ayenedegh.blogfa.com
اعترافات یک محکوم به شاعریاعترافات یک محکوم به شاعری -
http://ayenedegh.blogfa.com/
اعترافات یک محکوم به شاعری -
http://ayenedegh.blogfa.com/
TODAY'S RATING
>1,000,000
Date Range
HIGHEST TRAFFIC ON
Sunday
LOAD TIME
0.2 seconds
PAGES IN
THIS WEBSITE
20
SSL
EXTERNAL LINKS
36
SITE IP
38.74.1.43
LOAD TIME
0.203 sec
SCORE
6.2
اعترافات یک محکوم به شاعری | ayenedegh.blogfa.com Reviews
https://ayenedegh.blogfa.com
اعترافات یک محکوم به شاعری -
اعترافات یک محکوم به شاعری
http://www.ayenedegh.blogfa.com/8910.aspx
اعترافات یک محکوم به شاعری. کلیه مطالب این بلاگ دستنوشته های شخصی نویسنده بلاگ می باشد. و چون دو جنس از باب دوستي وارد شدند طي كنند طريقتي بر چند مرتبت. اول مرتبه آن است كه دختر گوش فرا همي دهد و پسر همي گويد. از گل و بلبل و هرات و كرات و آسمان و ريسمان و خالي ببندد تا آنجا كه جا دارد و وعده و وعيد دهد و كذا و كذا. دوم مرتبت آن است كه دختر همي گويد و پسر بر افلاك باشد كه چون بر كمندش كشيدم كه شير آهو را نتواند. سوم مرتبت دختر همي گويد و پسر هيچ نشنود و چشمانش سير كند براي صيد جديد. تو قول دادی که . نوشته...
اعترافات یک محکوم به شاعری
http://www.ayenedegh.blogfa.com/9012.aspx
اعترافات یک محکوم به شاعری. کلیه مطالب این بلاگ دستنوشته های شخصی نویسنده بلاگ می باشد. من یک اسب مسابقه نیستم. انگار مقرر شده که تمام زندگیم روچهار نعل بتازم .کسانی که خودشون رو مالک من. می دونن اینو تعیین کردن.والدینم، فامیل ،دوست، آشنا ،همکاران.من مالکان زیادی دارم. اونها من رو پشت خط شروع همه مسابقاتی که خودشون دوست دارند قرار میدن و من باید با شنیدن صدای شلیک حتی اگر آمادگی و توانایی ش رو هم نداشته باشم چهار نعل بتازم تا پایان، تا آخر. من ذاتا یک اسب وحشی و چموشم! من میخوام آزاد باشم! همیشه یک شروع ...
اعترافات یک محکوم به شاعری
http://www.ayenedegh.blogfa.com/posts
اعترافات یک محکوم به شاعری. چهارشنبه سی ام بهمن ۱۳۹۲. دوشنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۲. چهارشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۲. سه شنبه هجدهم تیر ۱۳۹۲. چهارشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۳۹۲. دوشنبه بیست و سوم اردیبهشت ۱۳۹۲. آرزوهای کوچک مهری 1. یکشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۲. سه شنبه هفدهم اردیبهشت ۱۳۹۲. دوشنبه شانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲. یکشنبه پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۲. از این دلتنگی هااااااا. شنبه چهاردهم اردیبهشت ۱۳۹۲. سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۲. سه شنبه دهم اردیبهشت ۱۳۹۲. دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲. دوشنبه نهم اردیبهشت ۱۳۹۲. چهارش...
اعترافات یک محکوم به شاعری
http://www.ayenedegh.blogfa.com/9002.aspx
اعترافات یک محکوم به شاعری. کلیه مطالب این بلاگ دستنوشته های شخصی نویسنده بلاگ می باشد. دلم برای پرستوهای خونه ات تنگ شده.دلم میخواد سوار اتوبوس های قرمز خط ۶ بشم و بیام خونه ات! ولی از خونه ما تا ایستگاه اتوبوس مایل ها فاصله است. پن: منم حق دارم گاهی روابط خوبی با خدا داشته باشم. نوشته شده در شنبه ۳۱ اردیبهشت۱۳۹۰ساعت 12:56 توسط مهری. Powered By BLOGFA.COM.
