cyrushashemseif.blogspot.com
سيروس"قاسم" سيف: بعد از تو، ای تنهاترين عاشق! اين شهر، آریمرد کم دارد.
http://cyrushashemseif.blogspot.com/2015/07/blog-post_7.html
سيروس " قاسم " سيف ، فارغ التحصيل تئاتر است. از سال 1352 تا سال 1367 در تلويزيون ايران، به عنوان نويسنده و کارگردان مشغول به کار بوده است. از سال 1368 در هلند زندگی می کند. عضو سنديکای نويسندگان و سناريو نويسان هلند است و به تدريس تئاتر اشتغال دارد. سه‌شنبه، تیر ۱۶، ۱۳۹۴. بعد از تو، ای تنهاترين عاشق! اين شهر، آریمرد کم دارد. بعد از تو ای تنهاترین عاشق! اين شهر،مرد کم دارد. فارس نيوز: شعری از حمیدرضا شکارسری در وصف اميرالمؤمنين"ع". این شهر، آری، مرد کم دارد. ين شهر، آری مرد کم دارد. رمان کدام عشق آباد.
cyrushashemseif.blogspot.com
سيروس"قاسم" سيف: ریچارد فالک: 2 سال باقی مانده از دوران ریاست اوباما بهترین فرصت برای بهبود روابط تهران و واشنگتن است.
http://cyrushashemseif.blogspot.com/2015/03/2.html
سيروس " قاسم " سيف ، فارغ التحصيل تئاتر است. از سال 1352 تا سال 1367 در تلويزيون ايران، به عنوان نويسنده و کارگردان مشغول به کار بوده است. از سال 1368 در هلند زندگی می کند. عضو سنديکای نويسندگان و سناريو نويسان هلند است و به تدريس تئاتر اشتغال دارد. جمعه، اسفند ۱۵، ۱۳۹۳. ریچارد فالک: 2 سال باقی مانده از دوران ریاست اوباما بهترین فرصت برای بهبود روابط تهران و واشنگتن است. مقام ارشد سابق سازمان ملل متحد در گفت‌وگوی ویژه با فارس. 171;ریچارد آندرسن فالک. وی بارها از سوی «سوزان رایس سفیر وقت آمریکا در سا...
sherash.blogspot.com
شعر
http://sherash.blogspot.com/2008/12/blog-post.html
ه.ش. ۱۳۸۷ آذر ۱۳, چهارشنبه. داستان گم شدن من. گفته اند که ديده اند مرا. در جائی ميان دو کهکشان -. گفته اند که شنيده اند مرا. در جائی ميان دو اپسيلون –. زخم زبان است اين چيزها که می گويند. ميان دو اپسيلون يعنی چه؟! داشتم در تلفن به مادرم می گفتم:. گريه نکن مادرجان،. مادرم گفت کجا هستی الان؟! کسی روی خط آمد و گفت: در جهنم! بعد ارتباط قطع شد. اين است، داستان گم شدن من. ارسال شده توسط cyrus. رمان کدام عشق آباد.
maghalash.blogspot.com
مقاله ها
http://maghalash.blogspot.com/2007/12/blog-post_7796.html
Monday, December 17, 2007. از خدمت و خيانت کانون نويسندگان ايران، در تبعيد! مسئولان محترم سايت ".". سلام. اولا، اينجانب سيروس " قاسم " سيف که عضو هيئت دبيران " دبير تشکيلات! کانون نويسندگان ايران در تبعيد هستم، تا پيش از ديدن اين فراخوان در سايت "."، از صدور چنين فراخوانی از طرف هيئت دبيران کانون، بی خبر بوده ام! دبير تشکيلات کانون نويسندگان ايران در تبعيد. بيست و هشتم مارت دوهزار و چهار ميلادی. هلند. سيروس " قاسم " سيف. رمان کدام عشق آباد.
sherash.blogspot.com
شعر
http://sherash.blogspot.com/2009/01/blog-post_26.html
ه.ش. ۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه. ما می شوند آمدن. از ما می شوند که می آيند. تا هرچه می شوند بشوند در ما. مثل همين که می شوند اکنون. ارسال شده توسط cyrus. رمان کدام عشق آباد.
