beni.atef.mihanblog.com

dokhtareesfand.parsiblog.com

دلم می خواست تو را در عصر شمع دوست می داشتم! - بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

http://dokhtareesfand.parsiblog.com/Posts/89/دلم%20مي%20خواست%20تو%20را%20در%20عصر%20شمع%20دوست%20مي%20داشتم!

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. دلم می خواست تو را در عصر شمع دوست می داشتم! دلم‌ می‌خواست‌ در عصر دیگری‌ دوستت‌ می‌داشتم‌! در عصری‌ مهربان‌تر و شاعرانه‌تر! عصری‌ که‌ عطر کتاب‌،. عطر یاس‌ و عطر آزادی‌ را بیشتر حس‌ می‌کرد! دلم‌ می‌خواست‌ تو را. در عصر شمع‌ دوست‌ می‌داشتم‌! در عصر هیزم‌ و بادبزن‌های‌ اسپانیایی‌. و نامه‌های‌ نوشته‌ شده‌ با پر. و پیراهن‌های‌ تافته‌ی‌ رنگارنگ‌! نه‌ در عصر دیسکو،. ماشین‌های‌ فراری‌ و شلوارهای‌ جین‌! عصری‌ که‌ در آن‌. از آن‌ موسیقی‌دان‌ها،. ما دیر رسیدیم‌!

divooneye20.persianblog.ir

دختری دلش شکست - ...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/post/226

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. رفت و هر چه پنجره. رو به نور بود. رفت و هر چه داشت. یعنی آن دل شکسته را. توی کیسه ی زباله ریخت. یک دل شکسته دید. توی سینه اش پرنده ای تپید. چیزی از کنار چشمهای خسته اش. قطره قطره بی صدا چکید. رفتگر برای کفتر دلش. آب و دانه برد. رفت و تکه های آن دل شکسته را به. توی این محله با طلوع آفتاب. یک گل شقایق است. چون که مرد رفتگر. شعرا و عکسای عاشقونه(٢٠). دهکده دانلود و سرگرمی. بی سرزمین تر از باد. یه نگاه واسه یه لحظه.

divooneye20.persianblog.ir

چشم ابری - ...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/post/228

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. حرفم را تو نشنیده بگیر، دوستت دارم. هرچند شدست دیر، تو نیستی در کنارم. برفت خواب از سرم، تاب از دلم، راهی برایم بگشا. سرابی است روبرویم، که من بیهوده می جویم، راهی برایم بگشا. پشت سر رفت، روبرو در انتظار. راه برگشتی ندارم به دیار. پشت سر معلوم، روبرو مجهول. تا که چشم می بیند، من به غربت مشغول. آسمان ابری، زچشم آسمان اشکی نمی ریزم. ابر خالی، دیده ی تر، بگو من از چه بگریزم. شعرا و عکسای عاشقونه(٢٠). دهکده دانلود و سرگرمی.

divooneye20.persianblog.ir

داستان عاشقانه - ...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/post/198

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. سر کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟ هیچکس جوابی نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و . بقیه داستان در ادامه . گفت:لنا جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟ دوستدار تو (ب.ش).

divooneye20.persianblog.ir

داستان - ...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/post/216

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو اتاق لباسهاشو عوض کنه هر چی منتظر شدن برنگشته، در را هم قفل کرده. داماد سروسیمه پشت در راه میره داره از نگرانی و ناراحتی دیوونه می شه. مامان بابای دختره پشت در داد میزنند: مریم ، دخترم ، در را باز کن. مریم جان سالمی؟ گفتم یا تو یا مرگ، تو هم گفتی ، یادته؟ علی تو اینجا نیستی، من تو لباس عروسم ولی تو کجایی؟ داماد قلبم تویی، چرا کنارم نمیای؟ کاش بودی می دیدی مریمت چطو...

divooneye20.persianblog.ir

عشق در بیمارستان - ...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/post/218

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. لحظه ای که در یکی از اتاق های بیمارستان بستری شده بودم، زن و شوهری در تخت روبروی من مناقشه ی بی پایانی را ادامه می دادند. زن می خواست از بیمارستان مرخص شود و شوهرش می خواست او همان جا بماند. وقتی بیرون می روید، یادتان نرود در خانه را ببندید. درس ها چطور است؟ نگران ما نباشید. حال مادر دارد بهتر می شود. بزودی برمی گردیم. یادتان نرود به آنها برسید. حال مادر به زودی خوب می شود و ما برمی گردیم. شعرا و عکسای عاشقونه(٢٠).

divooneye20.persianblog.ir

...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/1388/12

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. دلم یه عالمه هواتو کرده. تقدیم به تنها گل زندگیم! و چه خفقانیست اینجا. باز تکرار زمان است. باز تکرار جقایقه تلخ و سیاه! به سیاهیه آسمونه بی ستاره. به تاریکیه شبی که ستاره نداره! و چه دلنگران منتظرم.خبری .حرفی.سخنی. ای کاش رهگذری رد می شد. گلمباز دلم تنگ شده و شروع کردم به زمین و زمان گیر دادن! بی خیاله شعر و شاعری! فقط می خواستم بگم . دلم یه عالمه هواتو کرده! شب عروسیه، آخره شبه ، خیلی سر و صدا هست. میگن عروس رفته تو ا...

divooneye20.persianblog.ir

...یه عاشق دیونه

http://divooneye20.persianblog.ir/1388/8

در امتداد نگاه تو لحظه های انتظار شکسته میشود و بغض تنهایی من مغلوب وجود تو میشود. نام جاوید وطن . صبح امید وطن. جلوه کن در آسمان . همچو مهر جاودان. وطن ای هستی من .شور و سرمستی من. جلوه کن در آسمان . همچو مهر جاودان. بشنو سوز سخنم . که هم آواز تو منم. همه جان و تنم . وطنم وطنم وطنم. بشنو سوز سخنم . که نواگر این چمنم. همه جان و تنم . وطنم وطنم وطنم. همه با یک نام و نشان . به تفاوت هر رنگ و زبان. همه شاد و خوش و نغمه زنان. ز صلابت ایران جوان. ز صلابت ایران جوان. ز صلابت ایران جوان. بقیه داستان در ادامه .

dokhtareesfand.parsiblog.com

هرچه بادا باد! - بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است

http://dokhtareesfand.parsiblog.com/Posts/81/هرچه%20بادا%20باد!

بیا تا برایت بگویم چه اندازه تنهایی من بزرگ است. اگر از کوی تو بویی به من رساند باد. به مژده جان و جهان را به باد خواهم داد. اگرچه گرد برانگیختی ز هستی من. غباری از من خاکی به دامنت مرساد. تو تا به روی من ای نور دیده در بستی . دگر جهان در شادی به روی من نگشاد. خیال روی توام دیده می کند پر خون. هوای زلف توام عمر می دهد بر باد. نه در برابر چشمی نه غایب از نظری. نه یاد می کنی از من نه می روی از یاد. به جای طعنه اگر تیغ می زند دشمن. ز دوست دست نداریم،هرچه بادا باد. ز دست عشق تو جان را نمی برد حافظ.