-68.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! نامه ی پنجاه و هفتم. چشم هایم می سوزند و سرخ می شوند و من باز هم نمی خوابم! اصلا حرف ها جور نمی شوند کنار هم! بگذریم. آن جا هوا چطور است؟ نوشته شده در جمعه هفدهم اردیبهشت ۱۳۸۹ساعت 15:34 توسط بیمار لائوتسه. زیستن،به مرگ جان نمی بخشد مردن،زندگی را نمی کشد.زندگی مشروط است و مرگ هم.زندگی و مرگ را ارتباطی بس بزرگتر در بر گرفته است. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته چهارم اسفند ۱۳۸۸.
نامه هایی از تیمارستان
http://www.psychotic.blogfa.com/87033.aspx
نامه هایی از تیمارستان. زندگی یک تراژدی است برای آن که نمی فهمد و کمدی است برای آنکس که می فهمد! و دوباره نامه ی اول. لائوتسه یکی شبیه من. همان لائوتسه ای که اصرار دارد "بیمار لائوتسه" صدایش کنم کوچکترین بیمار تیمارستان است. روزها می خواند شبها طرح می کشد نیمه شب ها سنگ بر دیوار می زند و این جمله ی بورخس را تکرار می کند:. سپس یه خواب می رود. همین فقط . نمی خواهد کسی بیشتر بداند! نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد ۱۳۸۷ساعت 17:34 توسط بیمار لائوتسه. هفته سوم اردیبهشت ۱۳۸۹. هفته دوم اردیبهشت ۱۳۸۹. دلتنگی های ...
بیمارگونه های یک روشنفکرنما
http://www.bimarguneha.blogfa.com/9205.aspx
بیمارگونه های یک روشنفکرنما. مرا چه کار با فاوست من میخ کفشم از هر تراژدی گوته دردناکتر است. جایی که تمام شد. با لکه ای از. بی حوصلگی آخر تابستان. نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد1392ساعت 2:1 توسط روشنفکرنما. It's better to burn out than to fade away. From Kurt Cobain's suside note. یک فرد از عوام. دست نوشته های یک پزشک سیاوش کاویان. باران زده ی پاک. Http:/ www.4shared.com/embed/286772132/8bebdae2".
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
38
عشق واقعی عشق به خدا
به خدا نزدیک شو تا خدا هم به تو نزدیک شود. اهل سنت و اهل بیت (ع). عشق به خدا را ببین و قضاوت کن ! چگونه می توان عاشق خدا بود. عشق ورزیدن به خدا. اثرات عشق به خدا روی انسان. خدا جونم دوست دارم. به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد. هیچ چیز در طبیعت برای خود زندگی نمیکند. ایט جا چ راغے روش ט ا ست. بیشه ، عاشقان ادبیات. کد جست و جوی گوگل. عشق واقعی عشق به خدا. نویسنده: اسیرعشق - ۱۳٩۳/۸/٦. باتشکر:مدیریت وبلاگ عشق واقعی رعشق به خدا. روی لینک زیر کلیک کنید. عشق واقعی رعشق به خدا. ﻫﯿﭽﮑﺲ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﻢ ﭼﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ!
اسیر فراق
من اگر گریه برایت نكنم، مى میرم. به خدا وضع مرا روضه تو سامان داد . . . السلام علیک یا اباعبدالله. نوشته شده در یکشنبه نوزدهم بهمن 1393 21:39 توسط امیر هادیان. علم را به پادارید. نوشته شده در یکشنبه بیست و هفتم مهر 1393 10:24 توسط امیر هادیان. خدا را می گویم. می تواند مچم را بگیرد ،. اما همیشه دستانم را میگیرد. خدا را می گویم . نوشته شده در چهارشنبه هفتم خرداد 1393 22:7 توسط امیر هادیان. اللهم عجل لولیک الفرج. گیرم که باران هم آمد. سیاهی این شهر را هم شست. هوا هم عالی شد. فایده اش برای من چیست؟ و اگر نبو...
اسیر فراق
بی تو یک روز در این فاصله ها خواهم مرد. چشم های من خسته است. گاهی اشک ، گاهی انتظار. این سهم چشم های من است. نوشته شده در دوشنبه 1390/02/26 ساعت01:16 ق.ظ توسط امیر هادیان. به وسعت ندیدن نگاهت خسته ام. چگونه بشكافم فاصله های تمام نشدنی جدایی را. چگونه بشكنم ثانیه های سنگین دوری را . نوشته شده در یکشنبه 1390/02/25 ساعت12:14 ق.ظ توسط امیر هادیان. دیده را فایده آنست. چقدر ایمان خوب است! چه بد می كنند آن ها كه می كوشند انسان را از ایمان محروم كنند . چه ستمكار مردمی هستند این به ظاهر دوستداران بشر!
AsirEg.com is for Sale! @ DomainMarket.com, Maximize Your Brand Recognition with a Premium Domain
Ask About Special March Deals! What Are the Advantages of a Super Premium .Com Domain? 1 in Premium Domains. 300,000 of the World's Best .Com Domains. Available For Immediate Purchase. Safe and Secure Transactions. 24/7 Customer Support: 888-694-6735. Search For a Premium Domain. Or Click Here To Get Your Own Domains Appraised. Find more domains similar to AsirEg.com. We are constantly expanding our inventory to give you the best domains available for purchase! Domains Added in the Past Month. The world'...