اعترافات یک محکوم به شاعری
http://www.ayenedegh.blogfa.com/8909.aspx
اعترافات یک محکوم به شاعری. کلیه مطالب این بلاگ دستنوشته های شخصی نویسنده بلاگ می باشد. امروز بعد از مدتها کارم کمی کمتر شده و می تونم یک نفس راحت بکشم. خیلی عجیبه که این روزها بیش از اندازه آروم و سر به راه شدم.شاید یکی از دلایلش این باشه که رابطه های نصفه نیمه و ناقص زندگیم حذف کردم. احساس خوبی دارم احساس پرنده ای که از قفس آزاد و رها شده.خیلی عالیه معرکه است. تمام روز یک ریز سر کار مشغولم.به هرحال کار مضاعف همت مضاعف میخواد دیگه! این روزها حسابی خوبم دلیلش رو نمی دونم ولی خوبم و امیدوارم خوب بمونم.
TOTAL PAGES IN THIS WEBSITE
20
یک فنجان چای
http://www.cupoftea.blogfa.com/1392/03
گاهی فنجانی روی کاشی ها می افتد حواس ما را پرت می کند. پروانه ای در باد. براساس دو قطعه از فردین خلعتبری: پروانه ای در باد(1). پروانه ای در باد(2). باد توی درخت ها می پیچید و آدم ها تلاش می کردند در مقابلش مقاومت کنند. دستی به سر بی مویش کشید و از نگاه های آزار دهنده فرار کرد. لم داد روی نیمکت چوبی و سرش را رو به آسمان گرفت. چشم هایش را بست و دست هایش را باز کرد. باد شدیدتر شد. درخت ها جیغ می کشیدند. خندید. باد با تمام قدرتش به درخت ها و آدم ها سیلی می زد. نشون بده جز گند زدن به همه چی دیگه چی بلدی!
یک فنجان چای - پروانه ای در باد
http://www.cupoftea.blogfa.com/post/8
گاهی فنجانی روی کاشی ها می افتد حواس ما را پرت می کند. پروانه ای در باد. براساس دو قطعه از فردین خلعتبری: پروانه ای در باد(1). پروانه ای در باد(2). باد توی درخت ها می پیچید و آدم ها تلاش می کردند در مقابلش مقاومت کنند. دستی به سر بی مویش کشید و از نگاه های آزار دهنده فرار کرد. لم داد روی نیمکت چوبی و سرش را رو به آسمان گرفت. چشم هایش را بست و دست هایش را باز کرد. باد شدیدتر شد. درخت ها جیغ می کشیدند. خندید. باد با تمام قدرتش به درخت ها و آدم ها سیلی می زد. نشون بده جز گند زدن به همه چی دیگه چی بلدی!
یک فنجان چای - بعدازظهری با ناتور دشت
http://www.cupoftea.blogfa.com/post/13
گاهی فنجانی روی کاشی ها می افتد حواس ما را پرت می کند. بعدازظهری با ناتور دشت. کیکو خوردم مثل آدمای گشنه ای که سه روز غذا نخوردن با اینکه همین دو ساعت پیش یه بشقاب پر ماکارونی ریخته بودم توی شکمم. خوابم میومد اما باید کتابو تموم میکردم. همیشه خدا خوابم میاد و نمیدونم چه مرگمه که یا لم دادم یه ور خمیازه میکشم یا خوابم. اون کیکه لامصب بدجوری خوشمزه بود. اگه فقط یه تیکه ازش نمونده بود بازم میرفتم سراغش. نوشته شده در چهارشنبه بیستم شهریور ۱۳۹۲ساعت 22:41 توسط دختر دینانی. بعدازظهری با ناتور دشت.
پای خرگوش
http://www.rabbitfoot.blogfa.com/9112.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري. صد روز تا مرگ.
پای خرگوش - کسی شبیه به من
http://rabbitfoot.blogfa.com/post-11.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري. ولی هیچ کدام...
پای خرگوش
http://www.rabbitfoot.blogfa.com/9107.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري. زورم به نارو...
پای خرگوش - سخاوت
http://rabbitfoot.blogfa.com/post-20.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري.
پای خرگوش
http://www.rabbitfoot.blogfa.com/9108.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري. نوشته شده در...