cyrusseif.blogspot.com
سيروس سيف
http://cyrusseif.blogspot.com/2009/02/blog-post.html
ه.ش. ۱۳۸۷ بهمن ۲۱, دوشنبه. با کشورم چه ها که نکرديد! من و سعيد سلطانپور و انتظار گودو". صدای داريوش می آيد که می خواند " بوی گندم مال من، هرچی که دارم مال تو." و در همان حال، پرده به آرامی بازمی شود و "روشنفکر" ی را می بينيم که با عينکی بر چشم و احتمالا، کراواتی يا پاپيونی بر گردن و سيگاری يا پيپی بر لب، وسط صحنه، روی صندلی نشسته است و رو به ما " تماشاگران" می گويد:. نور موضعی روشنفکر، خاموش می شود. نور موضعی روشنفکر، روشن می شود. توی اين وانفسای اجتماعی، وقت تئاتر پوچی، در ايران نيست! در همان لحظهš...
cyrusseif.blogspot.com
سيروس سيف: سال نو مبارک
http://cyrusseif.blogspot.com/2009/03/blog-post_9967.html
ه.ش. ۱۳۸۷ اسفند ۲۷, سه‌شنبه. ارسال شده توسط cyrus. 05/03 - 05/10 (1). 03/15 - 03/22 (2). 03/08 - 03/15 (4). 03/01 - 03/08 (2). 02/22 - 03/01 (3). 02/08 - 02/15 (2). 01/25 - 02/01 (4). 01/11 - 01/18 (2). 01/04 - 01/11 (3). 12/28 - 01/04 (1). 12/14 - 12/21 (1). 11/30 - 12/07 (3). 07/20 - 07/27 (1). 07/06 - 07/13 (2). 06/29 - 07/06 (3). 06/22 - 06/29 (3). 06/15 - 06/22 (3). 06/08 - 06/15 (3). 06/01 - 06/08 (3). 05/25 - 06/01 (3). 05/11 - 05/18 (3). 05/04 - 05/11 (3). 04/20 - 04/27 (3). 03/16 - 03/23 (3).
cyrusseif.blogspot.com
سيروس سيف: ادبيات دموکراتيک، ادبياتی است معقول، منصف و متعادل
http://cyrusseif.blogspot.com/2009/02/blog-post_1140.html
ه.ش. ۱۳۸۷ اسفند ۴, یکشنبه. ادبيات دموکراتيک، ادبياتی است معقول، منصف و متعادل. واژه ای فرودست و پيشامدرن! غرش طبل ها را نمی شنوند، انگار! در نقاب دوست،. پای بر گرده ی ما فرودستان گذاشتند و بالا رفتند. جای خوش کرده در آغوش فرادستان،. باد درغب غب انداخته ومی گويند:" آری. ما سروران جهان، بايد به راه بياوريم، اين فرودستان، اين وحشيان را! قرمداغ و قرمباغ و. فرياد می زنم و می گويم: " آهای! قهقهه می زنند و می گويند:" شرم، واژه ای است فرودست! فرادستان را چه کار به کار شرم! راست می گويند، انگار! 05/03 - 05/10 (1).
cyrusseif.blogspot.com
سيروس سيف
http://cyrusseif.blogspot.com/2009/01/blog-post_7876.html
ه.ش. ۱۳۸۷ بهمن ۷, دوشنبه. باورش نمی شود، اما اين خود او است که روی پله ی چهارم ايستاده است و نفسش را پائين داده است و منتظر و بلاتکليف مانده است که چه وقت بالا بيايد:. آه بالاخره بالا آمدی! از احساس پيروزی اش، به وجد می آيد و تکانی می خورد که به وجد آمدنش را بر خودش ثابت کند که به دليل همان تکان محاسبه نشده، زير پايش به ناگهان خالی می شود و برای آنکه سقوط نکند، مجبور می شود که خودش را بيشتر، به نرده ها بچسباند و می چسباند، اما نياز دوباره به تنفس را چکار کند؟! هه هه هه. کی ميگه که غير ممکنه که آدم.