Home
Aziende a Gioia Tauro. Aziende a Campo Calabro. Bandi di gara e contratti. Controlli e rilievi sull'amministrazione. Beni immobili e gestione patrimonio. APQ Polo di Gioia Tauro. Gli atti relativi alla variante del PRT consortile dell'agglomerato industriale di Campo Calabro - Reggio Calabria - Villa San Giovanni, sono deposistati ed allocati in libera visione al pubblico nel Palazzo provinciale in via S. Anna II tronco, Spirito Santo (RC), settore 14. Link alla Comunicazione in PDF. Questo Ente deve esp...
اسیر گهواره
هيچكس بيش از من با دنيا پيوند ندارد. و در اين ساعات كه نمينويسم، هيچكس بيش از من نمينويسد. یک روز عالی همراه با دوستان قدیمی .مهسان.مهشاد.سارا.تالار وحدت. سارا:خوب می خواین از تو بریم یا بیرون؟ مهسان(درحالی که داشت یخ میزد):خوب تو گرمتره از تو بریم. من(در حالی که داشتم یخ میزدم):راست میگه از تو بریم. سارا:منظورم این بود که از تو پارک بریم یا نه؟ خوب همه به من و مهسان خندیدین. نوشته شده در سه شنبه چهاردهم دی ۱۳۸۹ساعت 17:2 توسط من. خیابون انقلاب رو خیلی دوست دارم! دیشب هیج دعوایی نکردیم. آخه اینم شد فیلم؟
تنهایی
سلامی به گرمی آفتاب وبه صافی آینه به گرمی ولطافت دوستی وبه پاکی آب چشمه زلال وخروشان محبتسلامی به زیبایی چشمان یار و سلامی به نرمی وفا وپیمان سلامی که از ته قلب نثار عشقم می کنم.امید وارم پذیرا باشی. وقتی لبهای دلربایت وزمزمه های شیوایت وچهره خندانت را بیاد می آورم با خود می گویم جدایی چه تلخ است تلخ تراز زمانی که خنده از لبانت بر می خیزدگلهای سرخ محبت را نثارت میکنم ای گل همیشه بهارم.کوچکترین لبخند توبرای عشق کافی است. بقیه در ادامه مطلب. سه شنبه چهارم تیر ۱۳۹۲. در ادامه مطلب چند. یکشنبه دوم تیر ۱۳۹۲.
باغچه
مدت زیادی که باغچه گردگیری نشده و حالا باغبان دست به کار می شود! تغییری که باغبان در این مدت کرده تنها خریدن گوشی بوده که شاید مقصر اصلی این بی توجهی به باغچه هم همین باشه! کلید این پست اینجوری خورده شد که صبح خواب می دیدم دارم حسابی دعوا میکنم و وحشت زده از خواب پریدم. پذیرا شدن و پذیرا بودن! اگه می تونستم پذیرا این باشم که طرف مقابل من در حد توان خودش می تونه به من توهین کنه و احساس نکنه که من رنجیده ام حالا بعد از چند روز اینقدر باخودم درگیر نمیشدم! اگه می تونستم پذیرای این باشم که همه بودن های با دیگ...
اسیر غم
اگه می شد از عشق قصه نوشت. می نوشتمش توی کتاب سرنوشت. قصه ای ازعشق روزهای کودکی. قصه ای از روزهای خوب وبد وزشت. می نوشتم ازتمام خوب بدیهاش. می نوشتم از لیلی ومجنون بازی هاش. می نوشتم ازرسم عاشق کشی هاش. می نوشتم ازمستی وهوشیاری هاش. می نوشتم ومی خوندم ازشب بیداری هاش. برای خوابیدن( عزیزترین) شب زنده داری هاش. می خوندیم ومی گفتیم از لالایی ها. سر گذاشتن روشونه وگریه زاری هاش. نوشته شده در چهارشنبه پانزدهم تیر 1390ساعت 18:47 توسط ابراهیم زارع. ومن درختی خشکیده هستم. که شاید مرغکی زخم خورده. از موریس مترلین...
دختر یخی
اینجا در قلب من حد و مرزی. برای حضور تو نیست. به من نگو که چگونه بی تو. زیستن را تمرین کنم. مگر ماهی بیرون از آب. می تواند نفس بکشد؟ مگر می شود هوا را از. زندگیم برداری و من. بگو معنی تمرین چیست؟ بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟ بریدن از خودم را؟ نوشته شده در سه شنبه هجدهم مرداد ۱۳۹۰ساعت 23:23 توسط الهه زیبایی (ندا جوووووووووووووووووووون). آمد و قلب مرا دزدید و رفت. بی قراری های من را دید و رفت. او گمان می کرد من دیوانه ام. بر من و احساس من خندید و رفت. غنچه های عشق را از خاک جان. با تمام بی وفایی چید و رفت.
اسیــــــــــر غمممممممممم
براي خنديدن منتظر خوشبختي نباش شايد خوشبختي در انتظار خنده ي توس. انگار خدام منو نمی بینه شد یه بار من یه چی بخوام بشه؟ دیگه واقعا بریدم یعنی هرچی من خواستم به صلاحم نبوده! تاريخ : دوشنبه سی و یکم شهریور 1393 12:53 نویسنده : اکرم. اینجا یه دنیای مجازیه روزانه با هزار نفر میحرفیو آشنا میشی بعد چند وقتم یاد میره طرف کی بوده! تو این دنیای شلوغ پلوغ خیلی کم پیش میاد که طرفتو بشناسی یادت باشه قبلا باهاش حرفیدی. این روزا حس خوبی دارم نمیدونم چی شده که بعضیا از دوستام بعد از ۳-۴ سال خبرمو گرفتن. تاريخ : پنجشنبه...