پای خرگوش - سهم من
http://rabbitfoot.blogfa.com/post-31.aspx
نوشتن هم خوش شانسی می آورد! پای خرگوش . شاید یک چیزی است مثل پای سیب. ااه! این اجنبی ها پای خرگوش را می اندازند توی کیک و قرچ قرچ می خورندش؟ مثل ما که به کله و پاچه ی زبان بسته هم رحم نمی کنیم؟ بیشتر می خورد اسم یک فیلم جاسوسی باشد.اسم رمزی، اسم شبی، . یعنی توی فیلمی چیزی بوده؟ گوگل: در بعضی از اقوام نماد خوش شانسی است. یک چیزی مثل نعل اسب خودمان. ملت فکر نکنند خرافاتی ام؟ نوشتن هم خوش شانسی می آورد. گروس عبدالملکیان (رنگ های رفته ی دنیا). بهترین شعرهایی که خوندم. اعترافات يك محكوم به شاعري.
TOTAL LINKS TO THIS WEBSITE
36
ayenedanesh.com has expired
Ayenedanesh.com has expired. Because of this, the existing content of your website is not showing. If you are the registrant of this domain name and want to continue the use of your website, please contact Domain Registering Provider with an email to roshangar-rayaneh@support.hostcontrol.com. To renew the domain name.
شهره ی شهر
گفتا شراب نوش و غم دل ببر ز یاد. مدتی است که انگار آسمان بدجوری برایم نقشه کشیده. چهره در هم کشیده با ابرهای تیره و تارش. بدجوری افکار آفتابخوردهام را تر کرده! چندی است نمیدانم با این افکار آفتابخوردۀ آبکشیده باید چه کنم؟ روزی باید بفهمم بالاخره! هرچه میتوانی ببار آسمان! نوشته شده در سه شنبه دوازدهم دی ۱۳۹۱ساعت 19:26 توسط سعیده. به دنیای وارونگی و وارونگی دنیایی خوش آمدی:. خم به ابرو نیاوری، عالم و آدم جمع می شوند تا پشتت را خم کنند. اندکی خم برداری، بسیج می شوند تا بشکنندت. آدمای خوبم این روزا بد می شن .
آینهدار | فستیوال موسیقی نواحی و آیینی ایران
شنبه، ۰۷ اسفند ۱۳۹۵. گزارش چهارمین نشست تخصصی موسیقی دوشنبههای آینهدار. دوشنبه، ۲۹ آذر ۱۳۹۵. گزارش سومین نشست تخصصی دربارهی موسیقی، دوشنبههای آینهدار. چهارشنبه، ۰۳ آذر ۱۳۹۵. اعلام اسامی برگزیدگان اولین دورهی بورسهای پژوهشی آینهدار. سه شنبه، ۰۲ آذر ۱۳۹۵.
آینه
دل ، تماشایی مهر است اگر بي كينه است - كه جهان ، آينه در آينه در آیينه است. ساعت ٥:٥٠ ب.ظ روز جمعه ٧ تیر ۱۳٩٢ کلمات کلیدی: مهدی اخوان ثالث. هان، چه خبر آوردی؟ از کجا وز که خبر آوردی؟ خوش خبر باشی، اما، اما. گرد بام و در من. بی ثمر میگردی. انتظار خبری نیست مرا. نه ز یاری، نه ز دی ار و دیاری باری. برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس. برو آنجا که تو را منتظرند. در دل من همه کورند و کرند. دست بردار ازین در وطن خویش غریب. قاصد تجربههای همه تلخ. با دلم میگوید. که دروغی تو، دروغ. که فریبی تو، فریب.
اعترافات یک محکوم به شاعری
اعترافات یک محکوم به شاعری. کلیه مطالب این بلاگ دستنوشته های شخصی نویسنده بلاگ می باشد. بالاخره بايد مي نوشتم ديگه دارم مي تركم. يكشنبه روز پركاري بود هنوز خسته از شنبه پرجنب و جوش بوديم كه بالاخره تغيير دكوراسيون دفتر كارمونو تموم كرديم يه عالمه زونكن و كمد و ميزهاي سنگين كه بايد ميون اين همه گرد و خاك جا به جا مي شدند وقتي رسيدم خونه رمق نداشتم فقط دوش گرفتم و شام و ناهار نخورده رو يكي كردم و بي جون افتادم روي تخت تو خواب و بيداري دو بار صداي زنگ موبايلمو شنيدم اما اهميتي ندادم اصلا توانش نبود. اما لاز...
