avaze-tanhayi.blogfa.com

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-289.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. آن زمان که بايد دوست بداريم کوتاهي ميکنيم آن زمان که دوستمان دارند لجبازي ميکنيم و بعد. براي آنچه از دست رفته آه ميکشيم. نوشته شده درشنبه چهارم آذر ۱۳۸۵ساعت توسط ناهید. هیچ حرف دگری نیست که با تو بزنم . تو نمی فهمی اندوه مرا . چه بگویم به تو ای رفته زدست . شده ام از مستی چشمان تو مست . شده ام سنگ پرست . مرگ بر آن که دلش را . به دل سنگ تو بست . تو نمی فهمی اندوه مرا . چون به دیدار دوست می روی دیدار را دریاب. کس چه می داند؟ هفته سوم مر...

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-291.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. روي قبرم بنويسيد مسافر . روي قبرم بنويسيد مسافر بوده است/ . بنويسيد كه يك مرغ مهاجر بوده است . بنويسيد زمين كوچه ي سرگردانيست . او در اين معبر پرحادثه عابر بوده است . صفت شاعر اگر همدلي و همدرديست . در رثايم بنويسد كه شاعر بوده است./. بنويسيد اگر شعري ازاومانده بجاي . زني از طايفه ي. شعر معاصر بوده است . مدح گويي و ثنا خواني اگر دين داريست . بنويسيد در اين مرحله كافر بوده است . غزل هجرت من را همه جا بنويسيد . تو نمی فهمی اندوه مرا .

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-293.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. نوشته شده دریکشنبه سوم دی ۱۳۸۵ساعت توسط ناهید. هیچ حرف دگری نیست که با تو بزنم . تو نمی فهمی اندوه مرا . چه بگویم به تو ای رفته زدست . شده ام از مستی چشمان تو مست . شده ام سنگ پرست . مرگ بر آن که دلش را . به دل سنگ تو بست . تو نمی فهمی اندوه مرا . چون به دیدار دوست می روی دیدار را دریاب. کس چه می داند؟ کسانی هستند که آرزو دارند به کسی بگویند : دوستت دارم. و سالها دودل اند و این بر زبان نمی رانند. نتوانستم به او بگویم دوستش دارم.

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-299.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. باز ديشب دل ديوانه ي من. داشت با من سر جنگي که مپرس. گفتم اي دل، به خدا مي دهمت. گوشمالي قشنگي که مپرس. دل من حرف به خرجش نرود. شده ديوانه ي منگي که مپرس! مي کشد آه به قسمي که مگو. مي کند گريه به رنگي که مپرس. سکوت شبهای سیاه و بی صدا پر ازبهانه های دل برای توست. هر ثانیه لحظه شمار این سکوت در حسرت لحظه ای خندیدن توست. در گیر و دار دیدن خورشید شب در جست و جوی رد پای دل توست. پیدا نمی کند تو را اما هنوز هر شب میان اسمان در پی توست.

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/90071.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. پیش از اینها فكر می كردم خدا. پیش از اینها فكر می كردم خدا. خانه ای دارد میان ابرها. مثل قصر پادشاه قصه ها. خشتی از الماس و خشتی از طلا. پایه های برجش از عاج و بلور. بر سر تختی نشسته با غرور. ماه برق كوچكی از تاج او. هر ستاره پولكی از تاج او. اطلس پیراهن او آسمان. نقش روی دامن او كهكشان. رعد و برق شب صدای خنداه اش. سیل وطوفان نعره درنده اش. دكمه پیراهن او آفتاب. برق تیغ و خنجر او ماهتاب. هیچكس از جای او آگاه نیست. مثل تنبیه مدیر مدرسه.

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-319.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. از شب تا صبح خدا خدا كرده ام. به خودم و شما دعا كرده ام. با الماس هاي درخشان شب. آفتاب مهر به پا كرده ام. از دل هاي يخي آب ساخته ام. خويش رو با اون سيراب ساخته ام. براي مستي همه با شور عشق. شراب ناب ساخته ام. فرشته ي مرگمو بارها ديده ام. بارها از دل بهش خنديده ام. گفته ام بيا از دنيا بريم. از بس اينجا مونده ام گنديده ام. تابوتم را با دست خويش ساخته ام. سنگ قبرم را خود به روش انداخته ام. اينك تو فكر اينم كه من. تو نمی فهمی اندوه مرا .

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-304.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. زندگی چیزی جز یک شب تاریک نیست که چون پرده ی ظلمت خویش را. فرو افکند با تیغ سپیده دمان،. در هم می درد،حال آنکه سپیده دم ماندگار است و تشنه کامی قلبم خودد لیلی. سلسبیل است،در سبوی مرگ مهربان. خنده ها تکراری گریه ها تکراریست. من در این تکرارها مانده در بهت و سکوت. دیگران می خندند و دلم می داند که چقدر تکراریست. همه جا غرق سکوت. کوچه ها رو به غروب همه جا تاریک است. پیش رو تاریکی پشت سر تاریکی. دل من می ترسد. ترس هم تکراریست . هفته چهارم...

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-300.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. از تو باید می گذشتم. تو عروسک بودی و من. تو وجود خالی تو. جز دوروغ هیچی ندیدم. کاش می شد به این حقیقت. بیش از اینها میرسیدم. سو ختم و سوختمو ساختم. هر چی داشتم بپات باختم. کاش تو رو از روز اول. مثل امروز می شناختم. اخه عشق یعنی شکستن. دل سپردن به سرابه. در سکوت بی عشق مردن. یه روزی یه روزگاری. حرف بین ما نگاه بود. عشقو نقاشی می کرد. و نقش ماخورشید و ماه بود. بعد از اون واژه نوشتیم. جملمون ستاره چین بود. مثل دریا ابی بودیم. هفته چهارم...

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-305.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. من سرا پا خواهشم در آرزو گم گشته ام. پير فرتوتم كه دربار گنه آغشته ام. آخر پيري شد و نادم نگشتم من هنوز. روز روشن در دل تاريك شب سر گشته ام. چه دردي ست در ميان جمع بودن ولي در گوشه اي آرام نشستن. به رسم دوستي دستي فشردن ولي با هر سخن قلبي شکستن. براي ديگران چون کوه بودن ولي در چشم خود آرام شکستن. نوشته شده دردوشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت توسط ناهید. هیچ حرف دگری نیست که با تو بزنم . تو نمی فهمی اندوه مرا . شده ام سنگ پرست .

tak-setareh-nahid.blogfa.com

:: کلبه تنهایی من ::

http://www.tak-setareh-nahid.blogfa.com/post-303.aspx

یاد ان دوران که در صفحه شطرنج دلت شاه عشق بودم از کیش رخت مات شدم بخیر. بگذارید و بگذرید : . نوشته شده دردوشنبه بیست و چهارم اردیبهشت ۱۳۸۶ساعت توسط ناهید. هیچ حرف دگری نیست که با تو بزنم . تو نمی فهمی اندوه مرا . چه بگویم به تو ای رفته زدست . شده ام از مستی چشمان تو مست . شده ام سنگ پرست . مرگ بر آن که دلش را . به دل سنگ تو بست . تو نمی فهمی اندوه مرا . چون به دیدار دوست می روی دیدار را دریاب. کس چه می داند؟ کسانی هستند که آرزو دارند به کسی بگویند : دوستت دارم. و سالها دودل اند و این بر زبان نمی رانند.