best-life.blogfa.com

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - خاطرات

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-73.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. من با خاطرات تو زنده خواهم ماند . چه غمگین از این رفتن و از این روزهای سرد تنهایی . شاید باور نکنی از من فقط همین کلمات که با شوق به سوی تو. پر می کشند باقی می ماند و خودکاری که هیچ گاه آخرین حرفهایم. را به تو نمی تواند بگوید . شاید یک روز وقتی می خواهی احوال مرا بپرسی عکسم را در. صفحه سفر کرده ها ببینی . شاید کودکی گستاخ و بازیگوش با شیطنت سفر بی بازگشتم را از. دیوار سیمانی کوچه تان بکند و پاره کند . تمام دغدغه ام این است که آیا بعد از این سفر می توانم همچنان با. هرکی که ...

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - مجنون

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-68.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. شبی مجنون نمازش را شکست بی وضو در کوچه ی لیلا نشست.عشق آن شب مست مستش کرده بود.فارغ از جام الستش کرده بود.گفت یا رب از چه خوارم کرده ای؟ بر صلیب عشق دارم کرده ای؟ خسته ام زین عشق دلخونم مکن! من که مجنونم تو مجنونم مکن.مرد این این بازیچه دیگر نیستم.این تو و لیلای تو من نیستم! گفت:ای دیوانه لیلایت منم.در رگ پنهان و پیدایت منم سالها با وجود لیلا ساختی من کنارت بودم و نشناختی! نوشته شده در یکشنبه نهم خرداد ۱۳۸۹ساعت 11:32 توسط فرزانه. خواستین کامنت بزارین نخواستینم به درک.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - دعوت

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-90.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. مرا به خوردن عصرانه ای دعوت کن. من تشنه ی یک استکان محبت تو هستم. شیرینی لبخندت را به چشمانم تعارف کن. بگذار از نگاه شاد و مهربانت لبریز شوم. با من در باران قدم بزن و چتر لحظات دلواپسیم شو. نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۸۹ساعت 19:30 توسط فرزانه. خواستین کامنت بزارین نخواستینم به درک. هيچ كس ويرانيم را حس نكرد. وسعت تنهاييم را حس نكرد. در ميان خنده هاي تلخ من. گريه پنهانيم را حس نكرد. در هجوم لحظه هاي بي كسي. درد بي كس ماندنم را حس نكرد. آنكه با آغاز من مانوس بود.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - سیگار

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-88.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. دنياي من مثل يك زيرسيگاري است. و من مثل سيگار مي سوزم و خاكستر مي شوم. و هر چه بيشتر گريه می كنم خاكسترهاي من تبديل به لجن مي شوند. اين سرشت زالو است. من فريب خورده ام. دنياي من ساده است. و راه خروجي ندارد. من ميگويم اين هست پس اين درست است. آنجا رويايي درون رويا است. من وقتي مردم شما خواهيد فهميد. من رفتم پيش خدا تا ببينمش. و من به خودم نگاه مي كردم. اينجا شليك كن دنيا كوچكتر مي شود. بگذار روي شمشير تيزبپزيم. و لبخندهاي من بريده می شود. بدون وجود تهديد مرگ. دختری که زن شد%.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - یه شعر

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-81.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. به چشای من نگاه کن که چه تار و بی نشونن. من یه کورم تو به من بگو که منو به کجا می کشونن. تو که نیستی من که اینجام هیچ چیزی نمی بینم. به زمین می خورم اما دست کسی رو نم گیرم. دیگه دست تو توی دست من نزار چشماتو یاد من نیار. من یه کورم نمی بینم دیگه پا میذارم به فرار. بزار واست باز کنم من سفره ی دم حرفای گفتنی زیاده دلم گفته که بگم. از جونم واشس گذشتم ولی مفته بمیرم می خوام دیگه در عوض دلمم سفته بگیرم. چرا رفتی به هر آشغالی منو فروختی. باعث این جدایی تو بودی که منو تو سوختیم.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - درگیر

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-67.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. امشب میان واژه ها انگار. من از این واژه های تلخ و تکراری. شب رویا و کابوسش. تن تب دار و درمانش. طلوع صبح و بیداری. من و تکرار تنهایی. هوای تازه و نم دار. شکایت های بس غم دار. دل بی تاب یک عاشق. نوای ناله های دل. من و این زورق تنها. تو و این ناخدایی ها. حضور تازه ی فانوس. و قلبم با غمت مأنوس. نهان در قلب ،رویایم. هوای دیدنت در دل. دوباره بیقراریهای یک نامه. دوباره این من درگیر یک ناله. و باز هم انتهای شب. سکوت سرد و اجباری. خواب و یک رویا. هيچ كس ويرانيم را حس نكرد.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - مترسک

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-91.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. دشت بود ودشت.پهناورتر از آسمان و مترسکی در وسط دشت بیدار و. بود و صدا.صدای رعد و برق و تگرگ و صدای قار قار کلاغها از دور دست. می رسید و مترسکی تنها تنها تر از یک یک پرنده ی شکسته بال و بی سرزمین تر از. باد اما نشسته در انتظار.انتظار رویش دوباره.انتظار طلایی شدن خوشه های گندم. چقدر تنها بود.تنهای تنها.اما بیدارو منتظر. با تشکر از شکوفه جووووووووووووووووون. نوشته شده در چهارشنبه چهاردهم مهر ۱۳۸۹ساعت 20:20 توسط فرزانه. خواستین کامنت بزارین نخواستینم به درک. همه چیز از همه جا.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - چجوری؟

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-72.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. چگونه فراموشت کنم تو را که از خرابه های بی کسی به قصر سپید. عشق هدایتم کردی . عاشقی بی قرار و یاری با وفا برای خویش ساختی . آهو بره ای شده ای که دوستی گرگ را پذیرفتی . و برای اشکهای او شانه هایت را ارزانی داشتی . و با صداقت عاشقانه ات دلش را به دست آوردی . چگونه فراموشت کنم تو را که سالها در خیالم سایه ات را می دیدم . و طپش قلبت را حس می کردم و به جستجوی یافتنت به درگاه پروردگارم. دعا می کردم که خدایا پس کی او را خواهم یافت . چگونه فراموشت کنم تو را. چگونه فراموشت کنم تو را.

faryadebseda4.blogfa.com

فریاد بی صدا - اونی که...

http://www.faryadebseda4.blogfa.com/post-77.aspx

درد های که از عشق منشا می گیرد. اوني كه مي خواستم عهدشو شكست و. به پاي عشق جديد نشست و. چش روي آرزوم هميشه بست و. پشت مه پنجرمون رها شد. مي خواستم مث اشك چكيد و. تو طول راه يهو يكي رو ديد و. صداي از ما بهتر و شنيد و. به خاطر هيچي ازم جدا شد. اوني كه مي خواستم دل ما رو بردو. تو راه كه مي رفت به يكي سپرد و. تو خاطرش ، خاطره ي ما مرد و. يكي ديگه تو روياهاش خدا شد. خواستم دل ازم بريد و. بين گلا يه گل تازه چيد و. به اوني كه دلش مي خواس رسيد و. مثل تموم مردا بي وفا شد. اوني كه مي خواستم زود ازم گذشت و. وسعت تن...