*******انسان خاكي *ادم افلاكي*******
انسان خاكي *ادم افلاكي* * * *. دوستان :بنده توي كلبه ام هر چ مي نويسم براي دل خودم است همين. سالیانی بود ب دنبال ایینه میگشتم تا شاید خود را در آن پیدا کنم. که اینه خودم خودم هستم ن کس دیگری. چون کسی نبود که خود را در ان ببینم. یکشنبه سوم آذر ۱۳۹۲ 20:16. شايد بعضي چيزهارو نميشه گفت جايي ك نميشه چيزي گفت بايد رفت. دوستان خوبم اگه بدي يا خوبي ديديد. یکشنبه دوازدهم خرداد ۱۳۹۲ 10:13. ك بهت گفتم چ جوريم. ك بهت گفتم سبزام كن دارم زرد ميشم. ك بهت گفتم كمك ميخوام. چقدر سخته زندگي كردن بين ادمهاي كر كور ولال.
آینه ام چشمان توست . . .
آینه ام چشمان توست . . . هرچه میخواهد دله تنگم . . . حمد وسپاس میگویم خدای را که توانم بخشید تا قلم به کف بگیرم. . . خدایی را که مرا آزاد آفرید و راه و رسم آزاد زیستن را به من آموخت. . . همان پرورگاری که ذهنم را خالق آفرید تا بیافرینم بندگانم را و قدرتم بخشید برای فرمانروایی بر بندگانم. یگانه خالقی که تا توانست آفرید بلکه مخلوقات ضعیفش بتوانند الهام بگیرند از اطرافشان و پی ببرند بر. همان یگانه عاشقی که دلتنگه بندگانش میشود و فراموش میشود و دم نمیزند و باز دست بندگان به چاه. افتاده و فراموش کارش را میگیرد.
آینه عشق
سلام خدمت دوستان عزیز وگرامی . ممنون ازتون که تو ای مدت من نبودم منو با کامنتاشون تنها نزاشتن. نوشته شده در یکشنبه بیست و نهم دی 1392ساعت 9:18 AM. شهادت اسوه گذشت و مردانگی حضرت علی (ع) بر تمام شیعیان جهان تسلیت باد. من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست. این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست. این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است. به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست. من ت نان و نمک نیست سر سفره ی او. پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست. آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است. لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد.
آینه دار سرگردان
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست . ماه و خورشید همین آینه می گردانند. باور کنید چندین بار آمدم تا بنویسم ولی نتوانستم. اصلا الان هم خیلی سخت است این همه ببینی و نتوانی یک کلمه از آن ها را هم بنویسی! شاید این اولین باری بود که وقتی یک نفر بلند دعا کرد که "ان شا الله به زودی به زیارت آقا امام حسین نائل شوید" باورم می شد که این دعا را هم می توان برای کسی کرد؟ و این که این دعا یعنی چه؟ این حس را اولین بار ساعاتی پس از حرکت از تهران، مدیر کاروان در ابتدای صحبتش گفت و من باورم شد! شنیده بودم که با نجف فرق دارد!
پــرپــروک
فکر نبودن تو دنیامو میسوزونه. چراغارو خاموش کن چشم و چراغ خونه. یه خورده آرومم کن نشون نده که سردی. پرواز کردی در سپیده دمی که ارمغان روشنی برای ما نداشت ،سبکبال از جفای زمانه پر گشودی. و تااوج رفتی و ما ماندیم و دنیایی از تقدیر های ناخواسته! چشمانمان هنوز به راه است ،اما نگاه سرد قاب عکس خاک گرفته ات حکایت تلخی را برایمان. بازگومی کند .کجایی ببینی که روزگار نقاب از چهره برداشته و چون تلخکی بر تلخکامی ما می خندد. گاه حضورت چنان نزدیک است که گویا عطر نفس هایت را می توان شنید.چیست این پرده ماورایی. نوشته ش...